Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bracket
U
رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
play off
U
درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
puissance
U
مسابقه پرش حذفی
control column
U
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
foreshortening
U
نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
drawman
U
مرد میانی برای رویارویی
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
face off
U
رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
scareup
U
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
cable drum
U
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
prill
U
بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
Grand Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grands Prix
U
مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
troupe
U
بصورت دسته حرکت کردن
troupes
U
بصورت دسته حرکت کردن
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
boxes
U
شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی
box
U
شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی
starting post
U
تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
advection
U
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
freeze
U
ثابت کردن غیرقابل حرکت ساختن
freezes
U
ثابت کردن غیرقابل حرکت ساختن
wand shoot
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
serpentine
U
حرکت در ساختن دو شکل مانند 8 لاتین مماس با هم
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
trials
U
مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial
U
مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
wobble plate
U
دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
sag wagon
U
وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
running
U
مناسب برای مسابقه دو
genoa
U
بادبان عریض برای مسابقه
laughter
U
مسابقه اسان برای بردن
chasse
U
نوعی حرکت با پاها بصورت یک پا روی زمین و یک پای دیگر روی هوا
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
free handicap
U
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
little brown jug
U
مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
race glass
U
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
to bar somebody from a competition
U
شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
clutch start
U
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
inspectors
U
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
inspector
U
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
prepare
U
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
preparing
U
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares
U
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
discrimination
U
حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
omissive
U
حذفی
notification
U
عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
check point
U
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
blocked
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
set up
U
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
time fire
U
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
solocross
U
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
block
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
photo finish
U
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
blocks
U
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
gun
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns
U
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
encounters
U
رویارویی
encountered
U
رویارویی
encounter
U
رویارویی
encountering
U
رویارویی
xylotomy
U
برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
to set a poem to music
U
اهنگ برای شعری ساختن
playoff
U
مسابقهی حذفی
elimination reaction
U
واکنش حذفی
elimination tournament
U
مسابقههای حذفی
knockout competition
U
مسابقههای حذفی
double elimination tournament
U
مسابقات دو حذفی
playoffs
U
مسابقهی حذفی
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
saving
U
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
power 0
U
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
standard bred
U
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
stocker
U
اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
face off spot
U
نقطه رویارویی
telex match
U
رویارویی تلکسی
radio match
U
رویارویی رادیویی
encounter group
U
گروه رویارویی
barrier material
U
مواد لازم برای ساختن موانع
knock out tournament
U
تورنمنت حذفی شطرنج
addition elimination reaction
U
واکنش افزایشی- حذفی
handicaps
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
sedan
U
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
yaght club
U
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
handicap
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
sedans
U
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
lap money
U
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
fly casting
U
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
warping
U
پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
characters
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
nitro
U
مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
encounter group therapy
U
درمان با گروه رویارویی
draw
U
رویارویی دو حریف در اغار
matches
U
رویارویی بازیهای دو جانبه
match
U
رویارویی بازیهای دو جانبه
draws
U
رویارویی دو حریف در اغار
cable match
U
رویارویی تلگرافی شطرنج
play offs
U
مسابقههای حذفی پایان فصل
underdistance
U
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
starting fee
U
مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
face off spot
U
هرکدام از 9 نقطه مخصوص رویارویی
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
U
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
buckhorn
U
استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمیبرند
gasogene
U
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
striking a jury
U
تعیین هیات منصفه با روش حذفی
quarterfinal
U
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
walking ring
U
پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
candidates' matches
U
رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
shook
U
: مجموع تختههای لازم برای ساختن بشکه وچلیک وامثال ان
able
U
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
abler
U
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
wetting
U
مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
plantable lanceolata
U
استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمی رود
wire roll
U
نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
ablest
U
پسوندی برای ساختن صفت به معنی دارای قدرت شایسته
struck
U
هیات منصفه تعیین شده باروش حذفی
plaiting
U
[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
round bracket
U
پرانتز
bracket
[British E]
U
پرانتز
parenthesis
[American E]
U
پرانتز
bracket
U
پرانتز
in parentheses
[American E]
U
در پرانتز
parenthesis
U
پرانتز
in brackets
[British E]
U
در پرانتز
parentheses
U
پرانتز ها
named departure point
U
نقطه مشخص برای حرکت
marching orders
U
فرمان حرکت برای جنگ
named airport of departure
U
فرودگاه معین برای حرکت
face off circle
U
هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
batcher
U
دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
perfect participle
U
وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد
to appear in
[within]
brackets
U
در پرانتز بودن
bracket
U
علامت پرانتز
right parenthesis )
U
پرانتز بسته
chevron
U
پرانتز شکسته
pointed bracket
U
پرانتز شکسته
dog-eared
U
دارای پرانتز
angle bracket
U
پرانتز شکسته
dog eared
U
دارای پرانتز
to be given in
[within]
brackets
U
در پرانتز بودن
right round bracket
U
پرانتز بسته
left parenthesis (
U
پرانتز باز
left round bracket
U
پرانتز باز
chromel
U
الیاژی شامل اهن نیکل کرم برای ساختن ترموکوپلهای با حرارت زیاد
observers
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observer
U
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
fin
U
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fins
U
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
brush block
U
سد کردن سبک برای ایجادتاخیر در حرکت رقیب
transhumant
U
حرکت کننده بسوی کوهستان برای چرا
bracket
U
طاقچه سگدست پرانتز
pits
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit
U
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
enroute personnel
U
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
rocker arm
U
اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین
heading select feature
U
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
water level
U
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
go baseline
U
حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
parentheses free nataton
U
نشان گذار بدون پرانتز
deletion record
U
یک رکورد جدید که یک رکوردموجود از فایل اصلی راجابجا کرده یا کنار می گذاردرکورد حذفی
match foursome
U
مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
ponying
U
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
flopping
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
stunt
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
hydroplaning
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplane
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
stunting
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
stunts
U
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم
bell crank
U
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
flop
U
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
hydroplanes
U
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
golf car
U
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
counter disengagement
U
حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
low low
U
حرکت یواشترازمعمول برای عادت کردن به حمل بار سنگین
wild cord
U
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
boost rocket
U
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
deflector
U
صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
gluteus
U
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
end stop
[Engineering]
U
توقف
[برخورد]
[محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای]
[مهندسی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com