Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 222 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
direct access method
U
روش دستیابی مستقیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dram
U
حافظه دستیابی مستقیم پویا
drams
U
حافظه دستیابی مستقیم پویا
basic direct access method
U
روش دستیابی مستقیم اساسی
bdam
U
Access Direct Basic روش دستیابی مستقیم اساسی ethod
dasd
U
Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
DDE
U
دستیابی مستقیم از طریق کلید به داده دیسک یا نوار مغناطیسی
deferred addressing
U
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
direct memory access
U
دستیابی مستقیم به حافظه
direct memory access channel
U
کانال دستیابی مستقیم به حافظه
direct access
U
دستیابی مستقیم
direct access processing
U
پردازش به روش دستیابی مستقیم
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
dma
U
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma
U
دستیابی مستقیم به حافظه Access emory
dmac
U
Direct کانال دستیابی حافظه مستقیم Channel Access emory
dynamic random access memory
U
حافظه دستیابی مستقیم پویا
page mode ram
U
حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
ramdrive.sys
U
در DOS یک فایل پیکربنغی همراه سیستم عامل است که بخشی از حافظه دستیابی مستقیم کامپیوتر را بعنوان یک دیسک کنار می گذارد
random access
U
دستیابی مستقیم
random access memory
U
حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
static random access memory
U
حافظه دستیابی مستقیم ایستا
Other Matches
direct admission
U
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
instantaneous access
U
زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
basic
U
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics
U
روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
directs
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directed
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct exchange
U
تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
ram
U
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rams
U
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rammed
U
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
thinners
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin
U
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
direct command
U
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
elicitation
U
کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct fire sights
U
زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
isam
U
Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
direct dyes
U
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
accesses
U
دستیابی
accessing
U
دستیابی
accessed
U
دستیابی
access
U
دستیابی
access code
U
کد دستیابی
first-hand
U
مستقیم
straight
U
مستقیم
straight line
U
مستقیم
straightest
U
مستقیم
straight line code
U
کد مستقیم
attributive
U
مستقیم
righting
U
مستقیم
directed
U
مستقیم
righted
U
مستقیم
on line
U
مستقیم
straight line code
U
کد خط مستقیم
unintermediate
<adj.>
U
مستقیم
bee line
U
خط مستقیم
levels
U
مستقیم
levelled
U
مستقیم
leveled
U
مستقیم
level
U
مستقیم
right
U
مستقیم
directs
U
مستقیم
straighter
U
مستقیم
straight line
U
خط مستقیم
direct
<adj.>
U
مستقیم
upstanding
U
مستقیم
firsthand
U
مستقیم
beeline
U
خط مستقیم
straightish
U
مستقیم
selective access
U
دستیابی گزیده
comebacks
U
دستیابی مجدد
entrance gallery
U
دالان دستیابی
security
U
پیش از دستیابی
btam
U
روش دستیابی به
access code
U
رمز دستیابی
keyed access
U
دستیابی کلیدی
rapid access
U
با دستیابی سریع
comeback
U
دستیابی مجدد
access time
U
زمان دستیابی
sequential access
U
دستیابی ترتیبی
access well
U
چاه دستیابی
accessible
U
دستیابی پذیر
serial access
U
دستیابی نوبتی
near random
U
دستیابی تقریباتصادفی
multiple access
U
دستیابی چندگانه
serial access
U
دستیابی سری
serial access
U
دستیابی پیاپی
immediate access
U
دستیابی صریح
parallel access
U
دستیابی موازی
direct access
U
دستیابی مسقیم
access point
U
نقطه دستیابی
adit
U
تونل دستیابی
access method
U
روش دستیابی
access hole
U
شکاف دستیابی
access gallery
U
دالان دستیابی
fast access
U
با دستیابی سریع
channel access
U
دستیابی کانال
access arm
U
بازوی دستیابی
access control
U
کنترل دستیابی
basics
U
مین دستیابی
access gallery
U
راه رو دستیابی
access mode
U
باب دستیابی
random access
U
دستیابی تصادفی
basic
U
مین دستیابی
forward voltage
U
ولتاژ مستقیم
straightest
U
قسمت مستقیم
direct cost
U
هزینه مستقیم
direct control
U
کنترل مستقیم
direct address
U
نشانی مستقیم
direct file
U
پرونده مستقیم
direct address
آدرس مستقیم
direct tax
U
مالیات مستقیم
proximate
U
بیفاصله مستقیم
direct aggression
U
پرخاشگری مستقیم
direct taxes
U
مالیاتهای مستقیم
direct current
U
جریان مستقیم
positive relation
U
رابطه مستقیم
direct support
U
کمک مستقیم
direct file
U
فایل مستقیم
intuitions
U
درک مستقیم
direct fire
U
اتش مستقیم
direct fire
U
تیر مستقیم
straight
U
قسمت مستقیم
direct labour
U
دستمزد مستقیم
direct lighting
U
روشنایی مستقیم
direct taxation
U
مالیات مستقیم
rectilinear
U
مستقیم الخط
direct load
U
بارگذاری مستقیم
direct material
U
مواد مستقیم
direct support
U
پشتیبانی مستقیم
direct selling
U
فروش مستقیم
intuition
U
درک مستقیم
direct dye
U
رنگینه مستقیم
straighter
U
قسمت مستقیم
direct conversion
U
تبدیل مستقیم
on line help
U
کمک مستقیم
direct hit
U
اصابت مستقیم
direct hits
U
اصابت مستقیم
forward resistance
U
مقاومت مستقیم
direct coupling
U
جفتگری مستقیم
indirect
U
غیر مستقیم
direct coupling
U
کوپلینگ مستقیم
direct damage
U
ضرر مستقیم
line storm
U
طوفان مستقیم
direct selection
U
انتخاب مستقیم
uniaxial bending
U
خمش مستقیم
uncurl
U
مستقیم شدن
through call
U
مکالمه مستقیم
d.c.
U
جریان مستقیم
close supervision
U
نظارت مستقیم
straightening flute drill
U
مته مستقیم
straight line
U
دارای خط مستقیم
straight line
U
بخط مستقیم
straight left
U
چپ مستقیم در بوکس
straight edge
U
لبه مستقیم
specific cost
U
هزینه مستقیم
sonna deung koot
U
دست مستقیم
direct observation
U
دیدبانی مستقیم
direct outlet
U
ابگیر مستقیم
spur offtake
U
ابگیر مستقیم
direct pressure
U
فشار مستقیم
dressings
U
مستقیم کنی
video disk
U
دسترسی مستقیم
visual fire
U
تیر مستقیم
aright
U
مستقیم مستقیما
backstair
U
غیر مستقیم
as the crow files
U
بخط مستقیم
d.c
U
جریان مستقیم
Go straight ahead.
مستقیم بروید.
ambagious
U
غیر مستقیم
air line
U
خط مستقیم هوایی
straight position
U
فرم مستقیم
highroads
U
صراط مستقیم
highroad
U
صراط مستقیم
airlines
U
خط مستقیم هوایی
airline
U
خط مستقیم هوایی
wall pass
U
پاس مستقیم
dressing
U
مستقیم کنی
direct process
U
فرایند مستقیم
direct processing
U
پردازش مستقیم
direct relationship
U
وابستگی مستقیم
hotter
U
خط تلفن مستقیم
proximate cause
U
علت مستقیم
rectiliner
U
مستقیم الخط
hot
U
خط تلفن مستقیم
directness
U
مستقیم بودن
hottest
U
خط تلفن مستقیم
direct access
U
دسترسی مستقیم
sideway
U
غیر مستقیم
direct object
U
مفعول مستقیم
direct relationship
U
ارتباط مستقیم
direct reading
U
قرائت مستقیم
fetches
U
دستیابی به بخشی از حافظه
access system menu
U
منوی سیستم دستیابی
sequential access method
U
روش دستیابی ترتیبی
queued access method
U
روش دستیابی صفی
daa
U
ترتیب دستیابی داده ها
peer to peer file transfer
U
دستیابی فایل عمومی
clearance
U
مجوز دستیابی به یک فایل
reference
U
دستیابی به محلی در حافظه
fetched
U
دستیابی به بخشی از حافظه
references
U
دستیابی به محلی در حافظه
semirandom access
U
دستیابی نیمه تصادفی
fetch
U
دستیابی به بخشی از حافظه
serial access memory
U
حافظه با دستیابی پیاپی
exclusion
U
محدودیت در دستیابی به سیستم
parameter ram
U
حافظه با دستیابی پارامتری
gains
U
دستیابی داشتن به یک فایل
gained
U
دستیابی داشتن به یک فایل
basic access method
U
روش دستیابی اصلی
gain
U
دستیابی داشتن به یک فایل
data access arangement
U
ترتیب دستیابی داده ها
memory access time
U
مدت دستیابی به حافظه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com