English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flippy diskette U دیسکت با دو رویه قابل ضبط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diskette U دیسکت
diskette tray U سینی دیسکت
filename U کد مشخصات دیسکت که به برنامه اختصاص داده شده است
encrustation U رویه
facets U رویه
upper U رویه
practice U رویه
procedure U رویه
comportment U رویه
encrustations U رویه
upper crust U رویه
uppers U رویه
surfaced U رویه
facet U رویه
vamp U رویه
irregular U بی رویه
surfaces U رویه
immethodical U بی رویه
tactics U رویه
instep U رویه
outside U رویه
water surface U رویه اب
these t. were not U رویه
insteps U رویه
metier U رویه
policy U رویه
tenor U رویه
tenors U رویه
facings U رویه
ism U رویه
policies U رویه
praxis U رویه
metiers U رویه
surface U رویه
mTtiers U رویه
outsides U رویه
facing U رویه
top milk U رویه شیر
ism U اعتقاد رویه
surfaced U رویه فاهر
surfaced U رویه دادن
impolicy U رویه غلط
tack U پونز رویه
tacked U پونز رویه
tacking U پونز رویه
pentahedral U پنج رویه
pillow case U رویه بالش
tacks U پونز رویه
in stream procedure U رویه با مسیل
top U رویه عالی
lines U حدود رویه
line U حدود رویه
pure procedure U رویه جامع
triacontahedral U سی رویه سی طرفی
encrustations U رویه بندی
ostrich policy U رویه کبک
dummy module U رویه ساختگی
sandal U کفش بی رویه
planimeter U رویه پیما
flippy U فلاپی دو رویه
surfaces U رویه فاهر
hard soil U رویه محکم
single sided disk U دیسک یک رویه
surfaces U رویه دادن
judicial precedent U رویه قضایی
facet theory U نظریه رویه ها
cant U رویه اریب
cross section U رویه برش
card face U رویه کارت
sandals U کفش بی رویه
planing U رویه هموار
rubbed surface U رویه صاف
smooth surface U رویه صاف
covers U رویه لفاف
schemes U ترتیب رویه
schemed U ترتیب رویه
coverings U رویه لفاف
scheme U ترتیب رویه
cover U رویه لفاف
exfoliation U رویه سابی
system U قاعده رویه
surface U رویه دادن
surface-to-air U رویه به هوا
plane U رویه هموار
planed U رویه هموار
systems U قاعده رویه
planes U رویه هموار
rough surface U رویه زبر
practice U رویه پیشه
road surface U رویه راه
recovery procedure U رویه ترمیمی
precedents U رویه قضایی
precedent U رویه قضایی
procedure declaration U اعلان رویه
code page U رویه رمز
control procedure U رویه کنترل
the policy of the government U رویه دولت
surface U رویه فاهر
finishing coat U اندود رویه
encrustation U رویه بندی
recursive procedure U رویه بازگشتی
scheme of life U رویه زندگی
procedure oriented U رویه گرا
revamped U دوباره رویه انداختن
revamping U دوباره رویه انداختن
to explain oneself U رویه یاقصدخودراشرح دادن
to change the tack U تغییر رویه دادن
bristled U رویه تجاوزکارانه داشتن
revamps U دوباره رویه انداختن
procedure oriented language U زبان رویه گرا
bristle U رویه تجاوزکارانه داشتن
surface treatment U عملیات سطح رویه
impolitic U مخالف رویه صحیح
procedure U رویه طریقه فرایند
overgrown U دارای رشد بی رویه
slope weir U شادروان با رویه شیبدار
slope weir U بندسرریز با رویه شیبدار
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
international practice U رویه بین المللی
new departure U اغاز رویه تازه
revamp U دوباره رویه انداختن
low key posture U رویه محافظه کارانه
irregular act U عمل خلاف رویه
binder course U قشر زیرین رویه
tambour U رویه یادیواره متحرک چوبی
one time pad U صفحات کلید رمز یک رویه
altar-slad U [سنگ رویه فوقانی محراب]
the old p should be continued U رویه پیش بایدادامه یابد
frosting U رویه خامهای کیک یا شیرینی
to change one's course U خط مشی یا رویه خودرا تغییردادن
cataloged procedure U رویه فهرست بندی شده
to pull in U دست از کار یا رویه خودکشیدن
deck board U کف یا رویه پالت حمل مهمات
to take a course U رویه ایی را اتخاذ کردن
altar-stone U [سنگ رویه فوقانی محراب]
one time tape U نوار یک رویه کلید رمز
honesty is the best policy U راستی ودرستی بهترین رویه
rolltop desk U میز تحریر دارای رویه کشودار
sop U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
resurfacing U شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
to mark out one's course U طرحی برای رویه خود ریختن
sops U رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
spas U Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
spa U Association andProcedures Systems انجمن سیستم ها و رویه ها
planometer U صفحه همواری که رویه هارابدان می پیمایند ترازمسطحات
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
moquette U پارچه مخمل نمای مخصوص فرش یا رویه صندلی
scrap heap policy U رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
hol U Language Order High زبان برنامه نویسی رویه گرا
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
newton raphson U اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
prunella U پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
achievable U قابل وصول قابل تفریق
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
sensible U قابل درک قابل رویت
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
faces U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
face U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
change over U تغییر روش تغییر رویه
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
vendable U قابل فروش جنس قابل فروش
vendible U قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable U قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar U سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
soluble U قابل حل
qualified U قابل
able U قابل
abler U قابل
apt U قابل
good U قابل
solvable U قابل حل
ablest U قابل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com