English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (31 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
course light U روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
control surface U کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
aldis lmap U چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
contact lights U چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
airstrips U باند فرودگاه
runways U باند فرودگاه
airstrip U باند فرودگاه
air strip U باند فرودگاه
runway U باند فرودگاه
strip U باند فرود
landing strip U باند فرود
run way U باند فرود
landing strips U باند فرود
approach end U ابتدای باند فرود
landing mat U باند فرود اضطراری
air strip U باند فرود یاپرواز
taxiing U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxi U حرکت هواپیماها روی باند فرود
strip alert U اماده باش روی باند فرود
heliports U باند فرود و پرواز هلی کوپتر
taxied U حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxies U حرکت هواپیماها روی باند فرود
heliport U باند فرود و پرواز هلی کوپتر
strip U نوار مین گذاری باند فرود موقتی
full beam spread U باند کامل روشن کننده
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
interband transition U انتقال باند- باند
turn off guidance U هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
straps U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strap U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
illuminations U روشن کردن منطقه روشنایی
illumination U روشن کردن منطقه روشنایی
band U باند
band width U باند
bands U باند
band U باند بانداژ
bandwidth U پهنای باند
side band U ساید باند
band width U پهنای باند
side band U باند کناری
wave band U باند موج
baseband U باند پایه
wideband U پهنای باند
x band U باند- ایکس
bands U باند بانداژ
x band U باند فرکانس
error band U باند خطا
hachi maki U باند دور سر
wavebands U باند موج
k band U باند فرکانس
approach route U مسیرفرود به باند
runways U باند پرواز
Gate U ورودی به باند
frequency band U باند فرکانس
frequency band U باند بسامد
photographic strip U باند عکاسی
Citizens' Band U باند شهروندان
Citizens' Band U باند خصوصی
approach line U خط تقرب به باند
runway U باند پرواز
energy band U باند انرژی
p band U باند فرکانس
strapping U باند پیچی
j band U باند فرکانس
waveband U باند موج
guard band U باند نگهبان
interband U باند میانی
intermediate band U باند میانی
broad band U باند پهن
broad band U پهن باند
broadband U پهن باند
The lights of the aircraft were blinking. U چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
narrowband U پهنای باند باریک
broadband amplifier U فزونساز باند گسترده
band switch U کلید تغییر باند
broadband channel U مجرای پهنای باند
mine strip U باند مین گذاری
broadband exchange U تعویض پهن باند
aperiodic antenna U انتن با باند گسترده
nominal bandwidth U پهنای باند نامی
broadband antenna U انتن با باند گسترده
memory bandwidth U پهنای باند حافظه
launching pads U باند پرتاب موشک
broadband channel U کانال پهن باند
approach route U مسیر تقرب به باند
frequency band compression U تراکم باند فرکانس
frequency band width U پهنای باند فرکانس
modulation handwidth U پهنای باند مدولاسیون
launching pad U باند پرتاب موشک
bleeding U باند تداخل امواج
long wave band U باند موج بلند
wideband channel U کانال پهن باند
interband telegraphy U تلگراف باند میانی
wideband channel U مجرای پهن باند
image band U باند فرکانس تصویر
approach time U زمان نزدیک شدن به باند
overshoots U فرودسایشی هواپیما روی باند
band change switch U کلید تغییر باند فرکانس
intermediate frequency band filter U صافی باند فرکانس میانی
band pass filter circuit U مدار صافی باند پاس
overshoot U فرودسایشی هواپیما روی باند
impluse bandwith U پهنای باند ضربه جریان
input output bandwidth U پهنای باند ورودی- خروجی
overshooting U فرودسایشی هواپیما روی باند
roll out U دویدن هواپیما روی باند
asymmetrical sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
vestigial sideband transmission U پخش باند جانبی مانده
interband recombination U ترکیب مجدد باند میانی
gantlope U باند برای دست دعوت به مارزه
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
angle of departure U زاویه صعود هواپیما از روی باند
gantelope U باند برای دست دعوت به مبارزه
landing strips U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
traffic control U کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
arresting barrier U چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
aggregate U کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates U کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
baseband U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
in band signalling U ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
base band U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
baseband U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
airport traffic area U منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
recovery airfield U فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
fractional U اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
stream takeoff U حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
G. U استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
runway U راه پرواز باند پرواز
runways U راه پرواز باند پرواز
taxiway U راه تاکسی یا باند تاکسی
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
cell relay U روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
pioneer heliport U فرودگاه هلی کوپتر صحرایی فرودگاه موقت
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
illumination by diffusion U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
fibre distributed data interface II U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fiber U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre U که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
ease turn U سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
plunging fire U تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
illuminates U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminate U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminating U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
daylit U روز روشن روشن کردن
daylight U روز روشن روشن کردن
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
explain U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explains U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explaining U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explained U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
navigation light U چراغهای ناوبری
battle lights U چراغهای جنگی
side lights U چراغهای طرفین ناو
outdoor lighting fixtures U چراغهای روشنائی محوطه
breakdown lights U چراغهای عدم کنترل
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
Christmas tree U جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
Christmas trees U جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
wheel load U فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
to i. light from anything U گذر کردن روشنایی
footlights U ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
signal light U چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
kill spring U فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
lighted U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lightest U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
light U هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lime light U روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
hard U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hardest U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
harder U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
illuminati U روشن ضمیران روشن فکران
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
illumined U روشن کردن
brightens U روشن کردن
light U روشن کردن
brightening U روشن کردن
power up U روشن کردن
illumines U روشن کردن
fire up U روشن کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com