English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 221 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
duplicate U دو نسخه کردن
duplicated U دو نسخه کردن
duplicates U دو نسخه کردن
duplicating U دو نسخه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
redundancies U نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
redundancy U نسخه برداری از یک ویژگی به منظور جلوگیری از خرابی سیستم که نتیجه بد عمل کردن ان ویژگی است
copied U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copies U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copying U پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
prescribe U نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribed U نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribes U نسخه نوشتن تعیین کردن
prescribing U نسخه نوشتن تعیین کردن
triplicate U در سه نسخه تهیه کردن
duplicate U تکثیر کردن نسخه ها
duplicated U تکثیر کردن نسخه ها
duplicates U تکثیر کردن نسخه ها
duplicating U تکثیر کردن نسخه ها
handwrite U نسخه خطی تهیه کردن
to pirate something U چیزی را غیر قانونی چاپ کردن [دو نسخه ای کردن]
Other Matches
prescription U نسخه
perscription U نسخه
copies U نسخه
induplicate U در دو نسخه
version U نسخه
exemplars U نسخه
prescriptions U نسخه
exemplar U نسخه
copied U نسخه
copying U نسخه
triplicate U در سه نسخه
versions U نسخه
copy U نسخه
duplicated U نسخه برداری
duplication U نسخه برداری
duplicate U نسخه برداری
duplicating U نسخه برداری
prescription U نسخه نویسی
manifoldly U درچندین نسخه
prescriptions U نسخه نویسی
handwriting U نسخه خطی
hand writing U نسخه خطی
manuscript U نسخه خطی
chirograph U نسخه خطی
version U تفسیر نسخه
fill U نسخه پیچیدن
hard copy U نسخه چاپی
backup copy U نسخه پشتیبان
duplicates U نسخه برداری
codex U نسخه قدیمی
copied U نسخه برداری
dispenser U نسخه پیچ
fills U نسخه پیچیدن
dispensers U نسخه پیچ
versions U تفسیر نسخه
copies U نسخه برداری
transcript U نسخه رونوشت
reduplicate U نسخه دوم
face the music <idiom> U پذیرش نسخه
presentation copy U نسخه قدیمی
original U نسخه اصلی
triplicity U تهیه در سه نسخه
original U نسخه اولیه
triplicity U سه نسخه سای
manuscript U نسخه خطی
fair copy U نسخه درست
fair copies U نسخه درست
copy U نسخه برداری
release version U نسخه نشر
manuscripts U نسخه خطی
transcripts U نسخه رونوشت
triplication U تهیه در سه نسخه
replica U نسخه عین
replicas U نسخه عین
originals U نسخه اصلی
copying U نسخه برداری
network version U نسخه شبکه
manifold copies U چند نسخه
originals U نسخه اولیه
manifold copies U چندین نسخه
duplicators U ماشین نسخه برداری
duplicator U ماشین نسخه برداری
pirate disc U نسخه سرقت شده
pirated edition U نسخه سرقت شده
disk copying U نسخه برداری از دیسک
disk duplication U نسخه برداری از دیسک
dynamic dump U نسخه برداری پویا
triplication U سه نسخه سای تثلیث
copying test U ازمون نسخه برداری
pirate copy U نسخه سرقت شده
carbon copies U کپی نسخه غیراصل
carbon copy U کپی نسخه غیراصل
examined copy U نسخه بررسی شده
hard-copy output U نسخه [خروجی] چاپی
positive U نسخه اصلی عکس
to draw up U نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
soft copy U نسخه غیر چاپی
transcriptions U نسخه برداری سواد
transcription U نسخه برداری سواد
multiplicate U چندین نسخه برداشتن از
dump U انباشت نسخه برداری
memorial U نسخه استنساخ شده
memorials U نسخه استنساخ شده
prompt book U نسخه سخن رسان
paleograph U نسخه خطی باستانی
run time version U نسخه حین- اجرا
first of exchange U نسخه اصلی برات
to make out U نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
soft copy U نسخه غیر ملموس
printout U نسخه چاپی نتیجه نهایی
copy for private use U نسخه برای استفاده شخصی
printouts U نسخه چاپی نتیجه نهایی
issued in three originals U در سه نسخه اصلی نشر شده
duplicate U نسخه دوم دو برابر المثنی
duplicated U نسخه دوم دو برابر المثنی
prescriptive U وابسته به نسخه نویسی تجویزی
dialects U نسخه خاصی از یک زبان کامپیوتر
duplicating U نسخه دوم دو برابر المثنی
self treatment U معالجه بدون کمک نسخه
minute U نسخه دوم پیش نویس
back copy U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back issue U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
hard copy U نسخه ملموس خروجی چاپی
colour hard copy device U اسباب نسخه چاپی رنگی
telecopying U نسخه برداری از راه دور
duplicates U نسخه دوم دو برابر المثنی
dialect U نسخه خاصی از یک زبان کامپیوتر
copy plot U تکثیر از روی نسخه اصلی
vulgate U نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
under the counter U داروی بدون نسخه وغیر مجاز
pirate disc U نسخه غیر قانونی چاپ شده
pirated edition U نسخه غیر قانونی چاپ شده
parchment U نسخه خطی روی پوست اهو
pirate copy U نسخه غیر قانونی چاپ شده
unrevised edition U چاپ تازه [از نسخه اصلی بدون اصلاح]
unless otherwise prescibed [by the doctor] U مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
promptbook U نسخه نمایشنامه که به سوفلور نمایش اختصاص دارد
manifold writer U ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
presented U کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presenting U کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
negatives U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
present U کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
presents U کنونی سندی که فقط در یک نسخه تنطیم شده باشد
negative U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
prescription U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
reprographics U تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
prescriptions U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
protocols U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
palimpsest U نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow. U این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
word-perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
word perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
overstriking U توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
reentrant subroutine U زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
spooler U برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
typeover U توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
polygraphs U رونوشت بردار نسخه بردار
polygraph U رونوشت بردار نسخه بردار
to let somebody treat you like a doormat <idiom> U با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew U رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharges U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
capture U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
challengo U ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verifying U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified U مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
foster U تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
shoot U جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoots U جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
orients U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orienting U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
orient U جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
to temper [metal or glass] U آب دادن [سخت کردن] [آبدیده کردن] [بازپخت کردن] [فلز یا شیشه]
surveys U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
cross examination U تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
calk U بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
buck up U پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
served U نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
tae U پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
concentrating U غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrates U غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrate U غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
serves U نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
serve U نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
assigns U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assign U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
to appeal [to] U درخواستن [رجوع کردن به] [التماس کردن] [استیناف کردن در دادگاه]
to inform on [against] somebody U کسی را لو دادن [فاش کردن] [چغلی کردن] [خبرچینی کردن]
assigned U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigning U مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
exploiting U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
withstand U مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
checked U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
point U اشاره کردن دلالت کردن متوجه کردن نکته
wooed U افهار عشق کردن با عشقبازی کردن با خواستگاری کردن
infringes U تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
check U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
married under a contract unlimited perio U زن گرفتن شوهر کردن مزاوجت کردن عروسی کردن با
to use effort U کوشش کردن بذل مساعی کردن سعی کردن
infringe U تخلف کردن تجاوز کردن تجاور یا تخطی کردن
times U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
timed U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
time U تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
crossest U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
corrects U تنظیم کردن غلط گیری کردن اصلاح کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com