Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
yarn
U
رشته طناب
yarns
U
رشته طناب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
null
U
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fills
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
pay out the rope
U
طناب را شل کنیدتاباز شود طناب رابدهیدبیاید
thready
U
رشته رشته باصدای باریک
lanyard
U
طناب کوتاه طناب کمر
lanyards
U
طناب کوتاه طناب کمر
cargo sling
U
طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
how long is the rope
U
درازی طناب چقدر است طناب چند متر است
threads
U
رشته رشته شدن
fibrillation
U
رشته رشته سازی
fiberize
U
رشته رشته کردن
thread
U
رشته رشته شدن
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
non rotating wire rope
U
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
sierra
U
رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
filaments
U
رشته
funicle
U
رشته
trains
U
رشته
arteries
U
رشته
artery
U
رشته
filament
U
رشته
line
U
رشته
branches
U
رشته
ranged
U
رشته
chains
U
رشته
unifilar
U
یک رشته
chain
U
رشته
branch
U
رشته
fibre
U
رشته
fibres
U
رشته
range
U
رشته
yarns
U
رشته
yarn
U
رشته
train
U
رشته
trained
U
رشته
lines
U
رشته
series
U
رشته
ghaut
U
رشته
ranges
U
رشته
sequence
U
رشته
fielded
U
رشته
fields
U
رشته
field
U
رشته
sequences
U
رشته
catena
U
رشته
coneatenation
U
رشته
fiber
U
رشته
seriated
U
رشته رشته
suites
U
رشته
threads
U
رشته
thread
U
رشته
reeve
U
رشته
strands
U
رشته
strand
U
رشته
string
U
رشته
filaria
U
رشته
tatter
U
رشته رشته
suite
U
رشته
null string
U
رشته پوچ
string variable
U
متغیر رشته
specialty
U
رشته اختصاصی
strobilation
U
تشکیل رشته
spinnerete
U
رشته ساز
sequence of events
U
رشته حوادث
main sequence
U
رشته اصلی
range
رشته کوه
systems
U
رشته دستگاه
ranged
U
رشته کوه
string manipulation
U
دستکاری رشته
string length
U
طول رشته
optical fiber
U
رشته اپتیکی
major
U
رشته اصلی
search string
U
رشته جستجو
noodle
U
رشته فرنگی
null string
U
رشته تهی
system
U
سلسله رشته
solid wire
U
سیم تک رشته
system
U
رشته دستگاه
spinneret
U
رشته ساز
string handling
U
بکارگیری رشته
systems
U
سلسله رشته
bit stream
U
رشته ذره یی
craftsman trade
U
رشته فنی
empty string
U
رشته خالی
hot-wiring
U
رشته حرارتی
hot-wires
U
رشته حرارتی
hot-wired
U
رشته حرارتی
hot-wire
U
رشته حرارتی
hot wire
U
رشته حرارتی
spaghetti
U
رشته فرنگی
nerves
U
رشته عصبی
nerve
U
رشته عصبی
copper strand
U
رشته مسی
quartermaster
U
سر رشته دار
barbicel
U
رشته باریک پر
bit string
U
رشته ذرهای
bit string
U
رشته بیتی
alphabetic string
U
رشته الفبائی
character string
U
رشته دخشهای
character string
U
رشته کاراکتری
macaroni
U
رشته فرنگی
commentary
U
رشته یادداشت
commentaries
U
رشته یادداشت
quartermasters
U
سر رشته دار
filum
U
رشته لیفی
filament resistor
U
مقاومت رشته
ranked
U
قطار رشته
rank
U
قطار رشته
heaters
U
رشته گرمساز
heater
U
رشته گرمساز
disciplining
U
رشته علمی
disciplines
U
رشته علمی
discipline
U
رشته علمی
incandescent filament
U
رشته ملتهب
lighting filament
U
رشته ملتهب
vermicelli
U
رشته فرنگی
ranks
U
قطار رشته
hair worm
U
کرم رشته
filiform
U
رشته مانند
finespun
U
نازک رشته
finite series
U
رشته کراندار
speciality
U
رشته اختصاصی
specialities
U
رشته اختصاصی
computing
U
رشته کامپیوتر
ridges
U
رشته تپه
ridge
U
رشته تپه
ghat
U
رشته سلسله
guinea worm
U
کرم رشته
ranges
U
رشته کوه
sequences
U
رشته ترتیب
train of thought
U
رشته افکار
train
U
رشته سلسله
train
U
یک رشته موج
trained
U
رشته سلسله
trained
U
یک رشته موج
trains
U
رشته سلسله
trains
U
یک رشته موج
the province of science
U
رشته علمی
the province of science
U
رشته علوم
branches
U
رشته ساقه
branch
U
رشته ساقه
majored
U
رشته اصلی
fibre
U
رشته علفی
lines
U
رشته بند
fibres
U
رشته علفی
line
U
رشته بند
majoring
U
رشته اصلی
string
U
رشته کردن
string
U
رشته خالی
branch
U
شعبه رشته
division
U
رشته
[دانشی]
symbolic string
U
رشته علائم
symbol stringe
U
رشته نمادی
stup string
U
رشته تنظیم
sequence
U
رشته ترتیب
field
U
رشته
[دانشی]
tract
U
رد بپا رشته
pasta
U
رشته فرنگی
branch
U
رشته
[دانشی]
tracts
U
رد بپا رشته
branches
U
شعبه رشته
area
U
رشته
[دانشی]
string
U
برچسب مشخصات یک رشته
string
U
تعداد حروف یک رشته
string
U
اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
to go in for
U
رشته یاپیشه خودقراردادن
main sequence stars
U
ستارگان رشته اصلی
campaigning
U
یک رشته عملیات جنگی
tissue
U
رشته پارچهء بافته
tissues
U
رشته پارچهء بافته
heater cathode
U
کاتد با رشته گرمساز
heater current
U
جریان رشته گرمساز
heater voltage
U
ولتاژ رشته گرمساز
bonds of relationship
U
رشته قوم وخویشی
string processing languages
U
زبانهای پردازش رشته
laid up in bed
U
پیشه ویژه رشته
What is your branch of study?
U
رشته تحصیلیتان چیست ؟
campaigns
U
یک رشته عملیات جنگی
ligation
U
رشته یاوسیله بستن
ligature
U
شریان بندی رشته
The bonds of friendship (affection).
U
رشته دوستی والفت
flight
U
یک رشته پلکان سلسله
ribbon vermicelli
U
رشته فرنگی باریک
terrachord
U
یک رشته چهار پردهای
fiberglass
U
شیشه رشته مانند
suites
U
رشته مسلسل اپارتمان
fibril
U
رشته کوچک تارچه
competent
U
شایسته دارای سر رشته
minor
U
رشته فرعی کهاد
suite
U
رشته مسلسل اپارتمان
mycelium
U
رشته رشدکننده قارچ
aline
U
دریک رشته قراردادن
campaigned
U
یک رشته عملیات جنگی
continuum
U
رشته مسلسل تسلسل
areodesy
U
رشته مریخ شناسی
metal filament
[رشته مارپیچ فلزی]
arcade
U
رشته طاق یاطاقها
spaghetti
U
خوراک رشته فرنگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com