English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
three wire generator U دینام سه سیمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wire cloth U تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
non rotating wire rope U طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
dynamos U دینام
dynamo U دینام
plating dynamo U دینام ابکاری
dynamo magneto U مگنتوی دینام
dynamo armature U ارمیچر دینام
ignition generator U دینام ماشین
booster magneto U دینام کمکی
electrolytic generator U دینام الکترولیز
magneto generator U مگنت- دینام
generators U دینام ژنراتور
starter dynamo U دینام - استارتر
generator U دینام موسس
generators U دینام موسس
generator U دینام ژنراتور
alternators U دینام جریان متناوب
alternator U دینام جریان متناوب
third brush generator U دینام با زغال اضافی
generators U مولد برق دینام اتومبیل
generator U مولد برق دینام اتومبیل
self stabilizing dynamo U دینام خود تثبیت کننده
self excited U تحریک شده توسط جریان دینام
rotor U روتور چکش برق ارمیچر دینام
rotors U روتور چکش برق ارمیچر دینام
dynamo battery ignition unit U سیستم جرقه زنی دینام -باطری
wiry U سیمی
stringed U سیمی
wire hinge U لولای سیمی
wire drag U لاروب سیمی
wirework U کارهای سیمی
open wire line U خط سیمی لخت
open wire line U خط سیمی هوایی
wire gauze U توری سیمی
wire netting U تور سیمی
wire core U مغزی سیمی
tightwire U طناب سیمی
three wire system U دستگاه سه سیمی
wire rope U طناب سیمی
wire beater همزن سیمی
wire ropes U طنابهای سیمی
lang's lay wire rope U طناب سیمی یک سو
netting U شبکه سیمی
hawsers U طناب سیمی
hawser U طناب سیمی
greyhound U غربال سیمی
greyhounds U غربال سیمی
stringed instruments U سازهای سیمی
cabled U طناب سیمی
backstop U حصار سیمی
netting U تور سیمی
cable U طناب سیمی
beach matting U تور سیمی ساحلی
magnetic wire recording U ضبط صوت سیمی
wire netting U بافت توری سیمی
griddles U غربال سیمی کارگران
griddle U غربال سیمی کارگران
phantom circuit U مدار چهار سیمی
sarrated wire rope U طناب سیمی دندانهای
quadded cable U کابل چهار سیمی
phantomed cable U کابل چهار سیمی
plated wire memory U حافظه سیمی اندوده
carbon tracking U باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
screened U تور سیمی نصب کردن
screening, screenings U تور سیمی نصب کردن
screen U تور سیمی نصب کردن
screens U تور سیمی نصب کردن
phantoplex telegraphy U تلگراف چهار سیمی مرکب
string band U دسته موزیک سازهای سیمی
wired glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
screening, screenings U تور سیمی پنجره توری دار
omnibus wire U سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
screened U تور سیمی پنجره توری دار
cord U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
screens U تور سیمی پنجره توری دار
wire glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
screen U تور سیمی پنجره توری دار
cords U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
headstay U سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
viola d'amore U ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
trommel U غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
cable suspension bridge U پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
rope chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
DC U روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
screened U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
the wind drowned the strigs U سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com