Perdic | رویش عمودی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	orthotropism U	رویش عمودی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	shoot U	رویش انشعابی رویش شاخه
	shoots U	رویش انشعابی رویش شاخه
	standard U	دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
	standards U	دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
	vertical redundancy check U	بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
	germination U	رویش
	mushroom growth U	رویش تند
	excrescences U	رویش ناهنجار
	excrescence U	رویش ناهنجار
	excrescency U	رویش ناهنجارنسوج
	vegetive U	رویش کننده
	gigas U	رویش بلند تر
	growing point U	نقطه رویش
	extroversion U	رویش برونی
	ovular growth U	رویش تخمک
	ingrowth U	رویش درونی
	intergrowth U	رویش توام
	herbicides U	مواد ضد رویش گیاه
	antiplant agent U	عامل ضد رویش گیاهان
	herbicide U	مواد ضد رویش گیاه
	pubescence U	رویش مو درپشت زهار
	vegetative U	روینده رویش کننده
	She is on familiar (intimate) terms with me. U	با من رویش باز است
	germinative U	وابسته به رویش تخم
	extrovert U	دارای رویش برونی
	cockles U	رویش زگیل مانند
	cockle U	رویش زگیل مانند
	extroverts U	دارای رویش برونی
	hyperostosis U	رویش غیر طبیعی استخوان
	endomorphism U	رویش از روپوست درون دگرگونی
	his face is p with small pox U	رویش ازابله پرازچاله است
	endomorphy U	رویش از روپوست درون دگرگونی
	You can take it to the bank. <idiom> U	میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
	You can bank on it! <idiom> U	میتوانی رویش حساب کنی! [اصطلاح]
	I cannot look him in the face again.	دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
	unipotent U	دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
	monomorphic or phous U	دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
	prolotherapy U	اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
	micronucleus U	یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
	palimpsest U	نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
	ontogeny U	رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
	sarcoid U	زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
	lineal U	عمودی
	erect U	عمودی
	upright U	عمودی
	righted U	حق عمودی
	plumb line U	خط عمودی
	right U	حق عمودی
	plumb lines U	خط عمودی
	straightest U	عمودی
	straighter U	عمودی
	on end U	عمودی
	erected U	عمودی
	perpendicular U	عمودی
	othogonal U	عمودی
	vertical U	عمودی
	straight U	عمودی
	perpendecular U	عمودی
	righting U	حق عمودی
	erecting U	عمودی
	erects U	عمودی
	hotbed U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	hotbeds U	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
	lineal U	عمودی اجدادی
	joint drain U	زهکش عمودی
	vertical combines U	ترکیب عمودی
	normal acceleration U	شتاب عمودی
	aplomb U	حالت عمودی
	normal axis U	محور عمودی
	normal force U	تلاش عمودی
	out of the perpendicular U	غیر عمودی
	normal force U	نیروی عمودی
	vertical axis U	محور عمودی
	apeak U	بحالت عمودی
	orthogonal rotation U	چرخش عمودی
	apeak U	عمودی قائم
	perpendecular U	خط عمودی یا قائم
	angle socket	سرپیچ عمودی
	perpendicularity U	حالت عمودی
	plumbness U	حالت عمودی
	portraint orientation U	تمایل عمودی
	out of plumb U	غیر عمودی
	erectness U	حالت عمودی
	riser U	سیم عمودی
	tap root U	ریشه عمودی
	plumb U	شاقول عمودی
	linal descent U	وارث خط عمودی
	vertical adjustment U	تنظیم عمودی
	off plmb U	غیر عمودی
	vertical antenna U	انتن عمودی
	orthogonality U	حالت عمودی
	stringers U	تراورس عمودی
	crown-post U	تیرک عمودی
	brise-soleil U	کرکره عمودی
	brise-soleil U	پرده عمودی
	cliff U	صخره عمودی
	cliffs U	صخره عمودی
	stringer U	تراورس عمودی
	nosediving U	فرود عمودی
	nosedives U	فرود عمودی
	nosedived U	فرود عمودی
	nosedive U	فرود عمودی
	door-post U	[تیر عمودی در]
	hammer-post U	تیر عمودی
	vertical U	عمودی [ریاضی]
	profile U	برش عمودی
	profiles U	برش عمودی
	profiling U	برش عمودی
	profiled U	برش عمودی
	near vertical U	تقریبا عمودی
	Y direction U	حرکت عمودی
	booms U	ستون عمودی
	vertical synchronizing U	همزمانساز عمودی
	vertical force U	نیروی عمودی
	vertical mobility U	تحرک عمودی
	vertical scrolling U	چرخش عمودی
	vertical recording U	ضبق عمودی
	vertical interval U	فاصله عمودی
	vertical justification U	تطابق عمودی
	vertical justification U	تنظیم عمودی
	boom U	ستون عمودی
	boomed U	ستون عمودی
	booming U	ستون عمودی
	vertical merger U	ادغام عمودی
	vertical expansion U	گسترش عمودی
	vertical integration U	ادغام عمودی
	vertical growth U	رشد عمودی
	verticality U	حالت عمودی
	vertical equity U	عدالت عمودی
	y axis U	محور عمودی
	whip stall U	حرکت عمودی
	vertical equity U	برابرسازی عمودی
	hyprostosis U	رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
	munting U	الت عمودی پنجره
	vertically adjustable	قابلیت تنظیم عمودی
	lucarne U	پنجره عمودی خوابگاه
	vertical cliffs U	صخره های عمودی
	vertical application U	برنامه کاربردی عمودی
	Y coordinate U	مختصات بردار عمودی
	vrc U	بررسی افزایش عمودی
	serrated vertical pulse U	ضربه عمودی دندانهای
	vertical tab U	جدول بندی عمودی
	jamb U	تیر عمودی چارچوپ
	stanchion U	میلههای عمودی ناو
	taproot U	ریشه عمودی اصلی
	crown-strut U	[شمع پشتبند عمودی]
	door-jamb U	[تیر عمودی چارچوب در]
	vertical stabilizer U	تیغه یا باله عمودی
	y axis U	بردار عمودی گراف
	profiles U	نیمرخ برش عمودی
	hoops U	میله عمودی کروکه
	hoop U	میله عمودی کروکه
	erectly U	بطور ایستاده یا عمودی
	profiling U	نیمرخ برش عمودی
	goalpost U	تیرک عمودی دروازه
	plumb U	: راست بطور عمودی
	anchor at short stay U	لنگر طولی عمودی
	upright U	تیرک عمودی دروازه
	goalposts U	تیرک عمودی دروازه
	gules U	خطوط موازی عمودی
	profile U	نیمرخ برش عمودی
	jambs U	تیر عمودی چارچوپ
	stairwells U	پله کان عمودی
	stairwell U	پله کان عمودی
	profiled U	نیمرخ برش عمودی
	rudders U	مکان عمودی متحرک
	rudder U	مکان عمودی متحرک
	beta software U	نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
	slash pocket U	جیب عمودی درجهت درزلباس
	adjustment for vertical-circle image	تنظیم عمودی مرکز تصویر
	orthotropic U	دارای محور اصلی عمودی
	stump U	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
	chimney-jamb U	[تیر عمودی چارچوب دودکش]
	stumping U	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
	sternpost U	تیر عمودی عقب کشتی
	stumps U	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
	stumped U	هر کدام از سه میله عمودی کریکت
	bulkheads U	دیواره عمودی روی قایق
	vertical speed U	سرعت صعود عمودی هواپیما
	vertical events numbering U	شماره گذاری عمودی وقایع
	bulkhead U	دیواره عمودی روی قایق
	escoinson U	[گوشه تیر عمودی چارچوب]
	profiles U	برش عمودی تصویر جانبی
	profiling U	برش عمودی تصویر جانبی
	profiled U	برش عمودی تصویر جانبی
	pitch U	چرخش عمودی وعرضی ناو
	pitches U	چرخش عمودی وعرضی ناو
	profile U	برش عمودی تصویر جانبی
	king-pendant U	[تیر عمودی در خرپای میانی]
	flute U	[شیار عمودی روی ستون]
	axis U	برای مختصات عمودی در گراف
	in plant U	درحال رویش درحال رشد
	paper U	حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
	stiles U	باهو چوب عمودی چهارچوب درب
	y axis U	محور عمودی روی یک صفحه مختصات
	papered U	حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
	stile U	باهو چوب عمودی چهارچوب درب
	papering U	حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
	uprights U	تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
	papers U	حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر