English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
led U دیود ساطع کننده نور
light emitting diode U دیود ساطع کننده نور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
emitter U ساطع کننده
duodide U دیود مضاعف دیود دوبل
radiant U ساطع
diffusive U ساطع
luminesce U ساطع شدن
emanating U ساطع شدن
scintillate U ساطع شدن
emanates U ساطع شدن
emanated U ساطع شدن
emanate U ساطع شدن
emission U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emissions U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
stream U جاری شدن ساطع کردن بطورکامل افراشتن
streamed U جاری شدن ساطع کردن بطورکامل افراشتن
streams U جاری شدن ساطع کردن بطورکامل افراشتن
fox fire U نور وتشعشعی که گاهی ازچوبهای پوسیده ساطع میگردد
z diode U دیود "زد"
two electrode valve U دیود
diode U دیود
semiconductor diode U دیود
crystal rectifier U دیود
crystal diode U دیود
tunnel diode U دیود تانل
tunel diode U دیود تونلی
input diode U دیود اولیه
input diode U دیود ورودی
zener U دیود زینر
tunel diode U دیود نقبی
silicon diode U دیود سیلیسیمی
magneto diode U دیود مغناطیسی
crystal diode U دیود بلوری
double diode U دیود دوبل
duodide U زوج دیود
zener U دیود زنر
centering diode U دیود مرکزگذار
zener diode U دیود زنر
zener diode U دیود زینر
diode lamp U دیود دورانی
double diode U دیود مضاعف
tunnel diode U دیود تونلی
z diode U دیود زنر
lumen U واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
tunnel diode U مهندسی دیود تانل
interference inverter U دیود پارازیت گیر
silicon detector U دیود سیلیسیم دار
light emitting diode U دیود ناشر نوری
high tension diode U دیود فشار قوی
rectifier U دیود [فیزیک] [مهندسی]
diode U دیود [فیزیک] [مهندسی]
lith emitting diode U دیود ساتع نور
photodiode U دیود حساس نسبت به نور
zener diode stabilization U تثبیت کنندگی دیود زنر
high back resistance diode U دیود با مقاومت معکوس زیاد
high back resistance diode U مقاومت دیود در بایاس مخالف
high back resistance diode U دیود با مفاومت معکوس بالا
double base diode U دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
material dispersion U پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
lightest U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
light U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
led U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
lighted U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
led U یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
syncopator U غش کننده
filleted U پر کننده
filleting U پر کننده
fillets U پر کننده
deletive U حک کننده
refutative U رد کننده
mitigatory U کم کننده
refuser U رد کننده
mitigative U کم کننده
skittish U رم کننده
renunciant U رد کننده
hopper U لی لی کننده
hoppers U لی لی کننده
fillet U پر کننده
repudiationist U رد کننده
crepitant U خش خش کننده
mumbler U من من کننده
abjurer or abjuror U کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com