English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gantline U رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
post implementation review U ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
constant speed drive U چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
utilizes U مورداستفاده قرار دادن
utilised U مورداستفاده قرار دادن
utilize U مورداستفاده قرار دادن
utilizing U مورداستفاده قرار دادن
utilises U مورداستفاده قرار دادن
utilising U مورداستفاده قرار دادن
nuclear equipoise U گلوله اتمی که نبایستی مورداستفاده قرار گیرد
click art U صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
nursling U بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
kelson or keelson U کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد
grandfather clock U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
grandfather clocks U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
bridges U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
bridged U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
lighter aboard ship نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
lazy tongs U چنگ کهای زبانه دار یا قلاب دار که بزرگ وکوچک میشودوبرای اویختن لباس وغیره بکارمیرود
postulate U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulating U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulates U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulated U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
design strength U مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
watch guard U زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
nitro U مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
hike out U خم شدن یا اویختن به لبه قایق برای ایجاد تعادل
formal U لباس رسمی شب قرار دادی
cold rolling U عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
fashioner U لباس دوختن برای
knight of the shears U لباس دوختن برای
ninth part of a man U لباس دوختن برای
to be dressed to kill U طوری لباس پوشیدن برای دلبری
night clothes U لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
fashionist U کسیکه برای خوش ایندمردم لباس وعادات خودرابسبک روزدرمیاورد
malines U تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
log wood U درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
time U وقت قرار دادن برای
timed U وقت قرار دادن برای
times U وقت قرار دادن برای
to turn to account U مورداستفاده قراردادن سودبردن از
permanent mold U قالبهائیکه متوالیا" مورداستفاده
transport U بارکشی
portage U بارکشی
transportation U بارکشی
transports U بارکشی
transporting U بارکشی
transported U بارکشی
fix someone up with someone <idiom> U واسطه برای قرار ملاقات دونفر
transportation U بارکشی تبعید
truckage U بارکشی با کامیون
freight note U سندکرایه و بارکشی
hotshot U بارکشی سریع
restiform U طنابی
stringed U طنابی
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
batteries U استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
battery U استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
operational weapon U جنگ افزاری که در عملیات مورداستفاده میباشد
to move out U [از منزل] بارکشی کردن
railway freight U بارکشی راه اهن
We move out on the 1st. U ما یکم بارکشی می کنیم.
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
marline tie U گره طنابی
jacob's ladder U پله طنابی
rope ladder U نردبان طنابی
ratlin U پله طنابی
rope ladders U نردبان طنابی
cringle U حلقه طنابی
ropy U طنابی شکل
manrope U دستگیر طنابی
pack U قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
forms U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
formed U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
packs U قرار دادن چیزها در جعبه برای فروش یا ارسال
transport means U وسیله بارکشی یاحمل ونقل
ratline U نردبان طنابی کشتی
add U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adds U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
acoustic U فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
In this contract , there are no loopholes for either party . U دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
adding U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
We've given notice that we're moving out of the apartment. U ما آگاهی دادیم که از آپارتمان بارکشی می کنیم.
dray U گاری کوتاه بی لبه چهارچرخه بارکشی
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
the strain on a rope U فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
acoustic U تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
hawser bend U گره طنابی که دوسرطناب رابهم فروکند
high line U پل طنابی نقل مکان بین ناوها
headfast U طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
buntline U طنابی که بپای بادبان بسته میشود
tightropes U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
tightrope U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
packing U عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
cassettes U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassette U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
airing cupboard U قفسه یا کمدی که لباسهای شسته شده را برای خشک شدن در آن قرار میدهند
buddy line U طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
paracelling U کرباس قیراندود که مانند نوار به طنابی بپیچند
interword spacing U فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
rue raddy U تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
formats U روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
format U روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
terminator U مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
caban U طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
hangs U اویختن
hitches U اویختن
slouch U اویختن
hitched U اویختن
hang U اویختن
slouched U اویختن
lolls U اویختن
loll U اویختن
hitch U اویختن
lolling U اویختن
slouching U اویختن
lolled U اویختن
slouches U اویختن
hitching U اویختن
calendaring U قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
overlays U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
overlaying U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlay U قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
strap U باتسمه اویختن
crucifying U بدار اویختن
straps U باتسمه اویختن
crucifies U برصلیب اویختن
crucifies U بدار اویختن
crucify U برصلیب اویختن
curl of the lip U برگرداندن یا اویختن لب
crucify U بدار اویختن
bells U زنگ اویختن به
crucifying U برصلیب اویختن
bell U زنگ اویختن به
hanging U عمل اویختن
impaled U بر چوب اویختن
pouting U لب رابزیر اویختن
impaling U بر چوب اویختن
pouts U لب رابزیر اویختن
impale U بر چوب اویختن
pouted U لب رابزیر اویختن
impales U بر چوب اویختن
cat U اویختن لنگر
cats U اویختن لنگر
pout U لب رابزیر اویختن
quantum meruit U کارفرما کاری را که برای انجام دادن به کارگر می داده و قرار می گذاشته که مزد او را برمبنای قاعده فوق بدهد
dragrope U طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
to freshen rope U جای طنابی راکه بواسطه خوردن بچیزی ساییده میشودعوض کردن
hang out U اویختن سماجت ورزیدن
dangling U اویزان کردن اویختن
hang out U محل اویختن چیزی
dangled U اویزان کردن اویختن
dangle U اویزان کردن اویختن
appended U اویختن پیوست کردن
dangles U اویزان کردن اویختن
appending U اویختن پیوست کردن
append U اویختن پیوست کردن
appends U اویختن پیوست کردن
masks U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
straddle trench U خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
mask U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
maintenance U 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
scaffolds U سکوب زدن بدار اویختن
excruciate U شکنجه کردن برصلیب اویختن
scaffold U سکوب زدن بدار اویختن
burned U کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
puck U یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
pucks U یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
pickup reel U نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
splicing U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced U نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
boilerplating U قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی
heads up U در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
addresses U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addressed U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
address U قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
fully paid U که حقوق خودراتمام میگیرد
airy-fairy U کسی که خود را میگیرد
that right inheres in him U ان حق باو تعلق میگیرد
hydraulic cement U سیمانی که در زیر اب میگیرد
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com