Perdic | روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود. | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (17 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	search U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
	searched U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
	searches U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
	searchingly U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	linear U	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
	search key	کلید جستجو
	to seek somebody out U	جستجو برای پیدا کردن کسی
	backwards U	جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
	distributing U	سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
	distributes U	سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
	distribute U	سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
	disjunctive search U	جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
	occidentalist U	کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
	voters U	عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
	voter U	عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
	relational database U	پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
	relational database management system U	پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
	breaks U	کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
	break U	کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
	queries U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	query U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	queried U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	querying U	زبانی در سیستم مدیریت پایگاه داده ها که امکان جستجو و پرسش و پاسخ در پایگاه داده ها فراهم میکند
	seeks U	جستجو
	hunts U	جستجو
	inquisition U	جستجو
	hunted U	جستجو
	investigation U	جستجو
	researched U	جستجو
	investigations U	جستجو
	right of search U	حق جستجو
	searches U	جستجو
	rummages U	جستجو
	rummaged U	جستجو
	prowls U	جستجو
	rummage U	جستجو
	searchingly U	جستجو
	research U	جستجو
	queries U	جستجو
	researches U	جستجو
	researching U	جستجو
	query U	جستجو
	querying U	جستجو
	prowling U	جستجو
	prowled U	جستجو
	prowl U	جستجو
	hunt U	جستجو
	look up U	جستجو
	queried U	جستجو
	databases U	جستجو
	searched U	جستجو
	search U	جستجو
	on the lurk U	در جستجو
	quests U	جستجو
	rummaging U	جستجو
	probe U	جستجو
	probed U	جستجو
	probes U	جستجو
	database U	جستجو
	quest U	جستجو
	seeking U	جستجو
	seek U	جستجو
	inquisitions U	جستجو
	search memory U	حافظه جستجو
	ransacked U	جستجو کردن
	ransacking U	جستجو کردن
	elimination U	در حین جستجو
	ransacks U	جستجو کردن
	ransack U	جستجو کردن
	search string U	رشته جستجو
	searchers U	جستجو کننده
	surveillance U	جستجو کردن
	seed U	جستجو کردن
	hunt for U	جستجو کردن
	scour U	جستجو کردن
	searches U	جستجو کردن
	seek U	جستجو کردن
	hunt out U	با جستجو یافتن
	quester U	جستجو کننده
	seeds U	جستجو کردن
	seeker U	جستجو کننده
	disquisition U	تحقیق جستجو
	seach U	جستجو کردن
	search and replace U	جستجو و جایگزینی
	searchingly U	جستجو کردن
	search cycle U	چرخه جستجو
	to hunt up U	جستجو کردن
	to scratch about U	جستجو کردن
	hunt up U	جستجو کردن
	searcher U	جستجو کننده
	search result U	نتیجه جستجو
	scoured U	جستجو کردن
	scours U	جستجو کردن
	to rummage U	جستجو کردن
	mouser U	جستجو کننده
	to browse through U	جستجو کردن
	to search after U	جستجو کردن
	mouses U	جستجو کردن
	to search U	جستجو کردن
	snook U	جستجو کردن
	searched U	جستجو کردن
	search results U	نتایج جستجو
	to feel after any thing	جستجو کردن
	to smell about U	جستجو کردن
	track down <idiom> U	جستجو کردن
	seeks U	جستجو کردن
	hunt after U	جستجو کردن
	search U	جستجو کردن
	searchless U	بدون جستجو
	searching time U	زمان جستجو
	seeking U	جستجو کردن
	searchable U	قابل جستجو
	mouse U	جستجو کردن
	corrective maintenance U	عمل جستجو
	option U	کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
	options U	کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
	to search U	گشتن [جستجو کردن]
	search results U	نتیجه های جستجو
	to grub U	جستجو کردن [برای]
	to grub about U	جستجو کردن [برای]
	traceable U	جستجو کردنی یافتنی
	snooker U	بوکش جستجو کننده
	global search and replace U	جستجو و جایگزینی سراسری
	HTTPD U	تصدیق و جستجو باشد
	had searched U	اگر جستجو میکردید
	total search result U	مجموع نتیجه جستجو
	to hunt out U	جستجو کردن ویافتن
	to prospect [for] U	جستجو کردن [برای]
	seeks U	جستجو برای یافتن
	average seek time U	مدت متوسط جستجو
	fibonacci search U	جستجو فیبو ناجی
	go through <idiom> U	جستجو وکنکاش کردن
	to make r. after something U	چیزی را جستجو کردن
	wild goose chase <idiom> U	ناامیدانه جستجو کردن
	tracer U	طراح جستجو کننده
	to sift through something U	با زیر و رو جستجو کردن
	tracers U	طراح جستجو کننده
	seeking U	جستجو برای یافتن
	exhaustive search U	جستجو هر رکورد در پایگاه
	seek U	جستجو برای یافتن
	searched U	جستجو برای یک موضوع داده
	grubs U	زمین کندن جستجو کردن
	grub U	زمین کندن جستجو کردن
	grubbed U	زمین کندن جستجو کردن
	searchingly U	جستجو برای یک موضوع داده
	search and clear U	جستجو و پاک کردن دشمن
	search U	جستجو برای یک موضوع داده
	searches U	جستجو برای یک موضوع داده
	occultist U	جستجو کننده علوم پوشیده
	inscrutably U	چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
	They searched the whole town . U	تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
	omission factor U	تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
	to dig up U	با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
	to seek a remedy for something U	چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
	browses U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
	browsed U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
	match U	جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
	browse U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون مجوز
	scavenging U	جستجو و دستیابی به پایگاه داده بدون اجازه
	matches U	جستجو در پایگاه داده برای اطلاع مشابه
	head-hunting <idiom> U	جستجو کردن برای یافتن شخصی شایسته ولایق
	factors U	در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
	factor U	در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
	areas U	جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
	area U	جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
	dichotomizing search U	روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
	globally U	تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
	global U	تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
	seeking U	بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
	seek U	بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
	seeks U	بخشی از حافظه که برای داده یا کلمه خاص جستجو میشود
	case sensitive search U	جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
	trapdoor U	روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
	trapdoors U	روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
	WAIS U	سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
	hunter killer U	نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
	searches U	فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
	searchingly U	فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
	snoops U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	searched U	فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
	to frisk [a person] U	دست روی بدن کسی کشیدن [در جستجو برای اسلحه یا مواد مخدر]
	search U	فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
	orbiting U	در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
	snooped U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	snoop U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	snooping U	بدنبال متخلفین قانون گشتن مخفیانه تحقیقات بعمل اوردن جستجو کننده
	searches U	بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
	search U	بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
	searched U	بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
	searchingly U	بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
	browser U	برنامه نرم افزاری که برای جستجو در صفحات www در اینترنت ذخیره شده است
	Shockwave U	سیستم سافت Maecromedia که به جستجو گر وب امکان نمایش جلوههای پیچیده چند رسانهای میدهد
	retrieval U	عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
	sequential U	بررسی میشود تا عنصر مورد نظر بدست آید
	case U	تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
	cases U	تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
	searches U	نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
	search U	نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
	searchingly U	نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
	searched U	نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
	circulars U	لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
	circular U	لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
	key	کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند
	postbyte U	بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند