Perdic | رویه پیما | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	planimeter U	رویه پیما

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	measurer U	پیما
	trochometer U	راه پیما
	spacecraft U	فضا پیما
	plumb U	:ژرف پیما
	surveyor U	زمین پیما
	surveyors U	زمین پیما
	pelvimeter U	لگن پیما
	cragsman U	کوه پیما
	craniometer U	جمجمه پیما
	trochometer U	مسافت پیما
	router U	راه پیما
	viameter U	مسافت پیما
	viameter U	راه پیما
	trudger U	راه پیما
	stereometer U	گنج پیما
	stereometer U	حجم پیما
	space vehicle U	فضا پیما
	seagoing U	دریا پیما
	mountaineers U	کوه پیما
	mountaineer U	کوه پیما
	oceangoing U	اقیانوس پیما
	goniometer U	گوشه پیما
	gradometer U	شیب پیما
	seafarer U	بحر پیما
	seafarers U	بحر پیما
	gradiometer U	شیب پیما
	walks U	راه پیما
	intercontinental U	قاره پیما
	walked U	راه پیما
	land measurer U	زمین پیما
	hypsometer U	ارتفاع پیما
	micrometer U	ریز پیما
	walk U	راه پیما
	marcher U	راه پیما
	leadsman U	ژرف پیما
	dendrometer U	درخت پیما
	plummeting U	ژرف پیما سرازیرشدن
	laker U	کشتی دریاچه پیما
	transoceanic U	در سراسراقیانوس اقیانوس پیما
	plummets U	ژرف پیما سرازیرشدن
	ocean vessel U	کشتی اقیانوس پیما
	geometer U	کرم زمین پیما
	measuring worm U	گرم زمین پیما
	ocean convoy U	کاروان اقیانوس پیما
	plummeted U	ژرف پیما سرازیرشدن
	plummet U	ژرف پیما سرازیرشدن
	callipers U	پرگار قطر پیما
	rocket ship U	موشک یا پرتابه فضا پیما
	planimeter U	سطح پیما پهنه سنج
	intercontinental U	بین قارهای قاره پیما
	retro rocket U	موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
	practice U	رویه
	facets U	رویه
	facet U	رویه
	uppers U	رویه
	upper U	رویه
	outsides U	رویه
	immethodical U	بی رویه
	procedure U	رویه
	tenor U	رویه
	tenors U	رویه
	encrustations U	رویه
	praxis U	رویه
	facings U	رویه
	facing U	رویه
	upper crust U	رویه
	policies U	رویه
	policy U	رویه
	ism U	رویه
	outside U	رویه
	comportment U	رویه
	mTtiers U	رویه
	instep U	رویه
	surfaces U	رویه
	these t. were not U	رویه
	insteps U	رویه
	surfaced U	رویه
	irregular U	بی رویه
	vamp U	رویه
	metier U	رویه
	encrustation U	رویه
	tactics U	رویه
	metiers U	رویه
	surface U	رویه
	water surface U	رویه اب
	the policy of the government U	رویه دولت
	ism U	اعتقاد رویه
	surface U	رویه دادن
	judicial precedent U	رویه قضایی
	triacontahedral U	سی رویه سی طرفی
	encrustations U	رویه بندی
	top milk U	رویه شیر
	surface-to-air U	رویه به هوا
	recursive procedure U	رویه بازگشتی
	road surface U	رویه راه
	rough surface U	رویه زبر
	recovery procedure U	رویه ترمیمی
	rubbed surface U	رویه صاف
	smooth surface U	رویه صاف
	scheme of life U	رویه زندگی
	pure procedure U	رویه جامع
	single sided disk U	دیسک یک رویه
	procedure oriented U	رویه گرا
	procedure declaration U	اعلان رویه
	pillow case U	رویه بالش
	pentahedral U	پنج رویه
	ostrich policy U	رویه کبک
	encrustation U	رویه بندی
	in stream procedure U	رویه با مسیل
	surfaces U	رویه دادن
	schemes U	ترتیب رویه
	planing U	رویه هموار
	planes U	رویه هموار
	cant U	رویه اریب
	planed U	رویه هموار
	card face U	رویه کارت
	plane U	رویه هموار
	code page U	رویه رمز
	scheme U	ترتیب رویه
	tacks U	پونز رویه
	tacking U	پونز رویه
	surfaced U	رویه فاهر
	surfaces U	رویه فاهر
	surfaced U	رویه دادن
	surface U	رویه فاهر
	sandal U	کفش بی رویه
	sandals U	کفش بی رویه
	tack U	پونز رویه
	tacked U	پونز رویه
	control procedure U	رویه کنترل
	systems U	قاعده رویه
	system U	قاعده رویه
	facet theory U	نظریه رویه ها
	precedents U	رویه قضایی
	finishing coat U	اندود رویه
	flippy U	فلاپی دو رویه
	precedent U	رویه قضایی
	hard soil U	رویه محکم
	lines U	حدود رویه
	impolicy U	رویه غلط
	line U	حدود رویه
	practice U	رویه پیشه
	cover U	رویه لفاف
	exfoliation U	رویه سابی
	schemed U	ترتیب رویه
	covers U	رویه لفاف
	coverings U	رویه لفاف
	cross section U	رویه برش
	top U	رویه عالی
	dummy module U	رویه ساختگی
	surface treatment U	عملیات سطح رویه
	low key posture U	رویه محافظه کارانه
	overgrown U	دارای رشد بی رویه
	impolitic U	مخالف رویه صحیح
	revamp U	دوباره رویه انداختن
	to change the tack U	تغییر رویه دادن
	revamped U	دوباره رویه انداختن
	revamping U	دوباره رویه انداختن
	revamps U	دوباره رویه انداختن
	slope weir U	بندسرریز با رویه شیبدار
	procedure oriented language U	زبان رویه گرا
	procedure U	رویه طریقه فرایند
	international practice U	رویه بین المللی
	new departure U	اغاز رویه تازه
	irregular act U	عمل خلاف رویه
	to explain oneself U	رویه یاقصدخودراشرح دادن
	input output procedure U	رویه ورودی- خروجی
	binder course U	قشر زیرین رویه
	slope weir U	شادروان با رویه شیبدار
	bristle U	رویه تجاوزکارانه داشتن
	bristled U	رویه تجاوزکارانه داشتن
	flippy diskette U	دیسکت با دو رویه قابل ضبط
	honesty is the best policy U	راستی ودرستی بهترین رویه
	one time pad U	صفحات کلید رمز یک رویه
	altar-stone U	[سنگ رویه فوقانی محراب]
	one time tape U	نوار یک رویه کلید رمز
	cataloged procedure U	رویه فهرست بندی شده
	altar-slad U	[سنگ رویه فوقانی محراب]
	deck board U	کف یا رویه پالت حمل مهمات
	to take a course U	رویه ایی را اتخاذ کردن
	the old p should be continued U	رویه پیش بایدادامه یابد
	to change one's course U	خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
	frosting U	رویه خامهای کیک یا شیرینی
	tambour U	رویه یادیواره متحرک چوبی
	to pull in U	دست از کار یا رویه خودکشیدن
	rolltop desk U	میز تحریر دارای رویه کشودار
	to mark out one's course U	طرحی برای رویه خود ریختن
	resurfacing U	شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
	sop U	رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
	sops U	رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
	planometer U	صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
	spas U	Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
	spa U	Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
	scrap heap policy U	رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
	moquette U	پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
	hol U	Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
	prunella U	پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
	newton raphson U	اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
	tactics U	دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
	face U	قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج