English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
still hunting U روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
course U تعقیب کردن شکار از طرف سگ
courses U تعقیب کردن شکار از طرف سگ
coursed U تعقیب کردن شکار از طرف سگ
non indictable offence U جرایمی که بدون صدورادعانامه تعقیب می شوند
hounds U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hounded U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hounding U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
hound U باتازی شکار کردن تعقیب کردن
goose step U رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
neutralize track U هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
witch hunt U محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch-hunt U محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
witch-hunts U محاکمه و تعقیب جادوگران تعقیب توهمات
stew U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tap U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
elevation tracking U دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
pursuits U تعقیب تعقیب کردن دنبال کردن
pursuit U تعقیب تعقیب کردن دنبال کردن
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
slowly U اهسته
below ones breath U اهسته
cattish U اهسته رو
low low U اهسته اهسته
fabian U اهسته رو
tardo U اهسته
slowing U اهسته
slowest U اهسته
catlike U اهسته رو
slows U اهسته
slower U اهسته
low U اهسته
slowed U اهسته
gradual U اهسته
slow U اهسته
slow footed U اهسته
slow down U اهسته
quietly U اهسته
lightly U اهسته
plodder U اهسته رو
lentamente U اهسته
lento a U اهسته
ritardando U اهسته تر
indistinct U اهسته
silently U اهسته
limper U اهسته رو
at a slow pace U اهسته
languidly U اهسته
largo a U اهسته
quarrying U شکار
gamey U پر از شکار
gameless U بی شکار
chace U شکار
quarry U شکار
chevy U شکار
ravin U شکار
quarries U شکار
prey U شکار
predatin U شکار
game U شکار
chase U شکار
venery U شکار
chased U شکار
chases U شکار
chasing U شکار
hank U شکار
hanks U شکار
hunting U شکار
hunted U شکار
hunt U شکار
hunts U شکار
slackening U اهسته کردن
slackened U اهسته کردن
largo U اهسته و مفصل
slow ahead U اهسته به جلو
sluggish U بطی اهسته رو
tip U ضربت اهسته
softened U اهسته ترکردن
rallenttando U بتدریج اهسته تر
dogtrot U یورتمه اهسته
slacken U اهسته کردن
soften U اهسته ترکردن
trudged U قدم اهسته
to burn down or low U اهسته ترسوختن
trudges U قدم اهسته
trudging U قدم اهسته
slackens U اهسته کردن
dab U اهسته زدن
softens U اهسته ترکردن
slow and steady U اهسته وپیوسته
to burn down ar low U اهسته ترسوختن
jiggled U تکان اهسته
jiggles U تکان اهسته
goose step U قدم اهسته
susurration U سخن اهسته
jiggling U تکان اهسته
slow paced U اهسته گام
to slack up U کم کم اهسته کردن
jog trot U کاریکنواخت و اهسته
simmers U اهسته جوشیدن
languid U بی حال اهسته
trickle charge U پر کردن اهسته
dabbed U اهسته زدن
dabs U اهسته زدن
simmer U اهسته جوشیدن
simmered U اهسته جوشیدن
jiggle U تکان اهسته
to wear away U اهسته راندن
slow paced U اهسته خرام
tipping U ضربت اهسته
dink U ضربه اهسته
mealy mouthed U اهسته حرف زن
pianissimo U بسیار اهسته
goose-steps U قدم اهسته
simmering U اهسته جوشیدن
goose-stepping U قدم اهسته
tapped U اهسته زدن
goose-stepped U قدم اهسته
jogs U اهسته دویدن
goose-step U قدم اهسته
tap U اهسته زدن
low U پایین اهسته
jogging U اهسته دویدن
jogged U اهسته دویدن
piaffer U یورتمه اهسته
tapping U اهسته زدن
mealy-mouthed U اهسته حرف زن
slid U اهسته رفتن
crawls U اهسته خزیدن
crawled U اهسته خزیدن
andante U نسبتا اهسته
jog U اهسته دویدن
lagging U اهسته کند
crawl U اهسته خزیدن
lockstep U قدم اهسته
trudge U قدم اهسته
dead slow U خیلی اهسته
percuss U اهسته زدن به
hunts U شکار کردن
fair game U شکار قانونی
victims U دستخوش شکار
victim U دستخوش شکار
quarrying U شکار موردنظر
quarrying U لاشه شکار
fair game U شکار مجاز
blood sports U کشتن شکار
blood sport U کشتن شکار
ducking U شکار مرغابی
area drive U شکار دواندن
poniter U نوعی سگ شکار ی
hank U طعمه شکار
hanks U طعمه شکار
to go a hunting U شکار رفتن
hunted U شکار کردن
hunt U شکار کردن
hunting ground U شکار گاه
hunting district U شکار گاه
game U سرگرمی شکار
falconry U شکار با شاهین
quarry U شکار موردنظر
huntsman U شکار باز
fowling U شکار پرنده
shooting U شکار باتفنگ
huntsmen U شکار باز
gamy U پراز شکار
gunning U شکار با تفنگ
shotgunner U شکار با تفنگ
shanking U شکار کوسه
game keep U پاسبان شکار
game law U قانون شکار
predatory habit U خوی شکار
king hunt U شاه شکار
hunters U اسب شکار
hunter U اسب شکار
predation U شکار کردن
quarries U شکار موردنظر
whaling U شکار نهنگ
shootings U شکار باتفنگ
quarry U لاشه شکار
quarries U لاشه شکار
ooze U اهسته جریان یافتن
oozes U اهسته جریان یافتن
drifting U مقصود جریان اهسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com