Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
precipitate
U
رسوب شیمیایی
precipitated
U
رسوب شیمیایی
precipitates
U
رسوب شیمیایی
precipitating
U
رسوب شیمیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chemical survey
U
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
percipitate
U
رسوب
fouls
U
رسوب
illuviation
U
رسوب
foulest
U
رسوب
mud
U
رسوب
fouling
U
رسوب
fouler
U
رسوب
residual
U
رسوب
precipitation
U
رسوب
sinter
U
رسوب
fouled
U
رسوب
sediment
U
رسوب
alluvion
U
رسوب
deposits
U
رسوب
alluvium
U
رسوب
dreg
U
رسوب
foul
U
رسوب
deposit
U
رسوب
sediments
U
رسوب
v , series
U
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
sedimentation
U
رسوب گذاری
setting basin
U
حوضچه رسوب
precipitate
U
رسوب کردن
settling basin
U
حوضچه رسوب
bosh
U
رسوب کوارتس
residuum
U
پسمانده رسوب
sedimentation
U
رسوب سازی
tartar
U
ته نشین رسوب
precipitated
U
رسوب کردن
fouling
U
رسوب کردن
tartars
U
ته نشین رسوب
glacial deposit
U
رسوب یخچالی
accretionof silt
U
رسوب زدائی
mud valve
U
دریجه رسوب
percipitate
U
رسوب کردن
precipitant
U
عامل رسوب
fouling
U
رسوب رسوبات
precipitating
U
رسوب کردن
precipitates
U
رسوب کردن
silt pit
U
چاله رسوب
trap box
U
حوضچه رسوب
foulest
U
رسوب کردن
deposit
U
رسوب کردن
sediment
U
لای رسوب
deposits
U
ذخیره رسوب
oil sludge
U
رسوب روغن
deposit
U
ذخیره رسوب
accretion of silt
U
رسوب زدایی
sediment
U
رسوب کردن
fouler
U
رسوب کردن
sediments
U
رسوب کردن
sediments
U
لای رسوب
silt sump
U
چاهک رسوب
silting
U
رسوب ته نشینی
fouls
U
رسوب کردن
foul
U
رسوب کردن
precipitation
U
رسوب کردن
fouled
U
رسوب کردن
precipitation
U
رسوب دادن
deposits
U
رسوب کردن
precipating agent
U
عامل رسوب دهنده
reprecipitation
U
رسوب دادن مجدد
vapor deposition
U
رسوب سازی با بخار
reprecipitation
U
رسوب کردن مجدد
trap box
U
حوضچه رسوب زهکشها
silt ejector
U
تخلیه کننده رسوب
sludge
U
رسوب گل و لای ضخیم
precipitation reaction
U
واکنش رسوب دهنده
eolian
U
رسوب حاصل از جریان باد
alluvial
U
ته نشینی مربوط به رسوب و ته نشین
tidal mud deposits
U
گل رسوب شده حاصل از جزرو مد
laterization
U
تبدیل سنگ به رسوب صخرههای قرمز
coppering
U
مس گیری رفع رسوب مس از داخل لوله
sludge
U
لجن غلیظ رسوب مخازن سوخت ناو
scale
U
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
illuviate
U
در اثر نقل مکان از محلی درمحل دیگری رسوب شدن
juck work
U
کوبیدن میخ درکف و دیوارهای کانال به منظور ایجاد رسوب
chemical biological and radiological
U
شیمیایی
chemic
U
شیمیایی
chemical sense
U
حس شیمیایی
chemicals
U
شیمیایی
chemical
U
شیمیایی
chemical kinetics
U
سینتیک شیمیایی
chemical munition
U
سلاح شیمیایی
chemical operations
U
عملیات شیمیایی
chemical physics
U
فیزیک شیمیایی
chemical pollution
U
الودگی شیمیایی
chemical properties
U
خواص شیمیایی
chemical reaction
U
واکنش شیمیایی
chemical industries
U
صنایع شیمیایی
chemical herbicide
U
علف کش شیمیایی
chemical defense
U
پدافند شیمیایی
chemical deposits
U
نهشتهای شیمیایی
chemical element
U
عنصر شیمیایی
chemical energy
U
انرژی شیمیایی
chemical equilibrium
U
تعادل شیمیایی
chemical equivalent
U
هم ارز شیمیایی
mulches
U
ماده شیمیایی
chemical fuel
U
سوخت شیمیایی
quasichemical
U
شبه شیمیایی
chemical reactor
U
واکنشگاه شیمیایی
chemical research
U
پژوهش شیمیایی
narcosis
U
خواب شیمیایی
chemisorption
U
جذب شیمیایی
chemoreceptor
U
گیرنده شیمیایی
chemotropism
U
گرایش شیمیایی
cloud attack
U
تک با ابر شیمیایی
homolysis
U
تجزیه شیمیایی
electrochemical
U
برقی- شیمیایی
organic compound
U
مواد شیمیایی
chemism
U
خاصیت شیمیایی
chemical security
U
تامین شیمیایی
proportioner
U
مخلوط کن شیمیایی
chemical shift
U
جابجایی شیمیایی
chemical species
U
گونههای شیمیایی
chemical survey
U
تجسس شیمیایی
man-made fiber
U
الیاف شیمیایی
chemical weathering
U
هوازدگی شیمیایی
chemiluminescence
U
نورتابی شیمیایی
galvanic cell
U
پیل شیمیایی
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
mulch
U
ماده شیمیایی
compounded
U
ترکیب شیمیایی
chemical agent
U
ماده شیمیایی
chemical agent
U
عامل شیمیایی
decomposition
U
هوازدگی شیمیایی
compounds
U
ترکیب شیمیایی
biochemical
U
زیستی- شیمیایی
fertilizers
U
کود شیمیایی
fertilizer
U
کود شیمیایی
chemical exchange
U
تبادل شیمیایی
fertilisers
U
کود شیمیایی
chemical ammunition
U
مهمات شیمیایی
chemical analyse
U
تجزیه شیمیایی
chemical analysis
U
تجزیه شیمیایی
chemical combination
U
ترکیب شیمیایی
chemical compound
U
ترکیب شیمیایی
chemical consolidation
U
تزریق شیمیایی
chemical grouting
U
تزریق شیمیایی
chemical bond
U
پیوند شیمیایی
compound
U
ترکیب شیمیایی
photochemical smog
U
دود مه نور شیمیایی
acid equivalent
U
معادل شیمیایی اسید
photochemical smog
U
دود مه فتو شیمیایی
urinalysis
U
تجزیه شیمیایی ادرار
vesicant agent
U
عامل شیمیایی تاول زا
chemicals
U
ماده شیمیایی دارویی
chemical
U
ماده شیمیایی دارویی
nuclear biological chemical
U
شیمیایی میکربی هستهای
oxides
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
oxide
U
ماده شیمیایی از اکسیژن
smoke agent
U
عامل شیمیایی دودانگیز
immunochemistry
U
علم ایمنی شیمیایی
petrochemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
petrolum chemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
nerve agent
U
عامل شیمیایی عصبی
thermolysis
U
تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
toxic agent
U
عامل شیمیایی سمی
cloud attack
U
تک شیمیایی با مواد سمی
chemosynthesis
U
سنتز باکتری شیمیایی
chemical bonding
U
تشکیل پیوند شیمیایی
chemical feedstock
U
مواد اولیه شیمیایی
c.o.d
U
نیاز شیمیایی به اکسیژن
biochemical catalyst
U
کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical weapon
U
جنگ افزار شیمیایی
chemical affinity
U
میل ترکیبی شیمیایی
chemical alarm
U
اعلام خطر شیمیایی
chemical oxygen demand
U
نیاز شیمیایی اکسیژن
corrosion
U
زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
chemical shift non equivalent protons
U
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
immunochemistry
U
مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
agents
U
نماینده عامل شیمیایی خرج
tetrahydrate
U
ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
boron water
U
ابی که عنصر شیمیایی بردارد
agent
U
نماینده عامل شیمیایی خرج
stabilisers
U
ماده ثبات دهنده شیمیایی
stabilizer
U
ماده ثبات دهنده شیمیایی
neutralised
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralises
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
oxime
U
ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
neutralize
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizes
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizing
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralising
U
بطور شیمیایی خنثی کردن
chemical security
U
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
synthetic
U
مواد شیمیایی و پروسس شده
b.o.d
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
chemical warfare
U
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
actinolagy
U
معرفت بخواص شیمیایی نور
flavone
U
ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
absorption compound
U
ترکیب شیمیایی جذب کننده
galvanic battery
U
دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
chemotrophic treatment
U
تسویه خوراک ساخت شیمیایی
biochemical oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand
U
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
chemical shift equivalent protons
U
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
trihydrate
U
ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
goechemical
U
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
age hardening
U
سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com