English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
synthetic oils U روغنهای مصنوعی روغنهای ترکیبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
volatile oils U روغنهای فرار یا بخارشدنی
enfleurage U عطرگیری بوسیلهء روغنهای جاذبinflame
aromatherapist U معالجهگر که از ماساژ با روغنهای معطر استفاده میکند
palmitic U اسیدی که در روغن خرماوبرخی روغنهای دیگریافت میشود درشمع سازی بکارمیرود
lard to butter U جازدن کره بوسیله امیختن باچربی هاو روغنهای دیگرمانند پیه خوک
vegetable oil U روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
synthetic resins U صمغهای مصنوعی صمغهای ترکیبی
agglutinative U ترکیبی
combinative U ترکیبی
trivalency U سه ترکیبی
composite casting U ترکیبی
trivalence U سه ترکیبی
combinatorial U ترکیبی
synthetical U ترکیبی
combinatory U ترکیبی
synthesic U ترکیبی
combinational U ترکیبی
ingradient U جز جز ترکیبی
synthetic U ترکیبی
mixed strategy U استراتژی ترکیبی
shapeliness U خوش ترکیبی
syntactical analysis U تحلیل ترکیبی
syntax error U اشتباه ترکیبی
mixed glue U چسب ترکیبی
composite video U تصویر ترکیبی
composite symbol U علامت ترکیبی
mixed cell refernce U ارجاع سل ترکیبی
mixes U مخلوط ترکیبی
mix U مخلوط ترکیبی
ingredient U جزء ترکیبی
parathesis U ترکیبی بی تغییر
semisynthetic U نیمه ترکیبی
diphthong U صدای ترکیبی
diphthongs U صدای ترکیبی
composite metal U فلز ترکیبی
elective affinity U میل ترکیبی
ordinal number U عدد ترکیبی
sequential storage U انباره ترکیبی
ingredients U جزء ترکیبی
affinities U میل ترکیبی
combinational circuit U مدار ترکیبی
combination influence U عامل ترکیبی
combination bands U نوارهای ترکیبی
turboramjet U ترکیبی از توربوجت و رم جت
combination tone U صوت ترکیبی
synthetic method U روش ترکیبی
affinity U میل ترکیبی
diatessaron U ترکیبی ازچهار دارو
chemical affinity U میل ترکیبی شیمیایی
hydrogen bomb U بمب ترکیبی اتمی
hydrogen bombs U بمب ترکیبی اتمی
multiplex U تسهیم مخابره ترکیبی
hemiterpene U ترکیبی بفرمول 8H5C
feasion U بمب ترکیبی اتمی
Borromini capital U [نوعی سر ستون ترکیبی]
combined transport U حمل و نقل ترکیبی
ct U حمل و نقل ترکیبی
ctd U سند حمل ترکیبی
compound leverage floor jack U اهرم بالابر ترکیبی
histamine U ترکیبی بفرمول 3N9H5C
combined transport document U اسناد حمل ترکیبی
combined transport operator U عامل حمل و نقل ترکیبی
basophile U میل ترکیبی شدیدبا موادقلیایی
cob U [ترکیبی از خاک رس، ریگ، شن و کاه و آب]
mixed column line graph U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
contraction parry U ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
fiata combined transport bill of lading U بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
hexahydrate U ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
lattin U ترکیبی مانند فلز برنج
latten U ترکیبی مانند فلز برنج
ketol U ترکیبی مرکب ازالکل و استون
mixed column line chart U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
cto U عامل حمل ونقل ترکیبی
basophil U میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
deoxidize U از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
carbide U ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
iodoform U ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
syntactical U طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
BPP U هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
syntactic U طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
soft return U فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
BPP U چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
cannon U [ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
polyene U ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
silicone U ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
chloramine U هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
monad U ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
to orient compound U نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
She has long and shapely legs . U ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
consolute U ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
hypotaxis U رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
fbl U lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
octad U جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
flower work U گل مصنوعی
accrete U مصنوعی
dummy U مصنوعی
dummies U مصنوعی
ersatz U مصنوعی
artful U مصنوعی
feigned U مصنوعی
postiche U مصنوعی
sophisticated U مصنوعی
man-made U مصنوعی
false U مصنوعی
man made U مصنوعی
synthetic U مصنوعی
synthesic U مصنوعی
artificial U مصنوعی
distemper U ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
cultured pearl U مروارید مصنوعی
decoys U هدف مصنوعی
synthetic material U ماده مصنوعی
synthetic resin U صمغ مصنوعی
synthetic rubber U لاستیک مصنوعی
artificial light U نور مصنوعی
cast stone U سنگ مصنوعی
tortoiseshell U لاک مصنوعی
mayfly U طعمهی مصنوعی
mayflies U طعمهی مصنوعی
catena d'acqua U آبشار مصنوعی
cultured pearls U مروارید مصنوعی
bionic U دارایاندام مصنوعی
tactical smoke U دود مصنوعی
man-made fiber U الیاف مصنوعی
synchronous material U ماده مصنوعی
somnolism U خواب مصنوعی
factitiousness U مصنوعی بودن
false colour U رنگ مصنوعی
false horizon U افق مصنوعی
pontic U دندان مصنوعی
man made feature U عارضه مصنوعی
glass eye U چشم مصنوعی
leatherette U چرم مصنوعی
artifical silk U ابریشم مصنوعی
in vitro U در محیط مصنوعی
induced ventillation U تهویه مصنوعی
nonrepresentational U مصنوعی غیرحاکی
dry fly U پشه مصنوعی
contrived scarcity U کمیابی مصنوعی
semisynthetic U نیمه مصنوعی
rock work U کوه مصنوعی
prosthesis U اندام مصنوعی
decoy ships U کشتیهای مصنوعی
denaturant U تقلبی مصنوعی
denaturation U مصنوعی سازی
peruke U موی مصنوعی
pathetism U تنویم مصنوعی
iron lung U ریه مصنوعی
dummy U مصنوعی ساختگی
decoy U هدف مصنوعی
false U کاذبانه مصنوعی
artefact U محصول مصنوعی
plumper U پستان مصنوعی
artefacts U محصول مصنوعی
artifact U محصول مصنوعی
artifacts U محصول مصنوعی
robot U ادم مصنوعی
robots U ادم مصنوعی
decoyed U هدف مصنوعی
decoying U هدف مصنوعی
satellite U قمر مصنوعی
artificial intelligence U هوش مصنوعی
wigs U موی مصنوعی
wig U موی مصنوعی
hypnosis U خواب مصنوعی
artificial respiration U تنفس مصنوعی
satellites U قمر مصنوعی
refrigerator U یخچال مصنوعی
dummies U مصنوعی ساختگی
refrigerators U یخچال مصنوعی
rayon U ابریشم مصنوعی
escarpment U پرتگاه مصنوعی
sportface U چمن مصنوعی
artificial silk U ابریشم مصنوعی
artificial ground U زمین مصنوعی
artificial horizon U افق مصنوعی
artificial satellite U قمر مصنوعی
artificial stone U سنگ مصنوعی
bridgework U پل دندان مصنوعی
tartan turf U چمن مصنوعی
synthetic turf U چمن مصنوعی
artificial lake U دریاچه مصنوعی
artificial language U زبان مصنوعی
artificial route U مسیر مصنوعی
artificial recharge U تغذیه مصنوعی
artificial daylight U سپیده دم مصنوعی
factitious U ساختگی مصنوعی
escarpments U پرتگاه مصنوعی
astroturf U چمن مصنوعی
artifical light U روشنایی مصنوعی
artificialize U مصنوعی کردن
artificial lighting U روشنائی مصنوعی
artifical leather U چرم مصنوعی
butterine U کره مصنوعی
rockery U کوه مصنوعی
artificial climbing U صعود مصنوعی
rockeries U کوه مصنوعی
dual U دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com