English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
to hop on your bicycle U روی دوچرخه خود جهیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jump U جهیدن
jumped U جهیدن
jumps U جهیدن
bound U جهیدن
to bolt U ناگهانی جهیدن
flirts U اینسو وانسو جهیدن
flirted U اینسو وانسو جهیدن
flirting U اینسو وانسو جهیدن
flirt U اینسو وانسو جهیدن
to p on any one's preserves U باپای دیگر جهیدن
spring U جهیدن قابل ارتجاع بودن
overshoot U از حد خارج شدن اضافه جهیدن
springs U جهیدن قابل ارتجاع بودن
overshooting U از حد خارج شدن اضافه جهیدن
overshoots U از حد خارج شدن اضافه جهیدن
larks U از روی مانع باپرش اسب جهیدن دست انداختن
lark U از روی مانع باپرش اسب جهیدن دست انداختن
bicycle دوچرخه
bicycles U دوچرخه
carts U دوچرخه
bikes U دوچرخه
bike U دوچرخه
cart U دوچرخه
carted U دوچرخه
carting U دوچرخه
buglet U بوق دوچرخه
biker U دوچرخه سوار
velocipede U دوچرخه پایی
bicyclist U دوچرخه سوار
bicycle path U راه دوچرخه رو
bicycle pump U تلمبه دوچرخه
cartwright's shop U دوچرخه سازی
folding bicycle U دوچرخه تاشو
motor-assisted pedal cycle [British English] U دوچرخه موتوردار
handle bar U دسته دوچرخه
two wheel tractor U تراکتور دوچرخه
cycle track U راه دوچرخه رو
bicycle kick U پای دوچرخه
bicycle U دوچرخه پایی
bicycles U دوچرخه پایی
hansom U درشکه دوچرخه
cabriolet U درشکه دوچرخه
tandems U دوچرخه دونفری
tandem U دوچرخه دونفری
cyclists U دوچرخه سوار
caisson U ارابه دوچرخه
cycling U دوچرخه سواری
cyclist U دوچرخه سوار
hansoms U درشکه دوچرخه
push bikes U دوچرخه پایی
push bike U دوچرخه پایی
velodrome U پیست دوچرخه سواری
wheelsman U دوچرخه سوار شراعبان
wheelman U دوچرخه سوار شراعبان
full-suspension bike U دوچرخه کاملا معلق
to ride a bicycle U دوچرخه سواری کردن
gearwheel U چرخ رکاب دوچرخه
motor cycle U دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
to go by bicycle U دوچرخه سواری کردن
bicycle path U مسیر دوچرخه سواری
bicycles U دوچرخه سواری کردن
bicycle U دوچرخه سواری کردن
shay U درشکه دوچرخه دونفره
bikes U مخفف bicycle دوچرخه
to walk a bicycle U دوچرخه را با دست بردن
bike U مخفف bicycle دوچرخه
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
tilbury U درشکه روباز سبک دوچرخه
peloton U گروه دوچرخه سواران جادهای
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] U دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
motor paced U حرکت اتومبیل جلو دوچرخه
She wobbled on her bike. U او [زن] روی دوچرخه خود می لرزید.
australian pursuit U مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
trailer U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
It was wrong of you to take the bicycle . U کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
to bike U دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
cyclo cross U مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
trailers U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
ralliear U یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
I bought the bicycle on impulse . U یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
To dismount from a horse(bicycle). U از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
He fell off his bike and bruised his knee. U او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
banking track U انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
I'm saving up for a new bike. U من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
italian pursuit U مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
fixed-gear bicycle U دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
kermesse U مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
burn off U خسته کردن رقیب باگرفتن سرعت اولیه دوچرخه
madison U مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
pursuits U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
pursuit U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
dog cart U یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
suck wheels U رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
wheel sucker U دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
miss and out U مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
banked track U پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer. U کانالتان را فردا [به این برنامه] تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
Now that it's summer the thing to do would be to use the bicycle to commute to work. U حالا که تابستان است کاری که می توان کرد این است که از دوچرخه برای رفت و آمد به سر کاراستفاده کرد.
tour de france U مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
bell lap U زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com