Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
characteristic roots
U
ریشههای شاخص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
von neuman morgensterm utility index
U
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
marker
U
تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers
U
تعیین کننده شاخص هدف شاخص
ideal index
U
شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
latent roots
U
ریشههای نهفته
fibrillar
U
دارای ریشههای ریز
subterranean roots
U
ریشههای زیر زمینی
fibrillary
U
دارای ریشههای ریز
rainfall index
U
شاخص بارش شاخص بارندگی
villiform
U
دارای ریشههای کرکی و مخملی
root crop
U
محصولات دارای ریشههای خوراکی
root crops
U
محصولات دارای ریشههای خوراکی
balances
U
روش استفاده از همه ریشههای شبکه به یک اندازه
balance
U
روش استفاده از همه ریشههای شبکه به یک اندازه
target indicator
U
شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
indexed sequential file
U
پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
dials
U
شاخص
dialled
U
شاخص
dialed
U
شاخص
dial
U
شاخص
indicator
U
شاخص
index number
U
شاخص
gnomon
U
شاخص
level rod
U
شاخص
cephalic index
U
شاخص سر
indicative
U
شاخص
tyupical
U
شاخص
aiming post
U
شاخص
scale
U
شاخص
indexed
U
شاخص
critical
U
شاخص
index
U
شاخص
index
U
خط شاخص
indexes
U
شاخص
indexes
U
خط شاخص
indexed
U
خط شاخص
index register
U
ثبات شاخص
general index
U
شاخص کلی
gnomonics
U
فن شاخص سازی
economic indicator
U
شاخص اقتصادی
indicator electrode
U
الکترود شاخص
indicator gate
U
دریچه شاخص
index of correlation
U
شاخص همبستگی
economic index
U
شاخص اقتصادی
gnomon
U
شاخص شرعیات
index mark
U
علامت شاخص
index hole
U
سوراخ شاخص
holotype
U
نمونه شاخص
group index
U
شاخص گروه
gnomonic
U
وابسته به شاخص
index number
U
عدد شاخص
neon indicator
U
شاخص نئونی
retention index
U
شاخص بازداری
validity index
U
شاخص اعتبار
roughness index
U
شاخص زبری
seasonal index
U
شاخص فصلی
sysctlg
U
پرونده شاخص
system catalog
U
پرونده شاخص
tidal bench mark
U
شاخص جزر و مد
toughness index
U
شاخص نرمی
wage index
U
شاخص دستمزد
weight index
U
شاخص موزون
readability index
U
شاخص خوانایی
range indicator
U
شاخص مسافت
levelling staff
U
شاخص تراز
number index
U
شاخص عددی
oddsmaker
U
بازیگر شاخص
polarity indicator
U
شاخص قطب
position indicator
U
شاخص نماها
price index
U
شاخص قیمت
production index
U
شاخص تولید
vital index
U
شاخص حیاتی
sundials
U
شاخص افتاب
indexes
U
فهرست شاخص
statistics
U
شاخص امار
aiming post sleeve
U
غلاف شاخص
indicator
U
شاخص اندازه
indicator
U
نمایشگر شاخص
compression index
U
شاخص فشارپذیری
aiming post light
U
چراغ شاخص
bench mark
U
شاخص مبداء
aiming light
U
چراغ شاخص
active index
U
شاخص فعال
index of absorption
U
شاخص جذب
sundial
U
شاخص افتاب
absorption index
U
شاخص جذب
characteristic curve
U
منحنی شاخص
characteristic equation
U
معادلههای شاخص
indexed
U
فهرست شاخص
cost indexes
U
شاخص هزینه
discrimination index
U
شاخص افتراق
difficulty index
U
شاخص دشواری
cross index
U
شاخص متقابل
critical values
U
مقادیر شاخص
index
U
فهرست شاخص
critical region
U
ناحیه شاخص
critical ratio
U
بهر شاخص
critical period
U
دوره شاخص
indexing
U
شاخص گذاری
aiming stake
U
شاخص کوچک
cranial index
U
شاخص جمجمه
aiming post sleeve
U
روپوش شاخص
bain index
U
شاخص بین
laspeyres price index
U
شاخص قیمت لاسپیرز
producer price index
U
شاخص قیمت تولیدی
post indexing
U
شاخص گذاری بعدی
pre indexing
U
شاخص گذاری قبلی
renewal index
U
شاخص قابل تجدید
air pollution index
U
شاخص الودگی هوا
map index
U
فهرست شاخص نقشه ها
respiratory exchange index
U
شاخص بهره تنفسی
beach flag
U
پرچم شاخص اسکله
range markers
U
چراغ شاخص مسیر
isoheyt
U
خط شاخص نقاط هم باران
index of industrial production
U
شاخص تولید صنعتی
construction cost index
U
شاخص هزینه ساختمانی
to be the clincher
U
عامل شاخص بودن
cost of living index
U
شاخص هزینه زندگی
critical incidents technique
U
شیوه رویدادهای شاخص
to turn the scales
U
عامل شاخص بودن
index of multiple correlation
U
شاخص همبستگی چندگانه
index of real wages
U
شاخص دستمزدهای واقعی
symbol
U
رمز اشاره شاخص
array index number
U
عدد شاخص ارایه
characteristic expansion time
U
زمان شاخص انبساط
colminator
U
دوربین شاخص توپ
indexed address
آدرس شاخص دار
indexed array
U
ارایه شاخص دار
indexed list
U
لیست شاخص دار
activity designator
U
شاخص فعالیت یکان یا قسمت
wholesale price index
U
شاخص قیمت عمده فروشی
tidemarks
U
میله شاخص جزر ومد
tidemark
U
میله شاخص جزر ومد
randie branching index
U
شاخص شاخه زنی رندیچ
annual efficiency index
U
شاخص کارایی سالانه خدمتی
critical flicker frequency
U
بسامد شاخص در سوسو زدن
gates opening indicator
U
شاخص باز شدن دریچه ها
index of wholesale prices
U
شاخص قیمتهای عمده فروشی
index of retail prices
U
شاخص قیمتهای خرده فروشی
consumer price index
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index linked insurance
U
بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
index of consumer prices
U
شاخص قیمت کالاهای مصرفی
index addressing
U
نشان دهی شاخص دار
cff
U
بسامد شاخص در سوسو زدن
consistency index
U
شاخص تغییر شکل پذیری
plimsoll mark
U
خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
index fossil
U
سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
indexed sequential access method
U
روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
pathognomonic
U
وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
index number
U
مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
paasche price index
U
شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
range marker
U
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
basic indexed sequential acess method
U
روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
liquid crystal bar graph panel indicator
U
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
compliance index
U
شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
drift float
U
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
lumber's line
U
خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
system indicator
U
طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
role indicator
U
نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
local color
U
رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
kwic
U
روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
hypercard
U
نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
beach marker
U
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
plasticity index
U
شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
nominal scale
U
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
Farahan
U
فراهان
[این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
isam
U
Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
Gohar carpet
U
فرش گوهر
[این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
gini coefficient
U
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com