English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scrap heap policy U رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
chevalglass U اینه تمام قدی که دردرون پایه خودمتحرک باشد
Does it have to be today (of all days)? U این حالا باید امروز باشد [از تمام روزها] ؟
isochronous network U شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
MIDI setup map U فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
done with <idiom> U تمام کردن استفاده از چیزی
the past U چیزی که در گذشته پیش آمد و تمام شد
sited U محلی که پایه چیزی باشد
site U محلی که پایه چیزی باشد
thumbnails U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
sites U محلی که پایه چیزی باشد
thumbnail U هر چیزی که باندازه ناخن باشد
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
raee show U نمایش چیزی که در صندوق یا جعبه باشد
crutches U هر عضویا چیزی که کمک ونگهدارچیزی باشد
dag U قسمت تیز هر چیزی که اویخته باشد
contents U محتوا یا آنچه دروی چیزی باشد
crutch U هر عضویا چیزی که کمک ونگهدارچیزی باشد
fiefdoms U هر چیزی که کاملا تحت اختیار شخص باشد
fiefdom U هر چیزی که کاملا تحت اختیار شخص باشد
to feel like something U احساس که شبیه به چیزی باشد کردن [مثال پارچه]
ingrowth U رشد ازدرون چیزی که درتوی چیزدیگری روییده یا فرورفته باشد
long shot <idiom> U شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
hereditaments U هر چیزی که قابل ارث گذاشتن باشد مال موروثی میراث
exception U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exceptions U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
discard U دورانداختن
throw off U دورانداختن
cast-offs U دورانداختن
discarded U دورانداختن
discards U دورانداختن
discarding U دورانداختن
rejcet U دورانداختن
cast-off U دورانداختن
scraps U دورانداختن
to cast aside U دورانداختن
to throw away U دورانداختن
scrapping U دورانداختن
to cast off U دورانداختن
deep-six <idiom> U دورانداختن
scrap U دورانداختن
scrapped U دورانداختن
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
to suggest it is appropriate to do so [matter] U پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد [چیزی ]
scrapping U اوراق دورانداختن
scrap U اوراق دورانداختن
scrapped U اوراق دورانداختن
to throw out U دورانداختن ردکردن
scraps U اوراق دورانداختن
commodity U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodities U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
pocket piece U سکه ازدواج افتاده یا چیزی مانندان که درجیب نگاه دارندتابرکت جیب باشد
off print U چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
hybrid U چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
implicit function U معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
terminate U تمام شدن تمام کردن
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
outsides U رویه
mTtiers U رویه
metiers U رویه
metier U رویه
immethodical U بی رویه
surfaced U رویه
tenor U رویه
surface U رویه
policies U رویه
tactics U رویه
policy U رویه
practice U رویه
procedure U رویه
insteps U رویه
instep U رویه
upper U رویه
uppers U رویه
tenors U رویه
encrustations U رویه
praxis U رویه
facets U رویه
facings U رویه
irregular U بی رویه
encrustation U رویه
upper crust U رویه
outside U رویه
facet U رویه
comportment U رویه
water surface U رویه اب
facing U رویه
surfaces U رویه
vamp U رویه
ism U رویه
these t. were not U رویه
covers U رویه لفاف
cant U رویه اریب
card face U رویه کارت
top milk U رویه شیر
precedent U رویه قضایی
surface-to-air U رویه به هوا
triacontahedral U سی رویه سی طرفی
control procedure U رویه کنترل
code page U رویه رمز
coverings U رویه لفاف
cross section U رویه برش
single sided disk U دیسک یک رویه
cover U رویه لفاف
encrustation U رویه بندی
encrustations U رویه بندی
lines U حدود رویه
dummy module U رویه ساختگی
exfoliation U رویه سابی
precedents U رویه قضایی
smooth surface U رویه صاف
rubbed surface U رویه صاف
ostrich policy U رویه کبک
pentahedral U پنج رویه
pillow case U رویه بالش
planimeter U رویه پیما
road surface U رویه راه
recursive procedure U رویه بازگشتی
recovery procedure U رویه ترمیمی
pure procedure U رویه جامع
scheme of life U رویه زندگی
the policy of the government U رویه دولت
facet theory U نظریه رویه ها
finishing coat U اندود رویه
flippy U فلاپی دو رویه
impolicy U رویه غلط
line U حدود رویه
top U رویه عالی
hard soil U رویه محکم
rough surface U رویه زبر
in stream procedure U رویه با مسیل
ism U اعتقاد رویه
judicial precedent U رویه قضایی
procedure declaration U اعلان رویه
procedure oriented U رویه گرا
system U قاعده رویه
surface U رویه فاهر
surfaced U رویه دادن
surfaces U رویه دادن
surfaces U رویه فاهر
scheme U ترتیب رویه
tacks U پونز رویه
schemed U ترتیب رویه
schemes U ترتیب رویه
tack U پونز رویه
sandal U کفش بی رویه
sandals U کفش بی رویه
tacking U پونز رویه
tacked U پونز رویه
surface U رویه دادن
systems U قاعده رویه
plane U رویه هموار
planing U رویه هموار
planed U رویه هموار
practice U رویه پیشه
surfaced U رویه فاهر
planes U رویه هموار
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
slope weir U شادروان با رویه شیبدار
low key posture U رویه محافظه کارانه
surface treatment U عملیات سطح رویه
revamped U دوباره رویه انداختن
bristle U رویه تجاوزکارانه داشتن
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
impolitic U مخالف رویه صحیح
procedure U رویه طریقه فرایند
slope weir U بندسرریز با رویه شیبدار
binder course U قشر زیرین رویه
bristled U رویه تجاوزکارانه داشتن
procedure oriented language U زبان رویه گرا
to explain oneself U رویه یاقصدخودراشرح دادن
revamping U دوباره رویه انداختن
revamps U دوباره رویه انداختن
revamp U دوباره رویه انداختن
irregular act U عمل خلاف رویه
international practice U رویه بین المللی
new departure U اغاز رویه تازه
overgrown U دارای رشد بی رویه
to change the tack U تغییر رویه دادن
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com