English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pill قرص [داروسازی]
pill U تل [گلوه های کوچک ایجاد شده در سطح پارچه و فرش]
to take the pill [to be on the pill] [to go on the pill] U قرص خوردن [طبق دستور از پزشک]
pill U حب ساختن
pill U دانه
pill U حب دارو
pill U حب
pep pill U قرص محرک
sleeping pill U قرص خواب
to sugar the pill <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
to sweeten the pill <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
pep pill U داروی انگیزان
pep pill U قوتی
pill box U قوطی گردونه کوچک
slow pill U ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
to gild the pill U چیزناگواری راکه انسان ناچاراست تحمل نمایدبصورت خوشی دراوردن
pill box U حب دان
pill box U قوتی حب
fast pill U ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
to swallow the pill U تن بکاردشواری دادن بخواری تن دردادن
pep pill U قرص نیرو بخش
pill box U خانه کوچک اشیان مسلسل
pill pool billiard U بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
a bitter pill to swallow <idiom> U یک واقعیت ناخوشایند که باید پذیرفته شود
to swallow a bitter pill U تن بکاردشواری دردادن بخواری تن در دادن
to sugar-coat the pill [American E] <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com