English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
main routine U روال اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
zeitgeist U روال
rubrics U روال
procedure U روال
rubric U روال
routines U روال
routinely U روال
routine U روال
loading routine U روال بارکننده
tracing routine U روال ردیاب
relocatable routine U روال جابجاپذیر
recovery routine U روال ترمیمی
test routine U روال ازماینده
target routine U روال هدف
supervisory routine U روال نافر
source routine U روال منبع
tracing routine U روال رسام
library routine U روال کتابخانهای
utility routine U روال سودمند
sevice routine U روال خدماتی
tracing routine U روال ردیابی
library routine U روال مجموعه ها
library routine U روال کتابخانه
recursive routine U روال بازگشتی
spanking U ابر روال
production routine U روال تولید
routine library U کتابخانه روال ها
object routin U روال مقصود
closed routine U روال بسته
executive routine U روال اجرایی
master routine U شاه روال
diagnostic routine U روال تشخیص
output routine U روال خروجی
monitor routine U روال مبصر
diagnostic routine U روال تشخیصی
spankings U ابر روال
generalized routine U روال کلی
interrupt serrice routine U روال سرویس وقفه
maintenance routine U روال تعمیر و نگهداری
error routine U روال خطا پرداز
dynamic subroutine U زیر روال پویا
generalized routine U روال تعمیم یافته
autostart routine U روال اغازگر خودکار
floating point rutine U روال ممیز شناور
recursive subroutine U زیر روال بازگشتی
in line subroutine U زیر روال درون برنامهای
bootstrap routine U روال خود راه انداز
canned routine U روال قالب ریزی شده
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
majoring U اصلی
text U اصلی
main stem U خط اصلی
cardinal U اصلی
texts U اصلی
main line U خط اصلی
arches U اصلی
firsthand U اصلی
main lines U خط اصلی
major U اصلی
inherent U اصلی
head U اصلی
elementarily U اصلی
majored U اصلی
cardinals U اصلی
arch- U اصلی
germinal U اصلی
principle U اصلی
mastered U اصلی
parent U اصلی
primary U اصلی
master U اصلی
main door U در اصلی
main attack U تک اصلی
line link U خط اصلی
arch U اصلی
fundametal U اصلی
organic U اصلی
immanent U اصلی
genuine U اصلی
primarily U اصلی
aboriginal U اصلی
ingrown U اصلی
aboriginals U اصلی
masters U اصلی
isogeny U هم اصلی
main deck U پل اصلی
seminal U اصلی
normative U اصلی
originals U اصلی
primitive U اصلی
initials U اصلی
rudimental U اصلی
trunk U خط اصلی
elementary U اصلی
primes U اصلی
primed U اصلی
prime U اصلی
functional U اصلی
trunks U خط اصلی
primal U اصلی
proto U اصلی
original U اصلی
initialed U اصلی
initialled U اصلی
mainlining U اصلی
mainlining U خط اصلی
initialing U اصلی
mainlines U اصلی
mainlines U خط اصلی
mainline U خط اصلی
mainlined U اصلی
initial U اصلی
basics U اصلی
basic U اصلی
initialling U اصلی
mainlined U خط اصلی
intrinsic U اصلی
main U خط اصلی
essential U اصلی
main <adj.> U اصلی
radicals U اصلی
mainline U اصلی
substantive [essential] <adj.> U اصلی
major <adj.> U اصلی
radical U اصلی
essential <adj.> U اصلی
vital <adj.> U اصلی
elemental U اصلی
fundamental U اصلی
essentials U اصلی
quintessential U اصلی
quintessential <adj.> U اصلی
first-hand U اصلی
primordial U اصلی
principals U اصلی
principal U اصلی
native code U کد اصلی
base of origin U مبداء اصلی
basic ration U جیره اصلی
initialed U پاراف اصلی
cutting time U زمان اصلی
base piece U توپ اصلی
current coil U پیچک اصلی
basic pay U حقوق اصلی
basic shaft U محور اصلی
trunks U سیم اصلی
principals U شرکت اصلی
trunk U سیم اصلی
bottom hole U سوراخ اصلی
busbar U شین اصلی
hardware U دستگاههای اصلی
principals U مجرم اصلی
basic size U اندازه اصلی
initial U پاراف اصلی
collector drain U زهکش اصلی
initialed U اصلی اغازی
basic variable U متغیر اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com