Perdic | رژیم بار پیرامونی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 45 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	space charge limited current state U	رژیم بار پیرامونی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	peripheral U	پیرامونی
	circumferential U	پیرامونی
	accessory U	پیرامونی
	space charge U	بار پیرامونی
	peripheral highway [American E] U	شاهراه پیرامونی
	peripheral nerves U	اعصاب پیرامونی
	circumferential stress U	تنش پیرامونی
	ancillary equipment U	تجهیزات پیرامونی
	peripheral road [British E] U	شاهراه پیرامونی
	space charge density U	چگالی بار پیرامونی
	regimes U	رژیم
	operating conditions U	رژیم
	operating condition U	رژیم
	regime U	رژیم
	rTgimes U	رژیم
	saturation state U	رژیم اشباع
	food program U	رژیم تغذیه
	diets U	رژیم غذایی
	diets U	رژیم گرفتن
	ratings U	رژیم اسمی
	diet U	رژیم غذایی
	diet U	رژیم گرفتن
	dieted U	رژیم گرفتن
	dieted U	رژیم غذایی
	rating U	رژیم اسمی
	dieting U	رژیم گرفتن
	dieting U	رژیم غذایی
	sovietization U	انطباق با رژیم شوروی
	capitalism U	رژیم سرمایه داری
	royalism U	طرفداری از رژیم سلطنتی
	residual current state U	رژیم جریان مانده
	dietary U	مربوط به رژیم غذایی
	dietetic U	وابسته به رژیم غذایی
	I'm on a diet.	من رژیم غذایی دارم.
	monarchy U	سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
	sovietize U	مطابق رژیم شوروی کردن
	monarchies U	سلطنت مطلقه رژیم سلطنتی
	stagnation thesis U	تز انحطاط و ورشکستگی رژیم سرمایه داری
	totalitarianism U	رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
	dietetics U	فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
	totalism U	رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
	opportunism U	به سرعت بر حسب اوضاع سیاسی یا تغییر رژیم وزمامدار
	peripheral device U	دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
	reynold's number U	این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy