Perdic | راه گزینی بسته کوچک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	packet switching U	راه گزینی بسته کوچک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	packet U	بسته کوچک
	packets U	بسته کوچک
	routinely U	برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
	routine U	برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
	routines U	برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
	k ration U	بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
	pinning U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	pinned U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	pin U	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
	winchester disk U	دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
	packets U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	packet U	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
	line switching U	خط گزینی
	monogamy U	یک شو گزینی
	canalization U	ره گزینی
	monogyny U	یک زن گزینی
	permselectivity U	نفوذ گزینی
	branching U	شاخه گزینی
	accommodation U	بوم گزینی
	monandry U	یک همسر گزینی
	accommodations U	بوم گزینی
	domiciliation U	مسکن گزینی
	regioselectivity U	جهت گزینی
	item selection U	پرسش گزینی
	switching U	راه گزینی
	object choice U	شیئی گزینی
	message switching U	پیام گزینی
	channelling U	راه گزینی
	personnel selection U	کارمند گزینی
	bank switching U	راه گزینی محدوده
	polygyny U	چند زوجه گزینی
	error choice technique U	شیوه خطا گزینی
	switching center U	مرکز راه گزینی
	line switching U	راه گزینی خطی
	drive channelling U	راه گزینی سائق
	switch theory U	نظریه راه گزینی
	context switching U	راه گزینی قرینه
	switching variable U	متغیر راه گزینی
	circuit switching U	راه گزینی مداری
	switching network U	شبکه راه گزینی
	word choice test U	ازمون واژه گزینی
	automatic mode switching U	راه گزینی حالت خودکار
	automatic message switching U	راه گزینی خودکار پیام
	packaging U	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
	self selection U	انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
	child window U	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
	gift wrap U	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
	multicast packet U	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
	petty cash	صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
	gemmule U	یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
	widget U	آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
	slated items U	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
	jigger U	بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
	increments U	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
	increment U	فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
	pig board U	تخته کوچک برای موجهای کوچک
	polygamy U	چند همسری چند همسر گزینی
	pannikin U	لیوان کوچک پیمانه کوچک
	knobble U	برامدگی کوچک گره کوچک
	polyandry U	چند شوهری چند شو گزینی
	applet U	1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
	small scale U	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
	small-scale U	طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
	storage U	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
	curdy U	بسته
	stacks U	بسته
	bagful U	یک بسته
	packed	بسته ای
	solids U	بسته
	clotty U	بسته
	pinioned U	کت بسته
	stacked U	بسته
	pent U	بسته
	datagram U	یچ بسته
	crossed cheque U	چک بسته
	crossed chaque U	چک بسته
	packet U	بسته
	packets U	بسته
	bunged up U	بسته
	corked U	بسته
	fronted U	صف بسته
	interdependent U	به هم بسته
	packaged U	بسته
	bundle U	بسته
	bundles U	بسته
	bundling U	بسته
	grumous U	بسته
	packages U	بسته
	packs U	بسته
	package U	بسته
	connected U	بسته
	uncrossed U	بسته
	imperforate U	بسته
	trusser U	بسته
	ice bound U	یخ بسته
	solid U	بسته
	shook U	بسته
	logical U	یچ بسته
	pack U	بسته
	strikebound U	بسته
	pack box U	بسته
	closed U	بسته
	kit U	بسته
	clotted U	بسته
	kits U	بسته
	shuts U	بسته
	stack U	بسته
	fardel U	بسته
	shut U	بسته
	jellied U	بسته
	barred U	بسته
	shutting U	بسته
	parcels U	بسته
	parcel U	بسته
	close column U	ستون بسته
	armfuls U	یک بغل یک بسته
	occlusion U	بسته شدگی
	bound charge U	بار بسته
	case numbers U	شماره بسته ها
	box trail U	سهم بسته
	dumber U	زبان بسته
	aleatory U	بسته به بخت
	tied up <adj.> U	دست بسته
	close-fisted <adj.> U	دست بسته
	on the rope U	بهم بسته
	package tour U	گشت بسته ای
	closure U	بسته شدن
	parcel post U	بسته پستی
	closures U	بسته شدن
	blind fold U	با چشم بسته
	manacled <adj.> U	دست بسته
	package holiday U	گشت بسته ای
	blocked opening U	درگاه بسته
	armful U	یک بغل یک بسته
	all-expense tour U	گشت بسته ای
	bound electron U	الکترون بسته
	clogging U	بسته شدن
	young ice U	یخ تازه بسته
	unopened U	بسته - بازنشده
	packages U	بسته بندی
	kit U	بسته لوازم
	kits U	بسته لوازم
	dog U	دفاع بسته
	dogs U	دفاع بسته
	closed circuit U	مدار بسته
	closed circuits U	مدار بسته
	closed shop U	سیستم بسته
	packaged U	بسته بندی
	package U	بسته بندی
	survival pack U	بسته نجات
	packing U	بسته بندی
	tongue tied U	زبان بسته
	to shut down U	بسته شدن
	dumb U	زبان بسته
	dumbest U	زبان بسته
	shook U	بسته کردن
	closed shops U	سیستم بسته
	shut down U	بسته شدن
	set in U	بسته شدن
	assumed U	بخود بسته
	program package U	بسته برنامه
	dogging U	دفاع بسته
	pre assembled U	پیش بسته
	van U	کامیون سر بسته
	vans U	کامیون سر بسته
	application package U	بسته کاربردی
	shut in personality U	شخصیت بسته
	shutt down U	بسته شدن
	tongue-tied U	زبان بسته
	blindfold U	چشم بسته
	blindfolded U	چشم بسته
	blindfolding U	چشم بسته
	blindfolds U	چشم بسته
	as the case may be U	بسته بمورد
	closed area U	منطقه بسته
	posts U	بسته پستی
	posted U	بسته پستی
	post- U	بسته پستی
	post U	بسته پستی
	drafts U	بسته کالا
	packs U	بسته کردن
	drafted U	بسته کالا
	draft U	بسته کالا
	closed system U	سازگان بسته
	closed traverse U	پیمایش بسته
	closed universe U	جهان بسته
	finite universe U	جهان بسته
	closed variation U	واریاسیون بسته
	icebound U	یخ بند یخ بسته
	closed mind U	ذهن بسته
	homogamy U	زناشویی بسته
	lamblkin U	زبان بسته
	closed network U	شبکه بسته
	closed society U	جامعه بسته
	pack U	بسته کردن
	closed subroutine U	زیرروال بسته
	closed system U	نظام بسته
	closed system U	سیستم بسته
	blocked <adj.> <past-p.> U	بسته شده
	coagulum U	خون بسته