English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
doctor in charge U دکتر پاسخگو [در بیمارستان]
physician in charge U دکتر پاسخگو [در بیمارستان]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
respondents U پاسخگو
responder U پاسخگو
in charge <adj.> U پاسخگو
responsible <adj.> U پاسخگو
respondent U پاسخگو
to be in charge [to have the say] [to be top dog] <idiom> U پاسخگو بودن
to call the shots [to be the king of the castle] <idiom> U پاسخگو بودن
to act [as somebody] U پاسخگو بودن [برای]
Whom should I address? U چه کسی فرد پاسخگو من است؟
to have no say [in that matter] U پاسخگو نبودن [در این قضیه]
docs U دکتر
medico U دکتر
doc U دکتر
physician U دکتر
physicians U دکتر
doctoring U پزشک دکتر
doctored U پزشک دکتر
doctor U پزشک دکتر
physician U دکتر داروساز
doctors U پزشک دکتر
physicians U دکتر داروساز
l.l.d U دکتر در حقوق
Go and fetch a doctor! U برو یک دکتر بیاور!
practice fee U دستمزد [مثال ویزیت دکتر]
The doctor is a busy man . U دکتر سرش شلوغ است
He has been to see the doctor. U او [مرد] نزد دکتر بود.
Fetch a doctor at once. U زود یک دکتر پیدا کن بیاور
answer U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answered U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answers U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answering U tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
ENT physician U دکتر گوش و حلق و بینی [پزشکی]
We sent for the doctor. U برای ما این دکتر را صدا کردند.
ENT specialist U دکتر متخصص گوش و حلق و بینی [پزشکی]
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. U در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
An apple a day keeps the doctor away. <proverb> U با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست. [چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
precinct [American E] U ایستگاه پلیس [در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
district U ایستگاه پلیس [در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
policing district U ایستگاه پلیس [در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
police district U ایستگاه پلیس [در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com