English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
duty branch U رسته خدمتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
service records U سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
profession of arms U شناخت رسته ها اشنایی با رسته ها
in service U خدمتی
leave year U سال خدمتی
fitness report U تعرفه خدمتی
qualification record U پرونده خدمتی
service records U پروندههای خدمتی
decoration U نشان خدمتی
decorations U نشان خدمتی
line of duty U مسیر خدمتی
duty status U وضعیت خدمتی
servicae life U عمر خدمتی وسایل
security clearance U داشتن صلاحیت خدمتی
service number U شماره خدمتی پرسنل
equipment logbook U دفترچه خدمتی تجهیزات
nonpay status U حالت انتظار خدمتی
fitness report U گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
annual efficiency index U شاخص کارایی سالانه خدمتی
annual average score U میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
discharge without honor U اخراج به علت عدم صلاحیت خدمتی
supererogation U زیاده روی درکار خوش خدمتی
branch U رسته
duty branch U رسته
branches U رسته
arm U رسته
guilds U رسته
guild U رسته
Corp U رسته
prestation U خدمتی که درزمان پیشین دربرابرمالیات انجام می دادند
our offer to render a service U حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
basic branch U رسته اولیه
overgrown U فزون رسته
combat arms U رسته رزمی
veterinary corps U رسته دامپزشکی
signalled U رسته مخابرات
signal corps U رسته مخابرات
artillery corps U رسته توپخانه
artillery branch U رسته توپخانه
categorization U رسته بندی
artillery U رسته توپخانه
ordnance U رسته اردنانس
conifers U رسته درختانی
conifer U رسته درختانی
signaled U رسته مخابرات
signal U رسته مخابرات
classes U رسته گروه
acrogenous U از انتها رسته
classing U رسته گروه
classed U رسته گروه
class U رسته گروه
armor U رسته زرهی
to discharge someone without honor [from the army] U اخراج کردن کسی به علت عدم صلاحیت خدمتی
infantry U رسته پیاده نظام
no branch U شغل بدون رسته
medical badge U علامت رسته پزشکی
field officer U افسر رسته رزمی
combat support arms U رسته پشتیبانی رزمی
communication and electronics U رسته مخابرات و الکترونیک
quartermaster U رسته سررشته داری
quartermasters U رسته سررشته داری
division U بخش رسته تقسیم کردن
divisions U بخش رسته تقسیم کردن
division officer U فرمانده قسمت افسر رسته
short timer U پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
no branch U شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
eye service U خدمتی که فقط هنگام موافبت خوب انجام داده میشود نگاه عاشقانه
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
statement of service U خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
panels U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
engineer U قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers U قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineered U قسمت مهندسی رسته مهندسی
financed U رسته دارایی دارایی
financing U رسته دارایی دارایی
finance U رسته دارایی دارایی
finances U رسته دارایی دارایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com