Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
practice
U
رویه پیشه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
professional
U
پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
professionals
U
پیشه ور کسیکه رشتهای را پیشه رسمی
well there are actors and actors
U
آخر هنر پیشه داریم تا هنر پیشه
vocation
U
پیشه
tradesman
U
پیشه ور
craft
U
پیشه
crafts
U
پیشه
professions
U
پیشه
walks of life
U
پیشه
vocations
U
پیشه
walk of life
U
پیشه
functions
U
پیشه
functioned
U
پیشه
function
U
پیشه
occupations
U
پیشه
occupation
U
پیشه
artisan
U
پیشه ور
artificer
U
پیشه ور
avocation
U
پیشه
artisans
U
پیشه ور
craftbrother
U
هم پیشه
tradesmen
U
پیشه ور
job
U
پیشه
jobs
U
پیشه
mystery
U
پیشه
line of business
U
پیشه
trade
U
پیشه
profession
U
پیشه
career
U
پیشه
careered
U
پیشه
traded
U
پیشه
handicraftsman
U
پیشه ور
calling
U
پیشه
careers
U
پیشه
mysteries
U
پیشه
careering
U
پیشه
handicraft
U
پیشه دستی
supervisory
U
مباشر پیشه
jackdaws
U
کلاغ پیشه
jackdaw
U
کلاغ پیشه
oppressive
U
ستم پیشه
trade
U
پیشه حرفه
freelancer
U
پیشه ور آزاد
studios
U
پیشه گاه
studio
U
پیشه گاه
practice
U
کار پیشه
line of business
U
شاخه پیشه
profession of medicine
U
پیشه پزشکی
amorist
U
عاشق پیشه
traded
U
پیشه حرفه
professionally
U
از لحاظ پیشه
amative
U
عاشق پیشه
chisel tooth
دندان پیشه
the long robe
U
پیشه قضائی
pursuits
U
حرفه پیشه
pursuit
U
حرفه پیشه
trade
U
پیشه وری کاسبی
laid up in bed
U
پیشه ویژه رشته
he is a physician byprofession
U
پیشه او پزشکی است
career woman
U
زن دارای حرفه یا پیشه
career women
U
زن دارای حرفه یا پیشه
professions
U
افهار پیشه و حرفه
craft guild
U
صنف پیشه وران
professions
U
پیشگانی پیشه کار
good will
U
حق کسب و پیشه وتجارت
profession
U
افهار پیشه و حرفه
professionally
U
ازراه پیشه یاکسب
profession
U
پیشگانی پیشه کار
ministry of industry
U
وزارت پیشه و هنر
industry
U
پیشه و هنر ابتکار
industries
U
پیشه و هنر ابتکار
traded
U
پیشه وری کاسبی
specialism
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
specialisms
U
پیروی علم یا پیشه ویژه
to retain a freelancer
U
استخدام کردن پیشه ور آزاد
eminence
U
پر مقام
[بالا رتبه]
در گروهی یا پیشه ای
ism
U
رویه
encrustation
U
رویه
uppers
U
رویه
comportment
U
رویه
immethodical
U
بی رویه
these t. were not
U
رویه
praxis
U
رویه
water surface
U
رویه اب
upper
U
رویه
vamp
U
رویه
facet
U
رویه
facets
U
رویه
procedure
U
رویه
mTtiers
U
رویه
metiers
U
رویه
policies
U
رویه
surface
U
رویه
tactics
U
رویه
insteps
U
رویه
facings
U
رویه
instep
U
رویه
irregular
U
بی رویه
tenors
U
رویه
tenor
U
رویه
outsides
U
رویه
policy
U
رویه
practice
U
رویه
metier
U
رویه
facing
U
رویه
upper crust
U
رویه
outside
U
رویه
surfaces
U
رویه
surfaced
U
رویه
encrustations
U
رویه
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
nostradamus
U
کسیکه پیشه اش خبراز غیب دادن است
actual job
[job held]
[occupation held]
U
پیشه در حال حاضر نگه داشته شده
lay deacon
U
شماسی که پیشه غیر روحانی را دنبال میکند
rigger
U
کسی که پیشه اش بستن بادبانهاوکوبیدن میخهای کشتی است
The box office star of 1980.
U
پول ساز ترین هنر پیشه سال 1980
planimeter
U
رویه پیما
pentahedral
U
پنج رویه
road surface
U
رویه راه
pillow case
U
رویه بالش
procedure declaration
U
اعلان رویه
ostrich policy
U
رویه کبک
procedure oriented
U
رویه گرا
encrustations
U
رویه بندی
surface-to-air
U
رویه به هوا
top milk
U
رویه شیر
the policy of the government
U
رویه دولت
single sided disk
U
دیسک یک رویه
scheme of life
U
رویه زندگی
smooth surface
U
رویه صاف
rubbed surface
U
رویه صاف
rough surface
U
رویه زبر
triacontahedral
U
سی رویه سی طرفی
recursive procedure
U
رویه بازگشتی
recovery procedure
U
رویه ترمیمی
pure procedure
U
رویه جامع
encrustation
U
رویه بندی
schemed
U
ترتیب رویه
surfaces
U
رویه دادن
surfaced
U
رویه فاهر
surfaced
U
رویه دادن
surface
U
رویه دادن
code page
U
رویه رمز
control procedure
U
رویه کنترل
cross section
U
رویه برش
dummy module
U
رویه ساختگی
exfoliation
U
رویه سابی
surfaces
U
رویه فاهر
card face
U
رویه کارت
cant
U
رویه اریب
scheme
U
ترتیب رویه
planed
U
رویه هموار
tacks
U
پونز رویه
tacking
U
پونز رویه
schemes
U
ترتیب رویه
tacked
U
پونز رویه
tack
U
پونز رویه
sandals
U
کفش بی رویه
sandal
U
کفش بی رویه
facet theory
U
نظریه رویه ها
finishing coat
U
اندود رویه
impolicy
U
رویه غلط
in stream procedure
U
رویه با مسیل
system
U
قاعده رویه
covers
U
رویه لفاف
coverings
U
رویه لفاف
cover
U
رویه لفاف
precedents
U
رویه قضایی
precedent
U
رویه قضایی
lines
U
حدود رویه
line
U
حدود رویه
ism
U
اعتقاد رویه
judicial precedent
U
رویه قضایی
top
U
رویه عالی
hard soil
U
رویه محکم
planing
U
رویه هموار
planes
U
رویه هموار
flippy
U
فلاپی دو رویه
surface
U
رویه فاهر
plane
U
رویه هموار
systems
U
قاعده رویه
revamping
U
دوباره رویه انداختن
revamps
U
دوباره رویه انداختن
revamped
U
دوباره رویه انداختن
low key posture
U
رویه محافظه کارانه
impolitic
U
مخالف رویه صحیح
bristled
U
رویه تجاوزکارانه داشتن
revamp
U
دوباره رویه انداختن
bristle
U
رویه تجاوزکارانه داشتن
overgrown
U
دارای رشد بی رویه
procedure
U
رویه طریقه فرایند
slope weir
U
بندسرریز با رویه شیبدار
binder course
U
قشر زیرین رویه
to change the tack
U
تغییر رویه دادن
to explain oneself
U
رویه یاقصدخودراشرح دادن
input output procedure
U
رویه ورودی- خروجی
slope weir
U
شادروان با رویه شیبدار
irregular act
U
عمل خلاف رویه
procedure oriented language
U
زبان رویه گرا
international practice
U
رویه بین المللی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com