Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
succession
U
ردیف جانشینی
successions
U
ردیف جانشینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elasticity of factor substitution
U
کشش جانشینی عوامل مقیاسی از درجه قابلیت جانشینی بین عوامل تولید در هر فرایند تولیدی
Jaldar
U
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
terraced houses
U
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
row marker
U
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
locum tenecy
U
جانشینی
subrogation
U
جانشینی
vicegerency
U
جانشینی
vicariousness
U
جانشینی
substitution
U
جانشینی
replacements
U
جانشینی
succession
U
جانشینی
replacement
U
جانشینی
vicarious
U
جانشینی
successions
U
جانشینی
replacement capital
U
سرمایه جانشینی
subsittution effect
U
اثر جانشینی
expromission
U
جانشینی بدهکار
potential substitution
U
جانشینی بالقوه
substitutionary
U
تعویض جانشینی
paradigmatic axis
U
محور جانشینی
standby equipment
U
تجهیزات جانشینی
substitution effect
U
اثر جانشینی
substitute material
U
مواد جانشینی
substitution
U
تعویض جانشینی
standby time
U
زمان جانشینی
partial substitution
U
جانشینی مصرف
subsitute
U
جانشینی کالاها
elasticity of substitution
U
کشش جانشینی
complete substitution
U
جانشینی کالاها
displacement reaction
U
واکنش جانشینی
aliases
U
نام جانشینی که به فایل
substitutional solid solution
U
محلول جامد جانشینی
displacement titration
U
تیتر کردن جانشینی
alias
U
نام جانشینی که به فایل
symptom substitution theory
U
نظریه جانشینی نشانه ها
marginal rate of substitution
U
نرخ نهائی جانشینی
import substitution policy
U
سیاست جانشینی واردات
supersession
U
جانشینی لغو شدگی
vicarious conditioning
U
شرطی شدن جانشینی
replacement investment
U
سرمایه گذاری جانشینی
who claims the succession ?
U
چه کسی ادعای جانشینی
partial substitution
U
جانشینی کامل برای دو کالا
trade off between inflation and
U
رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
standard
U
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standards
U
اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
u
U
جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
blind score
U
امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
phillips curve
U
شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
deque
U
ردیف
line
U
ردیف
rank
U
ردیف
tiers
U
ردیف
runs
U
ردیف
tier
U
ردیف
rank
U
ردیف صف
run
U
ردیف
range
U
ردیف
ranks
U
ردیف
octachord
U
ردیف
ranks
U
ردیف صف
ranges
U
ردیف
ranged
U
ردیف
ranked
U
ردیف صف
ranked
U
ردیف
columns
U
ردیف
classed
U
ردیف
class
U
ردیف
rows
U
ردیف
rowed
U
ردیف
row
U
ردیف
classing
U
ردیف
classes
U
ردیف
wracked
U
ردیف
sequence
U
ردیف
cues
U
ردیف
racks
U
ردیف
racked
U
ردیف
cue
U
ردیف
rack
U
ردیف
column
U
ردیف
sequences
U
ردیف
wracks
U
ردیف
lines
U
ردیف
shaw
U
ردیف درختان
colonnades
U
ردیف ستون
single line
U
ردیف مجزا
single file
U
یک ردیف ستون
seriation
U
ردیف کردن
realigned
U
ردیف کردن
clavier
U
ردیف مضراب
clavier
U
ردیف جا انگشتی
serially
U
بطور ردیف
aline
U
ردیف شدن
spooler
U
برنامه ردیف گر
item number
U
شماره ردیف
in a row
U
ردیف شده
tierced
U
ردیف دار
tierced
U
ردیف شده
realign
U
ردیف کردن
seriated
U
ردیف شده
realigning
U
ردیف کردن
realigns
U
ردیف کردن
file number
U
شماره ردیف
single line
U
ردیف تکی
lance corporal
U
هم ردیف سرجوخه
colonnade
U
ردیف ستون
tier
U
ردیف صندلی
filed
U
ردیف صف به صف کردن
aligning
U
ردیف کردن
hedgerows
U
ردیف خاربن
rows
U
ردیف سطر
row
U
ردیف سطر
rowed
U
ردیف سطر
rowed
U
ردیف مین
rowed
U
ردیف کردن
ranges
U
سلسله ردیف
hedgerow
U
ردیف خاربن
pattern
U
ردیف بندی
patterns
U
ردیف بندی
row
U
ردیف کردن
row
U
ردیف مین
range
U
سلسله ردیف
ranged
U
سلسله ردیف
rows
U
ردیف کردن
rows
U
ردیف مین
series
U
سلسله ردیف
string
U
ردیف سلسله
tiers
U
ردیف افقی
aligns
U
ردیف کردن
tiers
U
ردیف شدن
tiers
U
ردیف کردن
file
U
ردیف صف به صف کردن
aligned
U
ردیف کردن
tiers
U
ردیف صندلی
tier
U
ردیف افقی
tier
U
ردیف شدن
align
U
ردیف کردن
tier
U
ردیف کردن
monopteral
U
دارای یک ردیف ستون
rows
U
ردیف چند خانه
tertial
U
سومین ردیف شاهپر
rowed
U
ردیف چند خانه
row
U
ردیف چند خانه
hedgerows
U
ردیف بوتههای پرچین
dress circle
U
صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
hypen ladder
U
ردیف خطوط تیره
hedgerow
U
ردیف بوتههای پرچین
line-ups
U
ردیف ایستادن تیم
line-up
U
ردیف ایستادن تیم
second defendant
U
متهم ردیف دوم
line up
U
ردیف ایستادن تیم
eleven punch
U
سوراخ ردیف یازدهم
terrace
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
aligning
U
دریک ردیف قرار گرفتن
bat around
U
توپ زدن به نوبت در یک ردیف
aligns
U
دریک ردیف قرار گرفتن
straight f.
U
پنج برگ ردیف ویکرنگ
colonnades
U
ردیف ستون ایوان ستوندار
colonnades
U
ستون بندی ردیف درخت
stacks
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stack
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
colonnade
U
ردیف ستون ایوان ستوندار
terraces
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
corvette
U
رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
onside
U
در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
print spooling progarm
U
برنامه ردیف کننده چاپ
key-couse
U
[بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
unclassified
U
در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
rivet gage
U
فاصله بین دو ردیف پرچ
colonnade
U
ستون بندی ردیف درخت
aligned
U
دریک ردیف قرار گرفتن
align
U
دریک ردیف قرار گرفتن
corbel-table
U
[ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
coffer-dam
U
[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
peristyle
U
ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
quart major
U
ردیف تک خال وشاه وبی بی وسرباز
hypostyle
U
دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
lagomorphic
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
quinquereme
U
یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
lagomorphous
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
columns
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
column
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
peristome
U
ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
beading
U
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
footlights
U
ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
variable stator
U
توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
beadings
U
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
hamatum
U
استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
square leg
U
محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
the taxis are on their rank
U
اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
amphistylar
U
دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
row
U
[ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
Crinkle
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankum
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
frequency
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequencies
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
crankle
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crinkum
U
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com