English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rompers U رو لباسی بچگانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delaine U لباسی
rack U چنگک جا لباسی
clothes tree U چوب لباسی
suiting U پارچه لباسی
wracks U چنگک جا لباسی
racks U چنگک جا لباسی
wracked U چنگک جا لباسی
racked U چنگک جا لباسی
smock frock U رو لباسی کشاورزان روپوش
some hangers U چند تا چوب لباسی
sewing U دوختن پارچه لباسی
peeling U پارچه لباسی نازک
housecoat U لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoats U لباسی که زنان درخانه می پوشند
voile U پارچه نازک لباسی زنانه
dungaree U لباسی که از این پارچه درست شود
My clothes are a witness to my poverty. U لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
childishly U بچگانه
small fry U بچگانه
chilish U بچگانه
puerile U بچگانه
infantile U بچگانه
childlike U بچگانه
puerilely U بچگانه
childly U بچگانه
little U بچگانه
childish U بچگانه
nainsook U پارچه نخی و سبک وزن ساده لباسی و پردهای
May I have some hangers? U ممکن است چند تا چوب لباسی برایم بیاورید؟
paramatta U پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
parramatta U پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
puppy love U عشق بچگانه
smalls U جامه بچگانه
small cloths U جامه بچگانه
pop gun U تفنگ بچگانه
infantilism U خوی بچگانه
romper U رولباسی بچگانه
slobber U گریه بچگانه
slobbered U گریه بچگانه
go-cart U چرخ بچگانه
go-carts U چرخ بچگانه
slobbers U گریه بچگانه
cots U رختخواب بچگانه
perambulator U درشکه بچگانه
cot U رختخواب بچگانه
bunting U شنل بچگانه
perambulators U درشکه بچگانه
slobbering U گریه بچگانه
bassinet U درشکه دستی بچگانه
quaker gun U تفنگ چوبی بچگانه
pushpin U نوعی بازی بچگانه
popgun U تفنگ بادی بچگانه
pelisse U پوستین بالاپوش بچگانه
yoyo U نوعی اسباب بازی بچگانه
muggins U یکجوربازی گنجفه بازی بچگانه
noah ark U کشتی بچگانه که اسباب بازی اوست
slobbers U دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbering U دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbered U دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobber U دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
handy dandy U بازی بچگانه که دران کودکی چیزی رادریکی ازدودست بسته خودنگاه
peignoir U قطیفه لباسی زنانه لباس خانگی زنانه
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com