English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pilot U راهنمای ناوبری
piloted U راهنمای ناوبری
pilots U راهنمای ناوبری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
Other Matches
navigation mode U روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
tacan U نوعی سیستم ناوبری الکترونیکی برای ناوبری هواپیماهای تاکتیکی
piloting U ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
army training test U راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
dovetail guide U راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
inertial navigation U سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
commander's manual U ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
job book U کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
grid navigation U ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
planning guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
navigation U ناوبری
navigating bridge U پل ناوبری
universal drafting machine U خط کش ناوبری
coasts U ناوبری کرانهای
aerial navigation U ناوبری هوایی
navigating U ناوبری کردن
electronic navigation U ناوبری الکترونیکی
navigates U ناوبری کردن
dead reckonning U ناوبری کور
navigate U ناوبری کردن
aids to navigation U کمکهای ناوبری
navigation light U چراغهای ناوبری
bathymetric navigation U ناوبری ژرفایافتی
celestial navigation U ناوبری نجومی
coast U ناوبری کرانهای
piloted U ناوبری کردن
pilots U ناوبری کردن
radio navigation U ناوبری رادیویی
satellite navigation U ناوبری ماهوارهای
inertial navigation U ناوبری لختی
pilot U ناوبری کردن
navigated U ناوبری کردن
air plot U نقشه ناوبری هوایی
aids to navigation U وسایل کمک ناوبری
hyperbolic navigation system U روش ناوبری هذلولی
tacan U سیستم ناوبری تاکان
aeronautical chart U نقشه ناوبری هوایی
subsurface navigation U ناوبری زیر سطحی
omega U سیستم ناوبری امگا
navigational grid U بادزن کمک ناوبری
inertial navigation system U سیستم ناوبری ماندی
dead reckonning tracer U میز ناوبری کور
day beacon U برج ناوبری روز
navigational aids U وسایل کمک ناوبری
vectors U مسیر ناوبری هواپیما
navigational grid U شبکه کمکی ناوبری
vector U مسیر ناوبری هواپیما
stellar inertial navigation U ناوبری لختی ستارهای
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
radio range station U ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص ناوبری هوایی
plotting chart U نقشه ناوبری هواپیما یاکشتی
visual flight U پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
celestial navigation U ناوبری بااستفاده از صور فلکی
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
astro tracker U وسیله ناوبری خودکار نجومی
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
aeronautical information overprint U اطلاعات حاشیهای نقشه ناوبری هوایی
day beacon U برج ناوبری مورد استفاده درروز
coasting U ناوبری کرانهای navigation coasting :syn
augmentation support set U دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
aeronautical plotting chart U نقشه مخصوص رسم مسیر ناوبری
hyperbolic navigation U ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
pursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک باامواج الکترونیکی تا هدف
dead reckonning tracer U وسایل ناوبری کور در دریا میز ردنگاری
pseudostereo U ناوبری همزمان و هماهنگ موشک در سمت و ارتفاع
radials U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
pseudopursuit navigation U ناوبری و هدایت موشک فقط در سمت هدف
shoran U نوعی وسیله ناوبری الکترونیکی برد کوتاه
radial U شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
situation indicator U دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
radar danning U ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
telephone book U راهنمای تلفن
harbor master U راهنمای بندر
guide book U راهنمای مسافران
radar beacon U راهنمای رادار
ikons U راهنمای انتخاب
wage price guideline U راهنمای مزد
icons U راهنمای انتخاب
run manual U راهنمای اجرا
icon U راهنمای انتخاب
dock master U راهنمای حوض
double vee guide U راهنمای وی دوبل
telephone books U راهنمای تلفن
shopwalker U راهنمای مغازه
manual U راهنمای کار
buoying U راهنمای شناور در اب
floor walker U راهنمای مغازه
saint bernard U سگ راهنمای کوهستان
buoyed U راهنمای شناور در اب
piston guide U راهنمای پیستون
buoy U راهنمای شناور در اب
janitor U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
janitors U راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
card guide U راهنمای کارت
training manual U راهنمای اموزشی
column ways U راهنمای ستون
buoys U راهنمای شناور در اب
push rod U راهنمای سوپاپ
radio range U ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
plotting U رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
systems manual U کتاب راهنمای سیستم
signalled U علامت راهنمای خودرو
signal U علامت راهنمای خودرو
indexed U نما راهنمای موضوعات
location diagram U راهنمای اتصال نقشه
guidebooks U کتاب راهنمای مسافران
postal directory U دفتر راهنمای پست
light buoy U راهنمای شناور چراغدار
procedure manual U کتاب راهنمای رویهای
sheave U ریل راهنمای هواپیما
signaled U علامت راهنمای خودرو
guidebook U کتاب راهنمای مسافران
index U نما راهنمای موضوعات
indexes U نما راهنمای موضوعات
leaders U فشنگ راهنمای پیچی
leader U فشنگ راهنمای پیچی
telephone directories U کتابچه راهنمای تلفن
telephone directory U کتابچه راهنمای تلفن
phone books U کتاب راهنمای تلفن
data directory U فهرست راهنمای داده ها
soldier's manual U کتاب راهنمای سرباز
damage control book U راهنمای کنترل خسارات
refernce manual U کتاب راهنمای مرجع
phone book U کتاب راهنمای تلفن
file directory U فهرست یا راهنمای فایل
schedule U فهرست راهنمای قانون
scheduled U فهرست راهنمای قانون
schedules U فهرست راهنمای قانون
cutting guide راهنمای برش [ابزار]
directives U راهنمای انجام کار دستورالعمل
soldier's manual U ائین نامه راهنمای سربازان
quadrattrix U راهنمای تربیع منحنی هادی
manual U دستورالعمل راهنمای انجام کار
directive U راهنمای انجام کار دستورالعمل
finger post U تیرپنجه دار راهنمای جاده
working plan U نقشه اجرا راهنمای کار
waybill U خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
watertight closure log U دفتر راهنمای اب بندی ناو
user's manual U کتاب راهنمای استفاده کننده
turn off guidance U راهنمای تاکسی کردن هواپیما
mutilation table U جدول راهنمای بارگیری خودروها
basic planning guide U راهنمای اولیه طرح ریزی
pilots U راهنمای ناو راهنمایی کردن
concordances U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
pilot's trace U کالک راهنمای خلبان هواپیما
photo index map U نقشه راهنمای عکسهای هوائی
concordance U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمایی
pilot U راهنمای ناو راهنمایی کردن
piloted U راهنمای ناو راهنمایی کردن
meaconing U گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
cookbooks U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
Do you have a hotel guide? U آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
pathfinders U راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
portolano U راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
cookbook U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
lane marker U راهنمای معبر داخل میدان مین
scenario U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
dsm U راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
scenarios U زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
pathfinder U راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
reference line U خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
sailing directions U راهنمای دریایی book pilot : syn
pace car U اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
master plot U نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
syllabary U جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
blinker U چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
commander's guidance U دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
computerised U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerising U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerize U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizes U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
trace U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traces U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerises U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizing U تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
head stock U راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
pathfinder guidance U هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
glideslope U شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
consol U دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
fingerpost U راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
position light U علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
wire pike U راهنمای سیم دستک سیم کشی
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
flowchart template U یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
organum U واسطه فکر راهنمای فکر
capitulary U کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com