English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
field expedient U روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recovery procedures U روشهای اخراجات
general concepts U تدابیر کلی روشهای کلی
battlefield recovery U اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
bleacher U صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی
protective measures U تدابیر احتیاطی
tactic U تدابیر جنگی
tactics U تدابیر جنگی
tactical U مربوط به تدابیر جنگی
tactically U مربوط به تدابیر جنگی
ulterior plans U تدابیر اجل بعدی
strategy U استراتژی فن تدابیر جنگی
strategies U استراتژی فن تدابیر جنگی
denial measures U تدابیر ممانعت ازنفوذ دشمن
evacuation U اخراجات
recovers U اخراجات کردن
recover U اخراجات کردن
wrecker U کامیون اخراجات
chain of evacuation U سیستم اخراجات
area evacuation U اخراجات منطقهای
wreckers U کامیون اخراجات
medical recovery U اخراجات پزشکی
recovering U اخراجات کردن
afield U در صحرا
field U صحرا
fielded U صحرا
fields U صحرا
crash dolly U جرثقیل چرخدار اخراجات
evacuation convoy U کاروان اخراجات دریایی
evacuation policy U خط مشی اخراجات پزشکی
recoverable item U وسیله قابل اخراجات
national strategy U مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
d , top concept U تدابیر مخصوص رساندن اماداز کارخانه یا سکو تا خط جبهه
field buying U خرید در صحرا
field maintenance U نگهداری در صحرا
desert U دشت صحرا
champaign U جلگه صحرا
deserts U دشت صحرا
deserting U دشت صحرا
wild land U صحرا بیابان
field work U کار در صحرا
battlefield evacuation U اخراجات پزشکی از میدان نبرد
fields U بمیدان یا صحرا رفتن
fielded U بمیدان یا صحرا رفتن
fields U میدان رزم صحرا
field U بمیدان یا صحرا رفتن
field operating U عمل کننده در صحرا
field U میدان رزم صحرا
fielded U میدان رزم صحرا
recoveries U بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
recovery U بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
tank recovery vehicle U خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
nomadically U بشیوه صحرا گردان و چادرنشینان
jahemmy U جراثقال چرخدار مخصوص اخراجات ناوچههای اب خاکی
wildernesses U صحرا سرزمین نامسکون و رام نشده
wilderness U صحرا سرزمین نامسکون و رام نشده
emergency generator set U دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
field stockade U کالاهای انبار شده در صحرا یا میدان جنگ
walkabouts U بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabout U بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
shinny U نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
fielder U بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
tactician U متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians U متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
metric methods U روشهای کمی
nonparmetric methods U روشهای ناپارامتری
quantitative methods U روشهای مقداری
quantitative methods U روشهای کمی
recovery procedures U روشهای بازیابی
statistical methods U روشهای اماری
cryptanalysis U مط العه و روشهای رمزگشایی
forecasting methods U روشهای پیش بینی
halted U معمولا با روشهای خارجی
halts U معمولا با روشهای خارجی
halt U معمولا با روشهای خارجی
belly series U مجموعهای از روشهای حمله
indirect methods U روشهای غیر مستقیم
programming methods U روشهای برنامه ریزی
coactive U اضطراری
compulsive U اضطراری
emergency U اضطراری
emergencies U اضطراری
involuntary U اضطراری
auxiliary U اضطراری
auxiliaries U اضطراری
rules of engagement U روشهای درگیری پدافند هوایی
methods of economic study U روشهای مطالعه علم اقتصاد
oceanshipping U روشهای کشتی رانی دراقیانوس
numerical U مط العه روشهای حل مساله ریاضی
bessemer U یکی از روشهای تهیه فولاد
recovery procedures U روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
restrictive trade practices U روشهای محدود کردن تجارت
electronic U یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
emergency push button U تکمه اضطراری
emergency air U هوای اضطراری
emergency burial U تدفین اضطراری
emergency cartridge U کارتریج اضطراری
emergency conditions U شرایط اضطراری
emergency conning position U پل فرماندهی اضطراری
emergency antenna U انتن اضطراری
emergency brake U ترمز اضطراری
bingo field U فرودگاه اضطراری
emergency exit U خروج اضطراری
emergency fund U وجوه اضطراری
emergency shelter U پناهگاه اضطراری
emergency scramble U رهگیری اضطراری
emergency station U محل اضطراری
standby battery U باتری اضطراری
emergency switch U کلید اضطراری
emergency transmitter U فرستنده اضطراری
emergency treatment U معالجه اضطراری
emergency valve U شیر اضطراری
emergency works U کارهای اضطراری
missed approach U فرود اضطراری
emergency risk U ریسک اضطراری
emergency repair U تعمیر اضطراری
emergency lamp U لامپ اضطراری
emergency leave U مرخصی اضطراری
emergency lighting U روشنایی اضطراری
emergency maintenance U نگهداشت اضطراری
emergency measure U سنجش اضطراری
emergency priority U تقدم اضطراری
emergency ration U جیره اضطراری
emergency exit U در خروج اضطراری
insurance stockage U ذخیره اضطراری
mayday U پیام اضطراری
maydays U پیام اضطراری
ditching U فرود اضطراری
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
cmos U طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت
electronically U مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
outdoor U صحرایی
campestral U صحرایی
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
emergency U فوق العاده اضطراری
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
emergency call U خبر یا مکالمه اضطراری
emergency leave U سطح اماد اضطراری
emergency scramble U درگیری اضطراری هواپیماها
landing mat U باند فرود اضطراری
emergency operation U بهره برداری اضطراری
emergency power supply U منبع قدرت اضطراری
air defense emergency U وضعیت اضطراری پدافندهوایی
emergencies U فوق العاده اضطراری
radio procedures U روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
fixed point notation = U قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
reprographics U ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
informatics U دانش و مط العه روشهای پردازش اطلاعات و ارسال
to declare a state of emergency U اعلان کردن حالت اضطراری
accident ambulance U اتومبیل اضطراری برای حوادث
autorotation U روش فرود اضطراری هلیکوپتر
emergency complement U تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
fall back U سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
ditching U فرود اضطراری هواپیما روی اب
emergency admission U پذیرش اضطراری [در بیمارستان] [پزشکی]
field exercise U تمرین صحرایی
field wire U سیم صحرایی
gerbille U موش صحرایی
gerbil U موش صحرایی
field work U کار صحرایی
gerbils U موش صحرایی
fieldartillery U توپخانه صحرایی
field shop U تعمیرگاه صحرایی
field shop U کارگاه صحرایی
field glass U دوربین صحرایی
field gun U توپ صحرایی
field kitchen U اشپزخانه صحرایی
field laboratory U ازمایشگاه صحرایی
field maintenance U نگهداری صحرایی
pavilions U چادر صحرایی
field notes U یادداشتهای صحرایی
pavilion U چادر صحرایی
field radio U بی سیم صحرایی
field ration U جیره صحرایی
field stockade U ذخایر صحرایی
artillery U توپخانه صحرایی
rat U موش صحرایی
call boxes U تلفن صحرایی
field hospital U بیمارستان صحرایی
field hospitals U بیمارستان صحرایی
fieldmice U موش صحرایی
fieldmouse U موش صحرایی
orienteering U مسابقهی دو صحرایی
prison camp U زندان صحرایی
prison camps U زندان صحرایی
ratton U موش صحرایی
landrail U ابچلیک صحرایی
mentha piperita U نعناع صحرایی
out guard U گشتی صحرایی
outsentry U پاسدار صحرایی
scabiosa U مامیثای صحرایی
oat U جو صحرایی یولاف
latrine U توالت صحرایی
crab apple U سیب صحرایی
corn mayweed U بابونه صحرایی
corn parsley U جعفری صحرایی
good king U اسفناج صحرایی
crab apples U سیب صحرایی
abutilon U خطمی صحرایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com