English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
philhellene U دوست یونان
philhellenic U دوست یونان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Ancient Greece U یونان باستانی [یونان جهان باستان]
ionic U وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
A friend in need is a friend indeed.. <proverb> U دوست آن باشد که گیرد دست دوست,در پریشان یالى و درماندگى.
I like to be friends with you. U من دوست دارم با تو دوست باشم.
philhellene U یونان
philhellenic U یونان
hellas U یونان
hellene U یونان باستان
hellene U تبعه یونان
Greece U کشور یونان
Hellenic U مربوط به یونان
bouleuterion U [مجلس سنا در یونان]
Bassae Order U [معماری یونی یونان]
hellenist U متخصص فرهنگ یونان
pythian U اهل دلفی یونان
Orinthian Order U معماری کلاسیک [در یونان و رم]
laconian U ولایتی از یونان باستان
croesus U کراسوس : پادشاه یونان
homeric U شاعر نابینای یونان
aeolus U پادشاه تسالی یونان
heraclidae U اولادهرکول پهلوان نامی یونان
delphic U ساکن معبد دلف یونان
delphian U ساکن معبد دلف یونان
drachmas U پول نقره یونان باستان
drachmae U پول نقره یونان باستان
romaic U زبان بومی یونان امروز
romaika U رقص ملی یونان امروز
doric U بسبک معماری قدیم یونان
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
achaian U اهل شهراخائیه در یونان باستان
achaean U اهل شهراخائیه در یونان باستان
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
greco U پیشوند بمعنی یونان و یونانی
drachma U پول نقره یونان باستان
classicism U پیروی از سبکهای یونان وروم
melpomene U الهه شعر وتراژدی یونان
I am done with you. U رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am [have] finished with you. U رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
hoplite U سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
trireme U کشتی جنگی روم و یونان باستان
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
nectar U شراب لذیذ خدایان یونان شهد
doric U وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
Dryopic U [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
peloponnesian U وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
naos U ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
pallium U ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
tiresias U غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
uncial U وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
cyzicene hall U [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
olympiad U جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
corinthian U اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
pyrrhic dance U یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
klepht U یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
obol U سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
phratry U درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
parnassian U نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
theoric U وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
classic U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classics U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
ally U دوست
philogynist U زن دوست
unfriended U بی دوست
philoginous U زن دوست
formalist U دوست
bozo U دوست
leal U دوست
schoolmate U دوست
dienophile U دی ان دوست
heart-to-heart U دوست
friendless U بی دوست
schoolmates U دوست
hydrophilic compound U اب دوست
heart-to-hearts U دوست
friends U دوست
friend U دوست
allying U دوست
amicable U دوست
buddies U دوست
chums U دوست
heart to heart U دوست
chum U دوست
hydrophilic U اب دوست
buddy U دوست
kissing kind U باهم دوست
negrophil U سیاه دوست
negrophil U زنگی دوست
necrophilous U لاشه دوست
lipophilic U چربی دوست
liquorish U نوشابه دوست
patiot U میهن دوست
phiadelphian U نوع دوست
phihellenic U یونانی دوست
oxyphile U اسید دوست
oxyphil U اسید دوست
ornithophilous U مرغ دوست
lithophilous U سنگ دوست
nucleophile U هسته دوست
myrmecophilous U مورجه دوست
philobiblic U کتاب دوست
philanthrope U بشر دوست
philotechnic U صنعت دوست
I need my e U من دوست دارم
his friend's murder U قتل دوست او
zoophilous U حیوان دوست
zoophilic U حیوان دوست
xenophile U بیگانه دوست
to make a friend of U دوست شدن با
sweet tooth U شیرینی دوست
solomon U صلح دوست
saprophytic U پوده دوست
psychrophilic U سرما دوست
pornerastic U جنده دوست
careerist U حرفه دوست
careerists U حرفه دوست
family man U زن و بچه دوست
take kindly to <idiom> U دوست داشتن
unlovely U دوست نداشتنی
pen pals U دوست مکاتبهای
pen pals U دوست قلمی
pen pal U دوست مکاتبهای
pen pal U دوست قلمی
girlfriends U دوست دختر
girlfriend U دوست دختر
family men U زن و بچه دوست
philotechnic U صناعت دوست
anglophile U انگلیسی دوست
liked U دوست داشتن
like U دوست داشتن
sporting U بازی دوست
loveliest U دوست داشتنی
lovely U دوست داشتنی
gregarious U گروده دوست
affects U دوست داشتن
affect U دوست داشتن
crony U دوست صمیمی
cronies U دوست صمیمی
likes U دوست داشتن
social U گروه دوست
amativeness U دوست داشتن
acidophile U اسید دوست
warlike U جنگ دوست
rats U دوست بی وفا
acidophile U ترشی دوست
boyfriends U دوست پسر
likeable U دوست داشتنی
likable U دوست داشتنی
social U جمعیت دوست
lovelier U دوست داشتنی
philanthropist U بشر دوست
philanthropists U بشر دوست
expressionism U حالت دوست
fraternized U دوست بودن
loyalist U دولت دوست
loyalists U دولت دوست
humanitarian U بشر دوست
fraternize U دوست بودن
fraternising U دوست بودن
fraternises U دوست بودن
fraternised U دوست بودن
friends U دوست کردن
friend U دوست کردن
fraternizes U دوست بودن
peaceable U صلح دوست
expressionist U حالت دوست
disliking U دوست نداشتن
patriot U وطن دوست
patriots U وطن دوست
patriotic U میهن دوست
dislikes U دوست نداشتن
disliked U دوست نداشتن
dislike U دوست نداشتن
fraternizing U دوست بودن
cobber U دوست صمیمی
bibliophil U کتاب دوست
cater cousin U دوست صمیمی
electrophile U الکترون دوست
hand and glove U دوست همراز
halophilous U نمک دوست
hail fellow U دوست صمیمی
germanophil U المان دوست
gallophile U فرانسه دوست
lovable U دوست داشتنی
friendly state U کشور دوست
francophile U فرانسه دوست
francophil U فرانسه دوست
hand in glove U دوست یک دل ویکزبان
hand in glove U دوست همراز
humansit U انسان دوست
humnanist U همنوع دوست
hemophile U خون دوست
hydrophile U اب دوست علاقمند به اب
hydrophilic U اب دوست علاقمند به اب
hydrophilic U ترکیب اب دوست
hydrophilic compound U ترکیب اب دوست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com