Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (30 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
faggot
U
ریشه کردن حاشیه پارچه
faggots
U
ریشه کردن حاشیه پارچه
fagot
U
ریشه کردن حاشیه پارچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fixing
U
حاشیه ریشه
tuft
U
ریشه پارچه
tufts
U
ریشه پارچه
fimbria
U
حاشیه ریشه دار شرابه
drawnwork
U
حاشیه توری پارچه
rosette border
U
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
paisley
U
بته جقه
[ریشه های این طرح را به پارچه های شال کشمیری کرمان نسبت می دهند.]
fimbrial
U
ریشه دار حاشیه دار
Zipper selvage
U
حاشیه زیپ شکل
[در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border
U
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
rhizogenetic
U
تولید کننده ریشه ریشه اور
radicate
U
ریشه گرفتن ریشه دار شدن
rhizogenic
U
تولید کننده ریشه ریشه اور
biased fabric
U
پارچه جندلایهای که بصورت اریب با تار و پود پارچه بریده شده است
bleacher
U
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
gig mill
U
ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
canvases
U
پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
canvas
U
پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
tartan
U
یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
Kufic border
U
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged
U
متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
ragged
U
متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
friezes
U
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
frieze
U
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
to take root
U
ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
to strike root
U
ریشه گرفتن ریشه دواندن
sarsenet
U
پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarcenet
U
پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
turtle border
U
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
root up
U
ریشه کن کردن
root out
U
ریشه کن کردن
irradicate
U
ریشه کن کردن
to root up
U
ریشه کن کردن
to take root
U
ریشه کردن
uproot
U
ریشه کن کردن
eradicating
U
ریشه کن کردن
eradication
U
ریشه کن کردن
uprooting
U
ریشه کن کردن
uproots
U
ریشه کن کردن
to pull up by the roots
U
ریشه کن کردن
uprooted
U
ریشه کن کردن
root
U
ریشه کن کردن
roots
U
ریشه کن کردن
fringe
U
حاشیه دار کردن
fringes
U
حاشیه دار کردن
border
U
حاشیه دار کردن
bordering
U
حاشیه دار کردن
bordered
U
حاشیه دار کردن
purfle
U
حاشیه دوزی کردن
purfle
U
حاشیه راتزئین کردن
strike root
U
ریشه کردن گرفتن
radicate
U
ریشه دار کردن
to strike root
U
ریشه کردن پابرجاشدن
roots
U
ریشه دار کردن
root
U
ریشه دار کردن
margin
U
اندک حاشیه دار کردن
margins
U
اندک حاشیه دار کردن
tat
U
دارای حاشیه توری کردن
margins
U
مشخص کردن اندازه و حاشیه
commentates
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentate
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
margin
U
مشخص کردن اندازه و حاشیه
commentated
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentating
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
extirpate
U
ریشه کن کردن ازبین بردن
stem
U
ریشه لغت قطع کردن
stemming
U
ریشه لغت قطع کردن
stems
U
ریشه لغت قطع کردن
stemmed
U
ریشه لغت قطع کردن
skirts
U
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
left justification
U
زوج کردن حاشیه سمت چپ متن
flounce
U
چین دار کردن حاشیه لباس
flounced
U
چین دار کردن حاشیه لباس
flounces
U
چین دار کردن حاشیه لباس
flouncing
U
چین دار کردن حاشیه لباس
skirt
U
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
skirted
U
دامن دار کردن حاشیه گذاشتن به
Remove something root and branch.
U
چیزی را از ریشه وبن نابود کردن
To smooth out a cloth by ironing it .
U
پارچه را با اطوصاف کردن
indents
U
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indent
U
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indenting
U
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
lacevi
U
بستن با بند سفت کردن حاشیه دارکردن
calico printing
U
عمل باسمه کردن پارچه
yarn dye
U
نخ پارچه بافی را رنگ کردن
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
cunclude
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
diachrony
U
تحلیل کلمات و پیدا کردن منشاء و ریشه انها
tassels
U
پارچه برای تمیز کردن تیر
woofs
U
پارچه کتانی دارای پود کردن
woof
U
پارچه کتانی دارای پود کردن
drip dry
U
خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
tassel
U
پارچه برای تمیز کردن تیر
drip-dry
U
خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
mopping
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mops
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopped
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
to feel like something
U
احساس که شبیه به چیزی باشد کردن
[مثال پارچه]
mop
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
reciprocal border
U
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
to unstitch something
[sewing]
U
کوکی
[بخیه ای]
را باز کردن
[دوختن پارچه]
[فناوری بافندگی]
righting
U
مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
righted
U
مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
right
U
مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
Herati border
U
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon
U
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
plaiting
U
[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
spatulas
U
مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
spatula
U
مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
velure
U
پارچه مخملی ماهوت پاک کن پارچهای باماهوت پاک کن پاک کردن
rand
U
حاشیه
outskirt
U
حاشیه
selvage
U
حاشیه
fringe
U
حاشیه
selvedge
U
حاشیه
postil
U
حاشیه
bordering
U
حاشیه زه
skirter
U
حاشیه رو
bordered
U
حاشیه
verge
U
حاشیه
marginal
U
حاشیه
border
U
حاشیه زه
border
U
حاشیه
bordering
U
حاشیه
bordered
U
حاشیه زه
verges
U
حاشیه
brink
U
حاشیه
margins
U
حاشیه
border line
U
خط حاشیه
draft
U
حاشیه
kerb=curb
U
حاشیه
draught
U
حاشیه
apostil
U
حاشیه
brims
U
حاشیه
listel
U
حاشیه
frilling
U
حاشیه
rims
U
حاشیه
marge
U
حاشیه
braid
U
حاشیه
margine
U
حاشیه
margin
U
حاشیه
list
U
حاشیه
marginal note
U
حاشیه
margent
U
حاشیه
braids
U
حاشیه
braided
U
حاشیه
marginate
U
حاشیه
brim
U
حاشیه
rim
U
حاشیه
fimbriation
U
حاشیه
skirt
U
حاشیه
gloss
U
حاشیه
marginally
U
در حاشیه
brimmed
U
حاشیه
skirted
U
حاشیه
brimming
U
حاشیه
fringes
U
حاشیه
skirts
U
حاشیه
radical
U
ریشه
rhizogenetic
U
ریشه زا
stubbing
U
ریشه
stubbed
U
ریشه
frange
U
ریشه
stump
U
ریشه
cama
U
ریشه
expansion scab
U
ریشه
thrum
U
ریشه
scabs
U
ریشه
scab
U
ریشه
rhizogenous
U
ریشه زا
paronymous
U
هم ریشه
stumps
U
ریشه
stumping
U
ریشه
stumped
U
ریشه
rhizogenic
U
ریشه زا
depth of face
U
ریشه
radicals
U
ریشه
stubs
U
ریشه
cognate
U
هم ریشه
stub
U
ریشه
fimbria
U
ریشه
rootless
U
بی ریشه
fringes
U
ریشه
rootlet
U
ریشه چه
tie
[knot]
U
ریشه
roots
U
ریشه
tassel
U
ریشه
root
U
ریشه
homoousian
U
از یک ریشه
tassels
U
ریشه
fibreless
U
بی ریشه
radix
U
ریشه
radicle
U
ریشه چه
harl
U
ریشه
harle
U
ریشه
fringe
U
ریشه
extraction
U
ریشه
fimbriation
U
ریشه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com