English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flyings U رشته هایالیف هایی که ازچیزی جداشده بهوامیرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arrays U آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
array U آرایهای که عناصرش می توانند به صورت رشته هایی
parted U جداشده
discerption U تکه جداشده
depauperize U ازچیزی رهانیدن
exclave U ناحیهای که ازکشوری جداشده وخاک بیگانه انرافراگرفته باشد
believer [in something] U پشتیبان [نگهدار] [ازچیزی]
to keep the track of something U پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
lisped U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisps U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
null U رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fills U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill U حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
to do without any thing U ازچیزی صرف نظرکردن بدون چیزی گذران کردن
thready U رشته رشته باصدای باریک
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
fiberize U رشته رشته کردن
thread U رشته رشته شدن
fibrillation U رشته رشته سازی
threads U رشته رشته شدن
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
sierra U رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
frame U کنترل هایی
What vegetables do you have? U چه سبزی هایی دارید؟
divers statements U گفته هایی چند
filaments U رشته
strands U رشته
strand U رشته
yarn U رشته
arteries U رشته
artery U رشته
filaria U رشته
ranges U رشته
ranged U رشته
range U رشته
suite U رشته
suites U رشته
tatter U رشته رشته
reeve U رشته
seriated U رشته رشته
sequence U رشته
sequences U رشته
unifilar U یک رشته
trains U رشته
filament U رشته
fibre U رشته
fibres U رشته
funicle U رشته
ghaut U رشته
branch U رشته
branches U رشته
chains U رشته
chain U رشته
train U رشته
trained U رشته
field U رشته
fields U رشته
catena U رشته
coneatenation U رشته
fiber U رشته
string U رشته
threads U رشته
series U رشته
line U رشته
thread U رشته
lines U رشته
yarns U رشته
fielded U رشته
the i. parts of a whole U بخش هایی مکمل یک چیزدرست
the city has been proclaimed U قدغن هایی در شهربرقرارکرده اند
in qviries r. to the accident پرسش هایی درباره آن رویداد
line ahead U کشتی هایی که پشت سر هم میروند
the tree shoot out brances U ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
mews U طویله هایی که گرداگردمیدانی بسازند
it was skirted by trees U درخت هایی در کنار ان بود
colours U جدول شماره هایی که ویندوز
colour U جدول شماره هایی که ویندوز
pearly teeth U دندان هایی چون مروارید
Photos are accepted world U عکس هایی مقبولی دنیا
optical fiber U رشته اپتیکی
barbicel U رشته باریک پر
ranged U رشته کوه
solid wire U سیم تک رشته
search string U رشته جستجو
sequence of events U رشته حوادث
system U رشته دستگاه
character string U رشته دخشهای
ranges U رشته کوه
character string U رشته کاراکتری
bit string U رشته بیتی
spinneret U رشته ساز
null string U رشته تهی
specialty U رشته اختصاصی
spinnerete U رشته ساز
systems U سلسله رشته
systems U رشته دستگاه
noodle U رشته فرنگی
main sequence U رشته اصلی
bit stream U رشته ذره یی
null string U رشته پوچ
bit string U رشته ذرهای
range رشته کوه
system U سلسله رشته
speciality U رشته اختصاصی
computing U رشته کامپیوتر
ridges U رشته تپه
ridge U رشته تپه
hot-wired U رشته حرارتی
hot-wires U رشته حرارتی
finite series U رشته کراندار
hot-wiring U رشته حرارتی
ranks U قطار رشته
hot-wire U رشته حرارتی
hot wire U رشته حرارتی
specialities U رشته اختصاصی
filum U رشته لیفی
filament resistor U مقاومت رشته
filiform U رشته مانند
finespun U نازک رشته
nerve U رشته عصبی
nerves U رشته عصبی
spaghetti U رشته فرنگی
ranked U قطار رشته
rank U قطار رشته
ghat U رشته سلسله
quartermasters U سر رشته دار
incandescent filament U رشته ملتهب
commentaries U رشته یادداشت
commentary U رشته یادداشت
lighting filament U رشته ملتهب
macaroni U رشته فرنگی
craftsman trade U رشته فنی
vermicelli U رشته فرنگی
discipline U رشته علمی
disciplines U رشته علمی
guinea worm U کرم رشته
hair worm U کرم رشته
alphabetic string U رشته الفبائی
heaters U رشته گرمساز
heater U رشته گرمساز
empty string U رشته خالی
disciplining U رشته علمی
quartermaster U سر رشته دار
copper strand U رشته مسی
string handling U بکارگیری رشته
branch U رشته [دانشی]
branches U شعبه رشته
branch U رشته ساقه
branch U شعبه رشته
fibres U رشته علفی
fibre U رشته علفی
majoring U رشته اصلی
majored U رشته اصلی
major U رشته اصلی
branches U رشته ساقه
pasta U رشته فرنگی
the province of science U رشته علمی
train of thought U رشته افکار
trains U یک رشته موج
trains U رشته سلسله
trained U یک رشته موج
trained U رشته سلسله
train U یک رشته موج
train U رشته سلسله
yarns U رشته طناب
yarn U رشته طناب
division U رشته [دانشی]
area U رشته [دانشی]
field U رشته [دانشی]
lines U رشته بند
line U رشته بند
string U رشته کردن
string U رشته خالی
the province of science U رشته علوم
tract U رد بپا رشته
sequence U رشته ترتیب
tracts U رد بپا رشته
sequences U رشته ترتیب
symbol stringe U رشته نمادی
string manipulation U دستکاری رشته
string length U طول رشته
stup string U رشته تنظیم
string variable U متغیر رشته
symbolic string U رشته علائم
strobilation U تشکیل رشته
foundation pile U میله هایی که در فونداسیون قرار می گیرد
classing U محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
Ersatz architecture U [معماری الکتریکی با نقش هایی در مرکز]
Green architecture U [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
button U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
buttoned U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
buttoning U کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
corbel-table U [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
ccd U محفظه هایی برای ذخیره داده
to e. figures upon astone U صورت هایی بر سنگ نقش کردن
classes U محدود مقدار هایی که در یک کلاس جا می گیرد
krantz U خاره هایی که دیواری ازانهادرست شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com