English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
funeral march U راه پیمایی درمراسم جنازه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exequy U مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
remains U جنازه
exequies U تشییع جنازه
funeral U مراسم تشییع جنازه
funerals U مراسم تشییع جنازه
funreal rites U ایین تشییع جنازه
obsequies U ایین تشیع جنازه
feral U وابسته به تشییع جنازه
caskets U وسیله حمل جنازه
casket U وسیله حمل جنازه
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
bannerol U پرچم روی جنازه
to attend a funeral U تشییع جنازه کردن
funerary U وابسته به مراسم تشییع جنازه
funerals U وابسته به ایین تشییع جنازه
funeral U وابسته به ایین تشییع جنازه
suttee U زن هندو که خود راروی جنازه شوهرش میسوزاند
obsequial U وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
measurement ofland U زمین پیمایی
stereometry U گنج پیمایی
odometry U مسافت پیمایی
gunters chain U زنجیرزمین پیمایی
hypsometry U بلندی پیمایی
levelling rod U زمین پیمایی
measuring rod U گز زمین پیمایی
marched U راه پیمایی
perambulation U زمین پیمایی
surveying U زمین پیمایی
march U راه پیمایی
marching U راه پیمایی
marches U راه پیمایی
to cast the lead U ژرف پیمایی کردن
trudged U راه پیمایی بازحمت
trudge U راه پیمایی بازحمت
surveyed U زمین پیمایی مساحی
trudges U راه پیمایی بازحمت
mountaineers U کوه پیمایی کردن
mountaineer U کوه پیمایی کردن
surveys U زمین پیمایی مساحی
survey U زمین پیمایی مساحی
sashay U راه پیمایی تفریحی
fathoms U عمق پیمایی کردن
fathomed U عمق پیمایی کردن
fathom U عمق پیمایی کردن
forced marching U راه پیمایی اجباری
trudging U راه پیمایی بازحمت
fathoming U عمق پیمایی کردن
fathoms U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
geodetically U ازروی علم زمین پیمایی
fathoming U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
stereometry U حجم پیمایی جسم سنجی
fathomed U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fathom U واحد عمق پیمایی برابر با 6 پا
fieldwork U کارهای صحرایی :زمین پیمایی ومانندان
march U ماه مارس راه پیمایی کردن
marches U ماه مارس راه پیمایی کردن
marching U ماه مارس راه پیمایی کردن
marched U ماه مارس راه پیمایی کردن
leagues U واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
geodetic U وابسته به علم زمین پیمایی درسطح کره
geodesical U وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
jacob's staff U چوبی که نوک اهنی داردودرزمین پیمایی بکارمیرود
league U واحد راه پیمایی که تقریبامساوی 4/2 تا 6/4 میل است
minuteman U نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com