Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
teleran
U
رادار تلویزیونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
telegenic
U
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint
U
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadget
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadgets
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan
U
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railing
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
radar return
U
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
radar prediction
U
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
blip
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
crystal balls
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar tracking
U
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
trapping
U
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radar comouflage
U
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
civision
U
رمز و کشف کردن علایم تلویزیونی رمز کردن علایم تلویزیونی
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
televisual
U
تلویزیونی
telefilm
U
فیلم تلویزیونی
telecast
U
برنامه تلویزیونی
camera tube
U
دوربین تلویزیونی
pickup tube
U
دوربین تلویزیونی
television camera tube
U
دوربین تلویزیونی
television receiver
U
گیرنده تلویزیونی
television set
U
مجموعه تلویزیونی
teleplay
U
نمایش تلویزیونی
tv terminal
U
ترمینال تلویزیونی
videos
U
تلویزیونی تلویزیون
videoing
U
تلویزیونی تلویزیون
videoed
U
تلویزیونی تلویزیون
video
U
تلویزیونی تلویزیون
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
televiewer
U
بیننده برنامه تلویزیونی
composite television signal
U
پیام مرکب تلویزیونی
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
kinescope
U
ازبرنامه تلویزیونی فیلمبرداری کردن
newscasts
U
اخباررادیویی یا تلویزیونی خبر پراکندن
newscast
U
اخباررادیویی یا تلویزیونی خبر پراکندن
telecourse
U
دوره برنامههای اموزشی تلویزیونی
teleview
U
به برنامههای تلویزیونی نگاه کردن
soap operas
U
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
soap opera
U
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
tvt
U
Writer Type Television ماشین تحریر تلویزیونی
head
U
وسیله ارتباطی بین آنتن و شبکه کابل تلویزیونی
action replay
U
پخش مجدد و با دور کند بخشیاز برنامه تلویزیونی
interlace
U
روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
closed circuits
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
qube
U
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
closed circuit
U
تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
burn in
U
علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
grabber
U
مدار دیجیتالی سریع که یک تصویر تلویزیونی را در حافظه نگه می دارد تا بعدا توسط کامپیوتر پردازش شود
inversion
U
تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
inversions
U
تاثیر تلویزیونی ناشی از جابجایی رنگ نمایش متن پیش زمینه و پس زمینه
televised
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televising
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televise
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televises
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
radar
U
رادار
audio mixer
U
میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
radar alimeter
U
فرازیاب رادار
radar beacon
U
راهنمای رادار
radar installation
U
تاسیسات رادار
counter circuit
U
کنتور رادار
radar countermeasures
U
اقدامات ضد رادار
doppler radar
U
رادار داپلر
doppler radar
U
رادار دوپلر
radar beam
U
پرتو رادار
radar boresight
U
محوریابی رادار
radar trapping
U
اختلال رادار
radarman
U
متصدی رادار
radome
U
برج رادار
radome
U
اطاق رادار
search radar
U
رادار تجسسی
sidelooking airborne radar
U
رادار جانبی
surveillance radar
U
رادار مراقبتی
radar trace
U
علامت رادار
radar scope
U
صفحه رادار
radar engineering
U
مهندسی رادار
radar equipment
U
تجهیزات رادار
radar location
U
موقعیت رادار
radar man
U
متصدی رادار
radar network
U
شبکه ی رادار
radar operator
U
متصدی رادار
radar quardship
U
نگهبانی رادار
radar ranging
U
میدان رادار
crystal ball
U
انتن رادار
crystal balls
U
انتن رادار
aerial radar
U
رادار هوایی
aircraft gun laying
U
رادار هواپیما
acquisition radar
U
رادار هدفیاب
radar
U
دستگاه رادار
sensor
U
رادار مراقبتی
acquisition radar
U
رادار هدفیابی
corner reflector
U
پریکسوپ رادار
agl
U
رادار هواپیما
surveillance radar
U
رادار تجسس هدف
acquisition radar
U
رادار اکتشاف هدف
active sonar
U
رادار دریایی فعال
echoed
U
برگشت امواج رادار
airborne sensor
U
رادار مراقبتی هوابرد
beam width
U
عرض بیم رادار
radar countermeasures
U
پیش گیریهای ضد رادار
sidelobe
U
بیم جانبی رادار
raydit
U
رادار اقیانوس نگار
radar clutter
U
منطقه کور رادار
radar boresight
U
تطابق خط دید رادار
b scope
U
صفحه کاتد رادار
sidelooking airborne radar
U
رادار با دید جانبی
radar beacon
U
برج مراقبت رادار
radar beacon
U
برج دیدبانی رادار
radar measurement
U
اندازه گیری رادار
seeker
U
رادار تجسس هدف
echoing
U
برگشت امواج رادار
fire control radar
U
رادار کنترل اتش
warning radar
U
رادار هشدار دهنده
sector of search
U
منطقه مراقبت رادار
radar screen
U
صفحه تصویر رادار
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
sbend distortion
U
لرزش تصویر رادار
radar scope
U
صفحه دید رادار
screening elevation
U
تراز مانع رادار
echoes
U
برگشت امواج رادار
radome
U
گنبد انتن رادار
sector of search
U
منطقه تجسس رادار
echo
U
برگشت امواج رادار
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
altitude delay
U
افت ارتفاع امواج رادار
rawinsonde
U
دستگاه راوین رادار هواسنجی
scanned
U
یک دور گردش انتن رادار
scan
U
یک دور گردش انتن رادار
scans
U
یک دور گردش انتن رادار
unattended ground sensor
U
رادار مراقبت زمینی خودکار
clutter
U
برفک انداختن صفحه رادار
cluttered
U
برفک انداختن صفحه رادار
radar trapping
U
اختلال پیدا کردن رادار
clutters
U
برفک انداختن صفحه رادار
radar prediction
U
کسب اطلاعات به وسیله رادار
radar ranging
U
تنظیم تیر به وسیله رادار
plan position indicator
U
صفحه رادار ناو یا هواپیما
radar echo
U
علایم روی صفحه رادار
aspect angle
U
زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار
loran
U
رادار مسافت سنج دریایی
surface reverbration
U
امواج برگشتی سطحی رادار
tactical air navigation
U
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
aspect
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
corner reflector
U
پریکسوپ تنظیم هدف رادار
aspects
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
blip
U
تصویری بر روی صفحه رادار
clara
U
منطقه رادار پاک است
helical scanning
U
بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
blips
U
تصویری بر روی صفحه رادار
people sniffer
U
رادار کشف افراد دشمن
aspect change
U
تغییرمنظر هدف از دید رادار
shoran
U
شورن رادار اب نگار بردکوتاه
beam width
U
عرض ستون امواج رادار
radar altimetry
U
ارتفاع سنجی به وسیله رادار
azimuth stabilized ppi
U
صفحه رادار با سمت ثابت
radar clutter
U
منطقه پوشیده از دید رادار
fiducial marks
U
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
railings
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
screening elevation
U
زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
radome
U
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
aspect angle
U
زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
scurve distortion
U
لرزش تصویر رادار در اثرحرکت انتن
sea return
U
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
fixed echo
U
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
sidelobe
U
ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
altitude hole
U
ناحیه کور در منطقه دید رادار
acquire
کشف و تعیین محل هدف با رادار
radome
U
پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
radar picket cap
U
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
hunting
U
نوسان دادن انتن رادار درردیابی
image degradation
U
کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
railing
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
domes
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
carrier frequency
U
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
dome
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
carrier wave
U
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
snow blink
U
تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
snows
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowing
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
burn through range
U
مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
in the dark
U
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
doppler radar
U
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
snowed
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
keying interval
U
فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
range marker
U
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com