Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the old ways
U
رسوم قدیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
teutonic
U
از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
mores
U
رسوم
manner
U
رسوم
etiquette
U
رسوم
folklore
U
رسوم اجدادی
conventionalism
U
پیروی از رسوم
their customs
U
رسوم ایشان
to cling to the old ways
U
به رسوم قدیمی چسبیدن
unconverti nal
U
ازادازقیود یا رسوم غیرقراردادی
unconventional
U
ازاد از قیود و رسوم
conformity
U
پیروی از رسوم یاعقاید
souithernism
U
رسوم واداب جنوب
conventionalization
U
هم رنگی با ایین و رسوم
conventionalization
U
توافق با ایین و رسوم
anglicizing
U
باداب و رسوم انگلیسی درامدن
judaize
U
اداب و رسوم یهودی را پذیرفتن
provinciality
U
لهجه یا عادات یا رسوم ولایتی
unconventionality
U
عدم رعایت اداب و رسوم
anglicizes
U
باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicized
U
باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicising
U
باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicises
U
باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicize
U
باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicised
U
باداب و رسوم انگلیسی درامدن
italianism
U
پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
irishism
U
عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
revivalist
U
طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
agriology
U
مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
When in Rome, do as the Romans do!
<idiom>
U
خود را به آداب و رسوم کشور مهمان وفق بده.
to leave everything as it is
[not to change anything]
U
رسوم قدیمی را ثابت
[دست نخورده]
نگه داشتن
yore
U
در قدیم
the old world
U
بر قدیم
primitive
U
قدیم
of old
U
قدیم
anciently
U
در قدیم
immensurable
U
خیلی قدیم
ancientry
U
عهد قدیم
old world
U
دنیای قدیم
pierian
U
در مقدونیه قدیم
the old testament
U
عهد قدیم
the youth of the world
U
روزگارخیلی قدیم
tzar
U
امپراطورروسیه قدیم
In times past . In olden days .
U
درروزگاران قدیم
f. times
U
ایام قدیم
Aborigine
اهلی قدیم
dateless
U
بسیار قدیم
immemorially
U
بطور خیلی قدیم
conventionality
U
پیروی از سنت قدیم
carthage
U
شهر کارتاژ قدیم
italic
U
وابسته به ایتالیاییهای قدیم
samaria
U
سامریه در فلسطین قدیم
kempo
U
تکنیک قدیم کاراته
old english
U
زبان انگلیسی قدیم
samson
U
قاضی قدیم اسرائیل
land grave
U
کنت قدیم المانی
satrap
U
استاندار قدیم ایران
babylon
U
شهر بابل قدیم
It is an old saying that …
U
از قدیم گفته اند که ...
early
U
مربوط به قدیم عتیق
earliest
U
مربوط به قدیم عتیق
Old Testament
U
پیمان یا وصیت قدیم
proconsular
U
وابسته به فرمانداران رم قدیم
conservative
U
پیرو سنت قدیم
conservatives
U
پیرو سنت قدیم
from immemorial times
U
از زمان خیلی قدیم
proconsulship
U
مقام فرمانداری در رم قدیم
unite
U
سکه قدیم انگلیسی
unites
U
سکه قدیم انگلیسی
uniting
U
سکه قدیم انگلیسی
iguanodont
U
سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
relative income hypothesis
U
بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
babel
U
شهر و برج قدیم بابل
sab
U
وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
triumvirates
U
یکی از سه زمامدار روم قدیم
ra
U
خدای افتاب مصریان قدیم
punic
U
اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
old guard
U
صنوف صاحب اعتبار قدیم
Hamedan
U
شهر همدان
[اکباتان قدیم]
pony express
U
پست سریع السیر قدیم
saker
U
باز شکاری در اروپای قدیم
immemorial
U
بسیار قدیم خیلی پیش
triumvirate
U
یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvier
U
یکی از سه زمامدار روم قدیم
apis
U
گاو مقدس مصریان قدیم
stuart
U
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
plebs
U
توده مردم روم قدیم
tchigorin indian
U
دفاع هندی قدیم شطرنج
the a of days
U
خدای سرمدی قدیم الایام
pandect
U
حقوق مدنی روم قدیم
mercury
U
یکی از خدایان یونان قدیم
nestorian
U
کلیسای نسطوری قدیم ایران
doric
U
بسبک معماری قدیم یونان
ecclesiast
U
عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
fabliau
U
وابسته باشعار قدیم فرانسه
paleo arctic or palaeo
U
وابسته بشمال دنیای قدیم
macaque
U
نوعی میمون دنیای قدیم
propraetor
U
کنسول فرمانداراستان قدیم روم
old indian defence
U
دفاع هندی قدیم شطرنج
paleethnology
U
مبحث شناسایی انسانهای قدیم
paleo etc
U
وابسته بشمال دنیای قدیم
macaca
U
نوعی میمون دنیای قدیم
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
He is an old – timer at this club .
U
از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
essenism
U
اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
doric
U
وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
lawmerchant
U
قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
lambrequin
U
دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
hoplite
U
سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
classic
U
مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
gambit of aleppo
U
نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
classics
U
مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
Whig
U
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Whigs
U
عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
goth
U
یکی از اقوام المانی قدیم بربری
portcullis
U
درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
portcullises
U
درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
hierology
U
علم خواندن خطوط قدیم مصر
paleontology
U
مبحث زیست شناسی دوران قدیم
acinaces
U
شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
shekel
U
واحد وزن وپول بابل قدیم
archon
U
یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
from (since) the year one
[American E]
<adv.>
U
از زمان خیلی قدیم
[اصطلاح روزمره]
quadriga
U
ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
guard mount
U
مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
protasis
U
نخستین قسمت درام قدیم رومی
propretor
U
کنسول فرماندار استان قدیم روم
pre chellean
U
وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
from (since) the year dot
[British E]
<adv.>
U
از زمان خیلی قدیم
[اصطلاح روزمره]
atrium
U
اطاق میانی خانههای روم قدیم
mycenaean
U
اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenian
U
اهل شهر "مسین " قدیم یونان
sogdian
U
اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
olympiad
U
جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
paleolith
U
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
primogeniture
U
حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
gutta
U
تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
uncial
U
وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
knight bachelor
U
پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
shaman
U
کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
scutum
U
سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
canon low
U
دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
elam
U
کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
fleur de lis
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
modernism
U
نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
fleur de lys
U
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
archeologic
U
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
staged
U
تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
paleontologist
U
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
paleolithic
U
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
lowboy
U
عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
mesolithic
U
وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
palafitte
U
خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
yellow bile
U
مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
tribial rugs
U
فرش های عشایری
[فرش های ایلی]
[اینگونه فرش ها ریشه در آداب و رسوم و فرهنگ هر منطقه داشته و تابلوئی از زندگی ایشان را به نقش می کشد.]
exchanges
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
azoth
U
جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
exchanging
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
fasces
U
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
lawmerchant
U
حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
Mamluk Carpets
U
فرش مملوک
[ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
square design
U
طرح خشتی
[طرح مربع شکل]
[این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
saddle cover
U
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Jaff design
U
طرح جاف
[جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
Senneh
U
سنه
[نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com