Perdic | دوره مغناطیسی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	magnetic cycle U	دوره مغناطیسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	magnetic induction U	چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
	cooling-off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	cooling off period U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	holocene U	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
	cooling-off periods U	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
	interregnums U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregnum U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	interregna U	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
	medium U	مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
	softer U	که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
	soft U	که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
	mediums U	مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
	softest U	که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
	ferromagnetic material U	هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
	magnetic tape U	پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
	magnetic tapes U	پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
	tapes U	پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
	magnetic ink character recognition U	تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
	degauss U	پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
	record U	گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
	taped U	پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
	tape U	پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
	magnetic skin effect U	جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
	magnetic blowout U	خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
	permalloy U	خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
	magnaflux U	نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
	magnetic ritation U	گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
	magnetic flow U	فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
	magnetic reluctance U	مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
	magnetic deflector U	یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
	colporteur U	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
	magnetic flux density U	چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
	light period U	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
	production cycle U	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
	dispersion U	پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
	reluctivity U	مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
	magnetic flux U	فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
	magnetic nuclear resonance U	تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
	semifinal U	مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
	grid magnatic angle U	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
	magnetic tape recording U	ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
	stadia U	دوره
	rhythm U	دوره
	cycles U	دوره
	sets U	دوره
	reviewal U	دوره
	circuit U	دوره
	perimeter U	دوره
	stadium U	دوره
	stadiums U	دوره
	cycled U	دوره
	careering U	دوره
	circuits U	دوره
	setting up U	دوره
	epochs U	دوره
	bordering U	دوره
	bordered U	دوره
	border U	دوره
	epoch U	دوره
	contemporary U	هم دوره
	contemporaries U	هم دوره
	rim U	دوره
	pool U	دوره
	edges U	دوره
	cycle U	دوره
	set U	دوره
	rhythms U	دوره
	pooled U	دوره
	careers U	دوره
	pools U	دوره
	career U	دوره
	careered U	دوره
	edge U	دوره
	rims U	دوره
	peripheries U	دوره
	phase U	دوره
	phased U	دوره
	phases U	دوره
	period U	دوره
	he has run his race U	دوره
	periods U	دوره
	to have ones fling U	دوره
	periphery U	دوره
	Ice Age U	دوره یخ
	outline U	دوره
	outlined U	دوره
	outlines U	دوره
	era U	دوره
	eras U	دوره
	felly U	دوره
	term U	دوره
	outlining U	دوره
	session U	دوره
	felloe U	دوره
	sessions U	دوره
	termed U	دوره
	one's d. U	دوره
	rimless U	بی دوره
	coursed U	: دوره
	compass U	دوره
	terming U	دوره
	course U	: دوره
	instar U	دوره
	periodicity U	دوره
	courses U	: دوره
	perimeters U	دوره
	the a of infancy U	دوره بچگی
	itinerant U	دوره گرد
	tempering cycle U	دوره بازپخت
	careered U	دوره رسمی
	strolling U	دوره گرد
	testing time U	دوره ازمون
	term of maintenance U	دوره نگاهداری
	termtime U	دوره تصدی
	termed U	دوره انتصاب
	careers U	دوره زندگی
	fiscal year U	دوره مالی
	careering U	دوره رسمی
	fiscal years U	دوره مالی
	continous cycle U	دوره بی وقفه
	payback period U	دوره بازپرداخت
	careering U	دوره زندگی
	terming U	دوره انتصاب
	term U	دوره انتصاب
	termtime U	دوره تحصیلی
	adolescence U	دوره جوانی
	careers U	دوره رسمی
	careered U	دوره زندگی
	encompassed U	دوره کردن
	period of production U	دوره تولید
	puerperium U	دوره نفاس
	quadrennium U	دوره چهارساله
	quadrentnium U	دوره چهارساله
	period of office U	دوره تصدی
	cycle U	دوره گردش
	encompass U	دوره کردن
	recurrence interval U	دوره تناوب
	return perion U	دوره تناوب
	refersher course U	دوره توجیهی
	refersher course U	دوره استثنایی
	stretches U	خط ممتد دوره
	stretched U	خط ممتد دوره
	stretch U	خط ممتد دوره
	period of instrument U	دوره سنجه
	period of roll U	دوره تناوب
	period of vibratio U	دوره ارتعاش
	encompasses U	دوره کردن
	encompassing U	دوره کردن
	practice period U	دوره تمرین
	Ice Age U	دوره یخبندان
	innings U	دوره تصدی
	hucksters U	دوره گرد
	huckster U	دوره گرد
	revolutions U	یک دوره کامل
	revolution U	یک دوره کامل
	ages U	دوره عصر.
	age U	دوره عصر.
	preparatory interval U	دوره امادگی
	probationary period U	دوره ازمایشی
	production period U	دوره تولید
	cycled U	دوره گردش
	refractory period U	دوره بی پاسخی
	refreshing course U	دوره بازاموزی
	senescence U	دوره سالخوردگی
	pedlary U	دوره گردی
	sexennium U	دوره شش ساله
	tournament U	یک دوره مسابقه
	short period U	دوره کوتاه
	short term U	دوره کوتاه
	tournaments U	یک دوره مسابقه
	snakebite U	دوره بدشانسی
	procurement cycle U	دوره خرید
	house party U	دوره خانگی
	house-parties U	دوره خانگی
	rimmed U	دوره دار
	house-party U	دوره خانگی
	payback period U	دوره برگشت
	career U	دوره زندگی
	tours U	یک دوره مسابقه
	touring U	یک دوره مسابقه
	rest period U	دوره استراحت
	retention period U	دوره ابقا
	period of delivery U	دوره تحویل
	retrace interval U	دوره بازگشت
	retrace period U	دوره بازگشت
	retrace time U	دوره بازگشت
	return interval U	دوره بازگشت
	cycles U	دوره گردش
	schooltime U	دوره تحصیلی
	pliocene U	دوره پلیوسن
	pentad U	دوره پنجساله
	meeting U	یک دوره مسابقه
	meetings U	یک دوره مسابقه
	tour U	یک دوره مسابقه
	toured U	یک دوره مسابقه
	career U	دوره رسمی
	cheap jack U	دوره گرد
	reviewed U	دوره کردن
	review U	دوره کردن
	life cycle U	دوره عمر