English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
there was not a soul U ذی نفسی انجا نبود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
halituous U نفسی
modesty U شکسته نفسی
long wind U دراز نفسی
humblest U شکسته نفسی کردن
cardiac dyspnea U تنگ نفسی قلبی
to humble oneself U شکسته نفسی کردن
humble U شکسته نفسی کردن
to be humbled U احساس شکسته نفسی کردن
to feel humbled U احساس شکسته نفسی کردن
prolixly U ازروی دراز نفسی یا پرگویی با اطناب
litotes U کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
if i had thought of that U نبود
it was nothing short of U کم از.....نبود
he did the wrong thing U نبود
whereon U در انجا
wherefrom U که از انجا
so far forth U تا انجا
whence U که از انجا چه جا
therof U از انجا
thereat U در انجا
i know that place by sight U انجا را
there U به انجا
there U انجا
thence U از انجا
thither U به انجا
thither U انجا
yonder U انجا
wherever U انجا که
lack of incentive U نبود انگیزه
I was scared stiff. I had my heart in my mouth. U دل تو دلم نبود
no offences was meant U توهین نبود
it wasnot for noyhing that U بی خود نبود که
he did not dislike itŠt. U بی میل نبود
it is not half bad U انجا بداست
it is impossible to live there U در انجا میسرنیست
as far as possible U تا انجا که میشد
as for as i know U تا انجا که من میدانم
as far as possible U تا انجا که بتوان
for a iknow U تا انجا که می دانم
thenceforward U از انجا ببعد
away U مرتبا از انجا
here and there U اینجا انجا
he was proof against harm U اسیب بردار نبود
he did not dislike itŠt. U ولی بی میل هم نبود
he was not inclined to go U مایل برفتن نبود
it was not p to do that U کردن انکارمصلحت نبود
once upon a time U یکی بودیکی نبود
there was no secrecy about it مطلب پوشیده ای نبود
there was no mail to day U امروز پست نبود
I had completely forgotten . U هیچ یادم نبود
it was no better U هیچ بهتر نبود
it was an incorrect procedure U جریانش درست نبود
it was all quiet in london U درلندن خبری نبود
it did not profit me U مرا سودمند نبود
there U دراین موضوع انجا
i went there particularly to U یک کاره انجا رفتم
i went there in my own U شخصا` انجا رفتم
i stayed there for days U سه روز انجا ماندم
stay there till i return U انجا بمانیدتامن برگردم
whereat U که بدان جهت که در انجا
he no longer went there U دیگر انجا نرفت
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
we used to play there U ما انجا بازی میکردیم
i did not find a there U کسی را در انجا نیافتم
There wasnt a thing to eat. U هیچ چیز نبود که بخوریم
It wasnt much of a dinner . U زیاد شام مهمی نبود
Nobody was there but me. U هیچکسی غیر از من آنجا نبود.
He was I'll advised to quit (resign). U صلاحش نبود که استعفا ء دهد
Unfortunately it was not to be . U متأسفانه قسمت نشد ( نبود)
that is no new U اینکه خبر تازهای نبود
it was no part of my plan U ابداجزو طرح یا نقشه من نبود
i'm sure i did not mean it U باور کنیدمقصودم این نبود
neither report was correct U هیچیک از ان دو گزارش درست نبود
iam a to go there U از رفتن به انجا خجالت می کشم
the population is stationary U شماره نفوس انجا کم وزیادنمیشود
at the top of one's bent U تا انجا که می توان تحمل کرد
i put the population at 0000 U نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
he went there in black U اوبا جامه سیاه انجا رفت
see if he is still there U به بیند او هنوز انجا است یانه
The food was not fit to eat. U غذای ناجوری بود ( قابل خوردن نبود )
She wasn't any too pleased about his idea. U او [زن] در مورد ایده او [مرد] خیلی خوشحال نبود.
it was beneath my notice U شایسته اینکه اعتنایی بان کنم نبود
that was a quasi war U جنگ واقعی نبود- چیزی مانندجنگ بود
It was warm , but not hot . U هوا گرم بود ولی داغ نبود
he was in a good temper U توی غیظ نبود خلقش بجا بود
hydrotherapeutic U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydropath establishment U بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
parapherna U بخشی از دارایی زن که جزوجهیزیه نبود بلکه در اختیارخود زن بود
limbers U ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
load line U خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
fitting shop U کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
to ring the changes U کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
passing lane U فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
It was an enjoyable performance, if less than ideal. U این نمایشی لذت بخشی بود اگرچه کاملا ایده آل نبود.
else rule U قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود
My mind was elsewahere. My thouthts were wandering. U حواسم اینجا نبود ( حواسم جای دیگه بود )
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
Once upon a time . U یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
he was nothing of an expert U هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
the well was a bad producer U ان چاه یک چاه نفت خیز خوبی نبود
statitizing U فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
it is impossible to live there U نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
he that will not when he may when he will he shall have nay <proverb> U چون توانستم ندانستم چه سود چون بدانستم توانستم نبود
tontine U تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com