English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
superstructure U روساخت بنای فوقانی
superstructures U روساخت بنای فوقانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monument U بنای یاد بود بنای یادگاری
monuments U بنای یاد بود بنای یادگاری
surface structure U روساخت
superstructures U روساخت
superstructure U روساخت
crankcase upper half U قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
masons U بنای سنگکار
public building U بنای همگانی
babel U بنای شگرف
industrial building U بنای صنعتی
brick layer U بنای درجه دو
the passive voice U بنای مجهول
laryngeal U وابسته بنای
paver U بنای سنگفرش
mason U بنای سنگکار
memorials U بنای یادبود
memorial U بنای یادبود
master builder U بنای مقاطعه کار
peripteral U بنای دور ستونی
blockhouse U بنای استحکامی مختصر
masons U بنای سنگ کار
mason U بنای سنگ کار
to raise a monument U ساختن بنای یادگاری
to raise a monument U برپا کردن بنای یادگاری
Freemason U [استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
upper limit U حد فوقانی
uppers U فوقانی
upper U فوقانی
superjacent U فوقانی
top U فوقانی
superstructures U ساختمان فوقانی
superstratum U طبقه فوقانی
the upper storey U طبقه فوقانی مخ
top die U حدیده فوقانی
superstructure U ساختمان فوقانی
top layer U لایه فوقانی
top edge U لبه فوقانی
upper bowl U جام فوقانی
topstone U سنگ فوقانی
top view U نمای فوقانی
capital U فوقانی راسی
upper beam U تیر فوقانی
roundhouse U عرشه فوقانی کشتی
skysail U بادبان فوقانی کشتی
top hamper U اتصالات فوقانی ناو
fan light U پنجره کوچک فوقانی
furnace dome U قسمت فوقانی کوره
pile head U قسمت فوقانی شمع
upside U قسمت بالایی فوقانی
upper room U بالاخانه اطاق فوقانی
mesocline U لایه فوقانی مزوسفر
furnace top U قسمت فوقانی کوره
freeboard U بدنه فوقانی ناو
head gate U دریچه فوقانی کانال
altar-slad U [سنگ رویه فوقانی محراب]
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
uppish U باد در خیشوم انداز فوقانی
chemosphere U ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
upstairs U دراشکوب بالا ساختمان فوقانی
turf U طبقه فوقانی خاک مرغزار
headers U قسمت فوقانی اجر کله
hurricane deck U عرشه سبک فوقانی کشتی
acropodium U سطح فوقانی پای پرندگان
header U قسمت فوقانی اجر کله
poop deck U عرشه کوچک فوقانی کشتی
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
taffrail U قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
stratosphere U طبقه فوقانی جواز 11 کیلومتر ببالا
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
fastigium U راس قسمت فوقانی بطن چهارم
top of the loom U قسمت بالایی یا فوقانی دار [قالی]
head board U تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
wax U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxes U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
waxed U واکس زدن سطح فوقانی تخته موج
biconvex U بالی که هر دو سطح فوقانی و تحتانی ان به صورت محدب باشد
jibstay U قسمت فوقانی تیر که بادبان یک گوشه روی ان قرار می گیرد
bow string truss U خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
upper surface blowing U دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
trophy of war U یادبود جنگی بنای یادبود جنگ
chapman region U منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
overpass U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
overpasses U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com