Perdic | راهنمای انتخاب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	icon U	راهنمای انتخاب
	icons U	راهنمای انتخاب
	ikons U	راهنمای انتخاب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	staffing guide U	کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
Other Matches

	radio button U	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
	army training test U	راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
	dovetail guide U	راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
	light lists U	کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
	commander's manual U	ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
	job book U	کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
	target selector U	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
	tree U	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
	coast pilot U	کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
	sophistication U	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
	ineligibility U	عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
	planning guidance U	راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
	checks U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	check U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	checked U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	menu item U	یک انتخاب در فهرست انتخاب
	radar beacon U	راهنمای رادار
	piloted U	راهنمای ناوبری
	telephone books U	راهنمای تلفن
	buoys U	راهنمای شناور در اب
	buoying U	راهنمای شناور در اب
	push rod U	راهنمای سوپاپ
	buoyed U	راهنمای شناور در اب
	buoy U	راهنمای شناور در اب
	run manual U	راهنمای اجرا
	janitor U	راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
	saint bernard U	سگ راهنمای کوهستان
	pilots U	راهنمای ناوبری
	janitors U	راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
	harbor master U	راهنمای بندر
	pilot U	راهنمای ناوبری
	guide book U	راهنمای مسافران
	manual U	راهنمای کار
	telephone book U	راهنمای تلفن
	piston guide U	راهنمای پیستون
	double vee guide U	راهنمای وی دوبل
	floor walker U	راهنمای مغازه
	shopwalker U	راهنمای مغازه
	dock master U	راهنمای حوض
	training manual U	راهنمای اموزشی
	wage price guideline U	راهنمای مزد
	column ways U	راهنمای ستون
	card guide U	راهنمای کارت
	telephone directories U	کتابچه راهنمای تلفن
	telephone directory U	کتابچه راهنمای تلفن
	sheave U	ریل راهنمای هواپیما
	scheduled U	فهرست راهنمای قانون
	schedules U	فهرست راهنمای قانون
	postal directory U	دفتر راهنمای پست
	systems manual U	کتاب راهنمای سیستم
	location diagram U	راهنمای اتصال نقشه
	refernce manual U	کتاب راهنمای مرجع
	data directory U	فهرست راهنمای داده ها
	procedure manual U	کتاب راهنمای رویهای
	file directory U	فهرست یا راهنمای فایل
	light buoy U	راهنمای شناور چراغدار
	damage control book U	راهنمای کنترل خسارات
	leaders U	فشنگ راهنمای پیچی
	leader U	فشنگ راهنمای پیچی
	cutting guide	راهنمای برش [ابزار]
	schedule U	فهرست راهنمای قانون
	phone book U	کتاب راهنمای تلفن
	phone books U	کتاب راهنمای تلفن
	signalled U	علامت راهنمای خودرو
	signaled U	علامت راهنمای خودرو
	signal U	علامت راهنمای خودرو
	index U	نما راهنمای موضوعات
	guidebook U	کتاب راهنمای مسافران
	indexed U	نما راهنمای موضوعات
	guidebooks U	کتاب راهنمای مسافران
	indexes U	نما راهنمای موضوعات
	soldier's manual U	کتاب راهنمای سرباز
	quadrattrix U	راهنمای تربیع منحنی هادی
	pilot U	راهنمای ناو راهنمایی کردن
	working plan U	نقشه اجرا راهنمای کار
	turn off guidance U	راهنمای تاکسی کردن هواپیما
	waybill U	خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
	piloted U	راهنمای ناو راهنمایی کردن
	pilots U	راهنمای ناو راهنمایی کردن
	soldier's manual U	ائین نامه راهنمای سربازان
	finger post U	تیرپنجه دار راهنمای جاده
	directive U	راهنمای انجام کار دستورالعمل
	watertight closure log U	دفتر راهنمای اب بندی ناو
	mutilation table U	جدول راهنمای بارگیری خودروها
	user's manual U	کتاب راهنمای استفاده کننده
	guidance U	راهنمای طرح ریزی راهنمایی
	photo index map U	نقشه راهنمای عکسهای هوائی
	concordance U	راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
	concordances U	راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
	directives U	راهنمای انجام کار دستورالعمل
	basic planning guide U	راهنمای اولیه طرح ریزی
	pilot's trace U	کالک راهنمای خلبان هواپیما
	manual U	دستورالعمل راهنمای انجام کار
	pathfinders U	راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
	cookbooks U	راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
	pathfinder U	راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
	pace car U	اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
	dsm U	راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
	sailing directions U	راهنمای دریایی book pilot : syn
	lane marker U	راهنمای معبر داخل میدان مین
	portolano U	راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
	Do you have a hotel guide? U	آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
	scenarios U	زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
	reference line U	خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
	scenario U	زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
	cookbook U	راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
	master plot U	نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
	blinker U	چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
	syllabary U	جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
	commander's guidance U	دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
	rollover U	صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
	head stock U	راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
	traced U	علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
	traces U	علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
	pathfinder guidance U	هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
	computerize U	تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
	computerizing U	تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
	computerizes U	تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
	computerised U	تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
	computerising U	تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
	trace U	علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
	computerises U	تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
	controlled reprisal U	انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
	glideslope U	شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
	corporate model U	نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
	fingerpost U	راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
	position light U	علایم نشان دهنده موضع چراغ راهنمای مسیر یا محل موضع
	line route map U	نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
	option U	انتخاب
	choices U	انتخاب
	choicest U	انتخاب
	selecting U	انتخاب
	suffrage U	حق انتخاب
	options U	حق انتخاب
	choicer U	انتخاب
	election U	انتخاب
	choice U	انتخاب
	option U	حق انتخاب
	franc U	حق انتخاب
	francs U	حق انتخاب
	franchise U	حق انتخاب
	franchises U	حق انتخاب
	delegacy U	انتخاب
	excerption U	انتخاب
	selections U	انتخاب
	selection U	انتخاب
	drafts U	انتخاب
	options U	انتخاب
	drafted U	انتخاب
	draft U	انتخاب
	pilot chart U	نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
	to make a choice of U	انتخاب کردن
	economic choice U	انتخاب اقتصادی
	sifted U	انتخاب کردن
	preselection U	انتخاب مقدماتی
	sifts U	انتخاب کردن
	circuit switching U	انتخاب مدار
	cooptation U	انتخاب درونی
	sift U	انتخاب کردن
	choosey U	انتخاب کننده
	opting U	انتخاب کردن
	opted U	انتخاب کردن
	choiceless U	محروم از حق انتخاب
	chooser U	انتخاب کننده
	opt U	انتخاب کردن
	opts U	انتخاب کردن
	project selection U	انتخاب پروژه
	choosy U	انتخاب کننده
	screen U	انتخاب کردن
	screened U	انتخاب کردن
	screening, screenings U	انتخاب کردن
	screens U	انتخاب کردن
	scracity and choice U	کمیابی و انتخاب
	selection of position U	انتخاب موضع
	single U	انتخاب کردن
	chose U	انتخاب کرده
	route selection U	انتخاب مسیر
	direct selection U	انتخاب مستقیم
	outvoter U	انتخاب کننده
	natural selection U	انتخاب طبیعی
	electives U	دارای حق انتخاب
	elective U	دارای حق انتخاب
	reelection U	تجدید انتخاب
	picked U	انتخاب شده
	selectivity U	حسن انتخاب
	selectively U	قابل انتخاب
	choose U	انتخاب کردن
	pickup U	انتخاب رشد
	eligible U	شایسته انتخاب
	eligible U	قابل انتخاب
	social selection U	انتخاب اجتماعی
	cs U	انتخاب تراشه
	check boxes U	چهارگوشهای انتخاب
	chip select U	انتخاب تراشه
	chooses U	انتخاب کردن
	choosing U	انتخاب کردن
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	selectively U	انتخاب کننده
	selective U	قابل انتخاب
	selective U	مبنی بر انتخاب