Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electron beam
U
رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thready
U
رشته رشته باصدای باریک
barbicel
U
رشته باریک پر
ribbon vermicelli
U
رشته فرنگی باریک
strobilization
U
تشکیل رشته باریک شدگی
fiber
U
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibre
U
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fibres
U
رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
snobol
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
string
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
bubble memory
U
سرعت بالا و حافظه متحرک
draft
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafted
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafts
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
hsp
U
Printer Speed High چاپگر سرعت بالا
peripheral
U
رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند
IAS
U
فضای حافظه اصلی با سرعت بالا در سیتم کامپیوتری
bsc
U
استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
enhance
U
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhanced
U
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhances
U
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhancing
U
استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
line printer
U
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
line printers
U
وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
kanat
U
نوعی گلیم ترکی
[روشی از بافت گلیم است که در آن ابتدا رشته های باریک را بافته، سپس آنها را به یکدیگر می دوزند. این روش بین روستائیان ترکیه بیشتر مرسوم می باشد.]
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
jitter
U
خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
emitter coupled logic
U
طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
back end network
U
اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
local
U
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
locals
U
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
ecl
U
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
clear air turbulence
U
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
null
U
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
fill
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fills
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
embedded code
U
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
tree
U
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
remote data concentrator
U
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
FDDI
U
استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
backbone
U
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbones
U
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
countershaft
U
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
swathes
U
ردیف باریک راه باریک
swathe
U
ردیف باریک راه باریک
swath
U
ردیف باریک راه باریک
demands
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand
U
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
fiberize
U
رشته رشته کردن
thread
U
رشته رشته شدن
fibrillation
U
رشته رشته سازی
threads
U
رشته رشته شدن
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
electrons
U
الکترون
trace
U
رد الکترون
traces
U
رد الکترون
coelectron
U
هم الکترون
negatron
U
الکترون
isoelectronic
U
هم الکترون
traced
U
رد الکترون
electron
U
الکترون
electron donor
U
الکترون ده
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
sierra
U
رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار
electron flow
U
فلوی الکترون
nonbonding electron
U
الکترون ناپیوندی
electroneutrality
U
الکترون خنثایی
electron emission
U
صدور الکترون
valence electron
U
الکترون فرفیت
electron conduction
U
هدایت الکترون
odd electron
U
الکترون منفرد
electron tube
U
لوله الکترون
isoelectronic ions
U
یونهای هم الکترون
electron charge
U
بار الکترون
initiating electron
U
الکترون اغازگر
mass of the electron
U
جرم الکترون
charge of the electron
U
بار الکترون
free electron
U
الکترون ازاد
primary electron
U
الکترون اولیه
free electron
U
الکترون غیرپیوندی
electron volt
U
الکترون ولت
photo electron
U
الکترون نوری
valence electron
U
الکترون رسانایی
electron avalanche
U
بهمن الکترون
electron beam
U
شعاع الکترون
electron beam
U
پرتو الکترون
electron beam
U
اشعه الکترون
electron beam
U
باریکه الکترون
electron pair
U
زوج الکترون
electron exchange
U
تبادل الکترون
electron capture
U
الکترون گیراندازی
electron energy
U
انرژی الکترون
bound electron
U
الکترون بسته
electron affinity
U
الکترون خواهی
nuclear electron
U
الکترون هسته
valence electron
U
الکترون والانس
electron acceleration
U
شتاب الکترون
electron acceptor
U
پذیرنده الکترون
electron orbit
U
مسیرگردش الکترون
electron acceptor
U
الکترون پذیر
electrophile
U
الکترون دوست
secondary electron
U
الکترون ثانوی
electronic concentration
U
غلظت الکترون
electron concentration
U
غلظت الکترون
electron transition
U
عبور الکترون
photo electron
U
فوتو الکترون
electron emitter
U
منبع الکترون
emissions
U
صدور الکترون
emission
U
صدور الکترون
electron shell
U
پوسته الکترون
electron injector
U
الکترون افکن
density of electron
U
چگالی الکترون
concentration of electron
U
چگالی الکترون
electron spin
U
تنیدگی الکترون
electron deceleration
U
دیرکرد الکترون
conduction electron
U
الکترون رسانایی
electron jump
U
پرش الکترون
electron emmission
U
انتشار الکترون
electron recoil
U
بازگشت الکترون
conduction electron
U
الکترون رسانش
electron mass
U
جرم الکترون
electron diffraction
U
خمیدگی الکترون
electron distribution
U
پخش الکترون
electron donor
U
دهنده الکترون
electron energy
U
کارمایه ی الکترون
electron spin
U
اسپین الکترون
electron multiplier
U
افزاینده الکترون
electron focusing
U
تمرکز الکترون
inner shell electron
U
الکترون درونی
electron decay
U
اضمحلال الکترون
electron transition
U
انتقال الکترون
electron decay
U
تجزیه الکترون
outer shell electron
U
الکترون بیرونی
lone electron
U
الکترون تنها
electron flow
U
سیلان الکترون ها
outer shell electron
U
الکترون رسانایی
antibonding electron
U
الکترون ضد پیوندی
high energy electron
U
الکترون پر انرژی
electron drift
U
رانش الکترون
electron trajectory
U
مسیر الکترون
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
electron charge mass ratio
U
چگالی بار الکترون
electron deficient molecules
U
مولکولهای با کمبود الکترون
unpaired electron
U
الکترون جفت نشده
electron pairing
U
زوج شدن الکترون
electron multiplier
U
فزون ساز الکترون
electron paramagnetic resonance
U
رزونانس پارامغناطیسی الکترون
electrophilic reagent
U
واکنشگر الکترون دوست
transmission electron micrograph
U
ریزنگار انتقال الکترون
electron spin resonance
U
رزونانس اسپین الکترون
electron gun
U
لوله پرتاب الکترون
electron pair bond
U
پیوند زوج الکترون
electroosmotic effect
U
اثر الکترون اسمزی
electron orbit
U
مدار گردش الکترون
electron transfer mechanism
U
مکانیسم انتقال الکترون
electron transit time
U
زمان عبور الکترون
electrophilic addition
U
افزایش الکترون دوستی
electron pair
U
زوج الکترون حفره
electrophilic attack
U
حمله الکترون دوستی
electron deceleration
U
کندی حرکت الکترون
lone pair electron
U
زوج الکترون تنها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com