English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chauffeur U راننده ماشین
chauffeured U راننده ماشین
chauffeuring U راننده ماشین
chauffeurs U راننده ماشین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hit-and-run <idiom> U حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
Other Matches
driver U راننده اتومبیل راننده ارابه
drivers U راننده اتومبیل راننده ارابه
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
motor man U راننده
piloted U راننده
driver U راننده
drivers U راننده
pilots U راننده
the man at the wheel U راننده
pilot U راننده
driving U راننده
steersman U راننده
helmsmen U راننده
wheelsman U راننده
helmsman U راننده
wheelman U راننده
impelent U راننده
hot shoe U راننده زبردست
cabbies U راننده تاکسی
bulldozerer U راننده بولدوزر
road hog <idiom> U راننده بیابان
truckman U راننده کامیون
bus driver U راننده اتوبوس
cabby U راننده تاکسی
drivers U راننده گرداننده
cabbie U راننده تاکسی
carter U راننده گاری
cabman U راننده تاکسی
driver U راننده گرداننده
driver's mate U شاگرد راننده
taximan U راننده تاکسی
trucker U راننده کامیون
power plant U پیش راننده
power plants U پیش راننده
truckers U راننده کامیون
power unit U پیش راننده
propulsive U پیش راننده
drive's cab U اطاق راننده
drive's seat U صندلی راننده
motorman U راننده موتور
locomotive engineer [American E] U راننده قطار
railroad engineer [American E] U راننده قطار
assistant driver U کمک راننده
locomotive operator [British E] U راننده قطار
train driver U راننده قطار
locomotive driver [British E] U راننده قطار
train operator [American E] U راننده قطار
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
karter U راننده اتومبیل کوچک
gondolier U راننده کرجی ونیزی
timers U وقت نگهدار هر راننده
timer U وقت نگهدار هر راننده
pilots U راننده قایق روی یخ
gondoliers U راننده کرجی ونیزی
ambulanceman U راننده یا مسئول آمبولانس
piloted U راننده قایق روی یخ
catch driver U راننده اجیر ارابه
pilot U راننده قایق روی یخ
diver U راننده قایق موتوری
repellent U راننده بیزار کننده
repellents U راننده بیزار کننده
iceboater U راننده قایق روی یخ
outboarder U راننده قایق موتوری
hackney man U راننده درشکه کرایهای
motor man U راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
hackman U راننده درشکه کرایهای
pick off U رد شدن از راننده دیگر
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
fly man U راننده درشکه تک اسبه کرایهای
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
puntist U راننده کرجی نام دارد
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
cockpit U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
provisional driver U راننده تازه کار ارابه
cockpits U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
road hog U راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
corner crew U متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
pole sitter U راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
teamster U راننده یک جفت حیوان یا دستگاه اسب ودرشکه
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
The driver coaxed his bus through the snow. U راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
protest flag U پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
remotely piloted U هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
sidecar U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
set down U معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
drafting U راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
sidecars U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
side car U جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
understeer U تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
drivers U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
cabs U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
cab U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
driver U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
the machine is in operation U ماشین در گردش است ماشین دایر است
staging light U چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
droning U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
cabs U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
cab U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
mill U ماشین
apparatus U ماشین
mills U ماشین
automatons U ماشین
wheels U رل ماشین
gins U ماشین
pressmen U ماشین چی
motors U ماشین
machanist U ماشین چی
motored U ماشین
engine U ماشین
wheeling U رل ماشین
gin U ماشین
freeze-up U ماشین
machine U ماشین
automaton U ماشین
motor- U ماشین
motor U ماشین
mechanism U ماشین
machined U ماشین
machines U ماشین
runners U ماشین چی
pressman U ماشین چی
wheel U رل ماشین
plants U ماشین
mechanisms U ماشین
plant U ماشین
runner U ماشین چی
enginery U ماشین الات
auto U ماشین سواری
sand dredger U ماشین حفار
adder U ماشین جمع
pinball machines U ماشین پینبال
reeling machine U ماشین نخ پیچی
adders U ماشین جمع
engine man U ماشین کار
for a car U برای هر ماشین
engine order U دستور ماشین
road transport vehicle U ماشین باری
reaping machine U ماشین درو
buffer U ماشین لرزنده
router U ماشین فرز
treadle U رکاب ماشین
aerial ladder truck ماشین آتشنشانی
automobiles U ماشین خودرو
washing machines U ماشین رختشویی
treadles U رکاب ماشین
frictional machine U ماشین مالشی
typewritter U ماشین نویس
autos U ماشین سواری
automobile U ماشین خودرو
electrostatic machine U ماشین الکتروستاتیکی
calculator mode U مد ماشین حساب
smart machine U ماشین هوشیار
blower engine U ماشین دمنده
trench excavator U ماشین حفاری
belt pully U فلکه ماشین
beading machine U ماشین روکوب
bare machine U ماشین لخت
stamper U ماشین منگنه
automatic stub lathe U ماشین تراش
typing U ماشین نویسی
automatic machine U ماشین تراش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com