Perdic | دیواره روی پل کشتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bullword U	دیواره روی پل کشتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	scupper U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppered U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppering U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppers U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
Other Matches

	topgallant U	سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
	load line U	خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
	respondentia U	وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
	ship's manifest U	صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
	hawse U	سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
	carry ship U	کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
	supercargo U	نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
	embarkation U	بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
	waterline U	خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
	gunroom U	مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
	keel U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	dan runner U	کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
	keels U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	lazar housek U	عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
	bill of health U	گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
	usura maritima U	دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
	the vessel was put a bout U	جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
	escarpments U	دیواره
	escarpment U	دیواره
	barriers U	دیواره
	bulwarks U	دیواره سد
	bulkhead U	دیواره
	barrier U	دیواره
	cliffs U	دیواره
	parapet U	دیواره
	parapets U	دیواره
	bulkheads U	دیواره
	cliff U	دیواره
	bulwark U	دیواره سد
	echal U	دیواره
	causey U	دیواره
	rim U	دیواره
	dissepiment U	دیواره
	embankments U	دیواره
	curtains U	دیواره
	wall U	دیواره
	embankment U	دیواره
	septum U	دیواره
	rims U	دیواره
	partitions U	دیواره
	partition U	دیواره
	walls U	دیواره
	windjammer U	یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
	bulwarks U	دیواره محافظ
	wing wall U	دیواره جانبی
	collision bulkhead U	دیواره ضد تصادم
	bank genesis U	پیدایش دیواره
	arch-facade U	دیواره ی مشبکی
	collision bulkhead U	دیواره نشکن
	bulwark U	دیواره محافظ
	banch wall U	دیواره محافظ
	basket dam U	دیواره سبدی
	cordon U	سرپوش دیواره
	approach wall U	دیواره ورودی
	training wall U	دیواره راهنما
	parapets U	محجر دیواره
	bulkheads U	تیغه دیواره
	parapet U	محجر دیواره
	groyne U	سد یا دیواره ساحلی
	insulated wall U	دیواره عایق
	snow fence U	دیواره برفگیر
	sausage dam U	دیواره تورسنگی
	bulkhead U	تیغه دیواره
	guide wall U	دیواره راهنما
	banch wall U	دیواره پشتیبان
	chancel-rail U	دیواره مشبک [کلیسا]
	choir-wall U	[دیواره ی جداکننده جایگاه]
	levee U	دیواره ساحلی رودخانه
	heel U	پاشنه پی دیواره حائل یا سد
	perforated cutoff U	دیواره نیمه تراوا
	ice foot U	دیواره یخ درنواحی شمال
	positive cut off U	دیواره اب بند کامل
	coaming U	دیواره دور دریچه ها
	hatch coaming U	دیواره دور دریچه
	heels U	پاشنه پی دیواره حائل یا سد
	bank effect U	اثر دیواره کانال
	petard U	خرج تخریب دیواره و پایه پل
	kickback U	دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
	kickbacks U	دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
	phlebitic U	وابسته به اماس دیواره ورید
	tambour U	دیواره متحرک چوبی ساختن
	gunwale U	لبه بالایی دیواره قایق
	padeye U	حلقه ثابت دیواره پل ناو
	ice-foot U	[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
	partitives U	وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
	partitive U	وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
	bulkhead U	دیواره عمودی روی قایق
	fireback U	دیواره عقبی کوره یابخاری
	bulkheads U	دیواره عمودی روی قایق
	quarterdeck U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	quarterdecks U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	scabbing U	نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
	overboard U	از کشتی بدریا روی کشتی
	sailboat U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	sailboats U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	uncased well U	چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
	lined well U	چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد
	piracy U	هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
	cartel ship U	کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
	scabbing U	بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
	toes U	ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
	toe U	ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
	integral tank U	تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
	tide mark U	علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
	free on boand U	تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
	Crinkle U	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
	crankle U	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
	crinkum U	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
	open jet tunnel U	تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
	crankum U	دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
	choir-screen U	[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
	three cushion billiards U	بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
	choire-enclosure U	[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
	orthodromics U	کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
	orthodromy U	کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
	semi naufragium U	نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
	vapor pressure U	فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
	prows U	کشتی عرشه کشتی
	prow U	کشتی عرشه کشتی
	keelage U	حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
	curbs U	محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
	curb U	محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
	curbed U	محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
	curbing U	محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
	parapets U	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
	parapet U	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
	clair-voie U	[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
	light ship U	کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
	dock receipt U	قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
	shields U	بدنه محافظ دیواره محافظ
	shield U	بدنه محافظ دیواره محافظ
	skag U	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
	skeg U	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
	sail ho! U	کشتی !کشتی !
	ships U	کشتی
	on shipboard U	در کشتی
	on board a ship U	در کشتی
	puppis U	کشتی دم
	boarded U	کشتی
	hulks U	کشتی
	hulk U	کشتی
	ship	کشتی
	argo U	کشتی
	on the sea U	در کشتی
	on the water U	در کشتی
	deck U	پل کشتی
	vessel U	کشتی
	board U	کشتی
	afloat U	در کشتی
	foreship U	سر کشتی
	bilge U	اب ته کشتی
	vessels U	کشتی
	carinae U	کشتی
	carina U	کشتی
	flat U	پل کشتی
	flattest U	پل کشتی
	decked U	پل کشتی
	Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight U	کشتی مس
	by water U	با کشتی
	wrestling U	کشتی
	decks U	پل کشتی
	ark U	کشتی
	collier U	کشتی
	catch U	کشتی کج
	aft U	در پس کشتی
	ship haven U	یک کش کشتی
	bottom U	کشتی
	bottoms U	کشتی
	flag ship U	کشتی پیشرو
	fire ship U	کشتی اتش زن
	caboose U	اشپزخانه کشتی
	flying dutchman U	شبح کشتی
	docked U	تعمیرگاه کشتی
	cargo boat U	کشتی بارکش
	tonnage U	فرفیت کشتی
	sea gauge U	اب نشین کشتی
	seaway U	مسیر کشتی
	coxswain U	مباشر کشتی
	ship papers U	اسناد کشتی
	carina U	کشتی حمال
	cargo ship U	کشتی باری
	bulkhead U	تیغه در کشتی
	combatant vessel U	کشتی جنگی
	bosuns U	افسر کشتی
	bosun U	افسر کشتی
	bos'n U	افسر کشتی
	bo's'n U	افسر کشتی
	cargo liner U	کشتی باری
	commondo ship U	کشتی نیروبر
	commercial marine U	کشتی تجاری
	wrestled U	کشتی گرفتن
	cook house U	اشپزخانه کشتی
	cockswain U	پیشکارکارکنان کشتی
	ship building U	کشتی سازی
	greco roman U	کشتی فرنگی
	shipbuilding U	کشتی سازی
	ship handling U	مانور با کشتی
	foreship U	دماغه کشتی