English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
evening parade U رژه شامگاه مراسم شامگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
retreat U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreated U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreating U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreats U مراسم شامگاه شیپور شامگاه
Other Matches
even fall U شامگاه
evening parade U شامگاه
dewfall U شامگاه
sunset U شامگاه
dew fall U شامگاه
eventide U شامگاه
sunsets U شامگاه
eve U شامگاه
evensong U سرود شامگاه
first watch U نگهبانی شامگاه
crepuscule U سرخی بامداد یا شامگاه
evening gun U توپ سلام شامگاه
crepuscle U سرخی بامداد یا شامگاه
crepuscular birds U مرغابی که درسرخی شامگاه بیرون می اید
ceremony U مراسم
rituals U مراسم
ceremonies U مراسم
chalice U جام [در مراسم]
exequies U مراسم تدفین
goblet U جام [در مراسم]
morning parade U مراسم صبحگاه
funeral U مراسم دفن
burial service U مراسم دفن
funerals U مراسم دفن
pageants U مراسم مجلل
pageant U مراسم مجلل
ceremonies U مراسم نظامی
ceremony U مراسم نظامی
funerals U مراسم تشییع جنازه
masses U مراسم عشاء ربانی
sacramental U وابسته به مراسم مذهبی
massing U مراسم عشاء ربانی
karma U سرنوشت مراسم دینی
calebrate U بجا اوردن مراسم
funeral U مراسم تشییع جنازه
mass U مراسم عشاء ربانی
rite U مراسم تشریفات مذهبی
chalice U گیلاس شراب [در مراسم]
general muster U مراسم اجتماعی عمومی
goblet U گیلاس شراب [در مراسم]
Commemoration services were held . U مراسم یاد بودانجام شد
personal salute U مراسم سلام افراد برجسته
swear in U با مراسم تحلیف وارد کردن
funerary U وابسته به مراسم تشییع جنازه
side honors U مراسم ادای احترام در میزپاس
solemnity U ایین تشریفات مراسم سنگین
christening U مراسم تعمید ونامگذاری بچه
betroth U مراسم نامزدی بعمل اوردن
To perform the marriage ceremony. U مراسم عقد راجاری کردن
guard mount U مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
last rites U مراسم دفن و کفن و دعای ختم
check-ins U نام نویسی کردن مراسم ورود
events to mark the Day of German Unity U مراسم به مناسبت روز یگانگی آلمان
check in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in U نام نویسی کردن مراسم ورود
Langhing is improper at a funeral. U خندیدن در مراسم تدفین کار صحیحی نیست
sacramentalism U اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
communicant U اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
The ceremony concluded with the recital of an apropos poem. U مراسم با تلاوت شعر شایسته به پایان رسید.
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
communicants U اشخاصیکه مراسم عشاء ربانی را انجام میدهند
burials U زیر خاک کردن مراسم تدفین کفن و دفن
last rites U مراسم مذهبی که کمی پیش از مرگ انجام میشود
blessed sacrament U مراسم عشاء ربانی که با نان وشراب برگزار میشود
accolades U سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
burial U زیر خاک کردن مراسم تدفین کفن و دفن
accolade U سختی مراسم اعطای منصب شوالیه یا سلحشوری و یاشهسواری
bar mitzvah U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
bar mitzvahs U پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی رابجا اورد
yule log U کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
funeral home U محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
altar-rail U [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
exequy U مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
divorsement U طلاق یا مراسم طلاق
landscape carpet U فرش دور نما [فرش چشم انداز] [عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com