English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
investment castings U ریخته گی بسته
investment foundry U ریخته گی بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bottom casting U قطعات ریخته گی بسته
investment castings U قطعات ریخته گی بسته
investment castings process U فرایند ریخته گی بسته
Other Matches
mis run casting U ریخته گری ناقص ریخته گری نادرست
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
ladle crane U جراثقال پاتیل ریخته گری جراثقال چمچه ریخته گری
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
foundering U ریخته گر
moulder U ریخته گر
founder U ریخته گر
hot topping U ریخته گی
metal founder U ریخته گر
foundry man U ریخته گر
disorganized U در هم ریخته
brass founder U ریخته گر
cast copper U مس ریخته گی
caster U ریخته گر
founders U ریخته گر
foundered U ریخته گر
besprent U ریخته
casting U ریخته گی
iron foundry U ریخته گی اهن
chuted concrete U بتن ریخته گی
castellated nut U مهره ریخته گی
wild and woolly U درهم ریخته
founds U ریخته گری
group casting U ریخته گری
found U ریخته گری
sheet asphalt U اسفالت ریخته
moulding U ریخته گری
precast U پیش ریخته
cast steel U فولاد ریخته گی
skins U پوسته ریخته گی
skinning U پوسته ریخته گی
skinned U پوسته ریخته گی
skin U پوسته ریخته گی
casting U قطعه ریخته گی
foundries U ریخته گری
casting U ریخته گری
foundry U ریخته گری
potted U در کوزه ریخته
molten U ریخته ریختگی
cast crystal U بلور ریخته
cast glass U شیشه ریخته گی
cast concrete U بتن ریخته گی
cast metal U فلز ریخته گی
founding U ریخته گری
fusion casting U ریخته گری ذوبی
foundry practice U تکنیک ریخته گری
metal casting U ریخته گری فلز
metal foundry U ریخته گری فلزات
molds U قالب ریخته گری
mis run casting U ریخته گری غلط
mold U قالب ریخته گری
foundry sand U ماسه ی ریخته گری
iron casting U ریخته گری اهن
non ferrous casting U قطعه ریخته گی غیراهنی
olio U مخلوط چیزدرهم ریخته
plaster cast U ریخته گری گچی
grey iron foundry U ریخته گری خاکستری
injection molding U ریخته گری تزریقی
ingot casting U ریخته گری شمش
plaster casts U ریخته گری گچی
debris U اشغال روی هم ریخته
die mold U فرم ریخته گی تزریقی
art casting U ریخته گری صنعتی
litters U زایمان ریخته وپاشیده
littering U زایمان ریخته وپاشیده
mould U قالب ریخته گری
littered U زایمان ریخته وپاشیده
jakes U اشغال درهم ریخته
litter U زایمان ریخته وپاشیده
moulds U قالب ریخته گری
moulded U قالب ریخته گری
loam castings U ریخته گری شنی
machinery castings U ریخته گری ماشینی
group teaming U ریخته گری گروهی
group casting U ریخته گری گروهی
foundry pit U جهنم ریخته گری
foundry pit U چاله ریخته گری
direct casting U ریخته گری مستقیم
core sand U ماسه ریخته گری
pig U قالب ریخته گری
sand casting U ریخته گری ماسهای
forges U ریخته گری فلز
shell casting U ریخته گری پوستهای
chuted concrete U بتن ریخته شده
foundry ladle U پاتیل ریخته گری
molded U قالب ریخته گری
forge U ریخته گری فلز
bottom pure ladle U پاتیل ریخته گری
transfer molding U ریخته گری انتقالی
composite casting U ریخته گری مرکب
steel foundry U ریخته گری فولاد
compression molding U ریخته گری فشاری
trumpeting U قیف ریخته گری
trumpeted U قیف ریخته گری
tumultuous U شلوغ بهم ریخته
pouring cup U قاشق ریخته گری
cast molding U قالبگیری ریخته گری
precision casting U ریخته گری دقیق
pig U اهن تازه ریخته
foundry cupola U کوپول ریخته گری
press casting U ریخته گری فشاری
eruptive rock U سنگ بیرون ریخته
ejecta U مواد بیرون ریخته
trumpet U قیف ریخته گری
down hill casting U ریخته گری مستقیم
pigs U قالب ریخته گری
pigs U اهن تازه ریخته
cast steel U فولاد ریخته گری
centrifugally cast pipe U لوله ریخته گی گریز از مرکز
brass and bronze foundry U ریخته گری برنج و برنز
gravity die casting U ریخته گری حدیدهای ثقلی
green concrete U بتن تازه ریخته شده
ingot casting car U واگن ریخته گری شمش
continous casting method U روش ریخته گری دائمی
foundry furnace U بوته یا کوره ریخته گری
dissected sentences test U ازمون جملههای درهم ریخته
dry sand casting U ریخته گری ماسهای خشک
dissarranged sentences test U ازمون جملههای درهم ریخته
direct chill casting U ریخته گری مستقیم تبریدی
diecasting U ریخته گری با قالب فلزی
hot mold centrifugal casting process U فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای
die casting machine U دستگاه ریخته گری حدیدهای
potted U کوزه کرده ذدزفرف ریخته
die casting alloy U الیاژ ریخته گری حدیدهای
group teaming plate U صفحه ریخته گری گروهی
core molding machine U دستگاه ریخته گری هسته
continous casting plant U تاسیسات ریخته گری دائمی
foundry pig iron U اهن خام ریخته گری
pig bed U شن ویژه ریخته گری اهن
He has collected what the other person. <proverb> U هر چه این ریخته او جمع کرده.
lost wax process U ریخته گری با مدلهای مومی
slip casting U روش ریخته گری لغزشی
jetsam U کالاهای به دریا ریخته شده
mallable casting U ریخته گری چکش خوار
pressure die casting U ریخته گری حدیدهای فشاری
pressure casting U قطعه ریخته گری فشاری
press cast process U فرایند ریخته گری فشاری
pouring bay U کارگاه کوچک ریخته گری
littery U ریخته و پاشیده درهم برهم
steel casting foundry U ریخته گری پروفیل فولاد
pig casting machine U دستگاه ریخته گری شمش
top pour ladle U کفچه یا پاتیل ریخته گری
I am inundated with work. U هزار جور کارسرم ریخته
rate of die casting U سرعت ریخته گری حدیدهای
steel casting U پروفیل فولادی ریخته گری
It was a mess . Everything was scattered all over the place. U همه چیز ریخته وپاشیده بود
centrifugally cast concrete U بتن ریخته گی به روش گریزاز مرکز
bullybeef U گوشت گاویکه درحلبی ریخته نگهدارند
centrifugal casting process U طریقه ریخته گری گریز از مرکز
mallable iron foundry U ریخته گری اهن چکش خوار
die0casting die U حدیده ریخته گری تحت فشار
centrifugal casting machine U دستگاه ریخته گری گریز ازمرکز
centrifugal casting process U فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
pressure die casting process U فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
centrifugal casting U ریخته گری گریز از مرکز سانتریفوژ
She had let her hair down . U موهایش را ریخته بود روی شانه اش
overshot wheel U چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
pressure die casting machine U دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
shell molding type foundry U ریخته گری نوع قالب گیری پوستهای
sand casting U ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
slough U در لجن گیر افتادن پوست ریخته شده مار
flotsam and jetsam U کالاهایی که توسط ناخدای کشتی به دریا ریخته شده
die casting U ریختن فلزات تحت فشار ریخته گری حدیدهای
knuckle sprue U استخوانهای ریخته گری-فولادی که در داخل کانالهاباقی می ماند
kentledge U چدن یااهن ریخته مخصوص سنگین کردن ته کشتی یابالون
geomancer U کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
core binder U ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
berm U خاکریزی پله مانندی که در دو طرف کانال به صورت مورب ریخته میشود
platen U صفحه پهن فلز قالب ریزی و ریخته گری نورد ماشین تحریر و غیره
bundles U بسته
package U بسته
clotted U بسته
bundling U بسته
stack U بسته
clotty U بسته
stacks U بسته
shook U بسته
jellied U بسته
bundle U بسته
stacked U بسته
strikebound U بسته
bunged up U بسته
parcels U بسته
packages U بسته
trusser U بسته
parcel U بسته
pinioned U کت بسته
uncrossed U بسته
kits U بسته
kit U بسته
packaged U بسته
packed بسته ای
fronted U صف بسته
pack box U بسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com