Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
focal length
U
فاصله کانونی دوربین یاعدسی
free form
U
نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
sniper scope
U
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
U
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
U
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line
U
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
following distance
U
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space
U
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range
U
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
interval
U
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
spaces
U
فاصله دادن فاصله داشتن
space
U
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleyways
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys
U
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
survey
U
پیمایش
surveyed
U
پیمایش
surveys
U
پیمایش
scanned
U
پیمایش
scan line
U
خط پیمایش
scans
U
پیمایش
scan
U
پیمایش
scaling
U
پیمایش
scale factor
U
پیمایش
traversal
U
پیمایش
mensuration
U
پیمایش
closing
U
بستن پیمایش
immeasurability
U
پیمایش ناپذیری
optical scanning
U
پیمایش نوری
traverses
U
پیمایش کردن
scan path
U
مسیر پیمایش
fathomable
U
پیمایش پذیر
fathomable
U
قابل پیمایش
open travers
U
پیمایش باز
traverse leg
U
شاخه پیمایش
traverse
U
پیمایش کردن
traverse station
U
ایستگاه پیمایش
directional traverse
U
پیمایش سمتی
spanless
U
پیمایش ناپذیر
immeusurableness
U
پیمایش ناپذیری
scan area
U
ناحیه پیمایش
traversed
U
پیمایش کردن
traversing
U
پیمایش کردن
traverse leg
U
ساق پیمایش
gaugeable
U
پیمایش پذیر
mensurability
U
پیمایش پذیری
closed traverse
U
پیمایش بسته
lens distortion
U
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
traingulation
U
پیمایش بوسیله مثلثات
surveyor's level
U
تراز مساحی یا پیمایش
traverses
U
حرکت سمتی پیمایش
traverseal
U
عمل طی کردن پیمایش
traverse
U
حرکت سمتی پیمایش
immeasurable
U
پیمایش ناپذیر بیکران
traversing
U
حرکت سمتی پیمایش
traversed
U
حرکت سمتی پیمایش
cursive scanning
U
پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
geodetically
U
موافق قاعده پیمایش
padding
U
پیمایش لایه گذاری
hole
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
heliometer
U
الت پیمایش قطر خورشید
backtracking
U
عمل پیمایش معکوس یک لیست
immeasurably
U
بطور غیر قابل پیمایش
closing azimuth error
U
اشتباه گرای بستن پیمایش
close march
U
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
chain survey
U
پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
mensurable
U
قابل پیمایش واندازه گیری پیمودنی
coherence
U
فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
thunderscan
U
یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
hypsometry
U
پیمایش ارتفاعهای روی زمین نسبت به تراز دریا
refresh display cycle
U
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
heliometry
U
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
traingulation
U
تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sublimity
U
بلندی
height
U
بلندی
looms
U
بلندی
exaltation
U
بلندی
the sublime
U
بلندی
tallness
U
بلندی
altitudes
U
بلندی
rise
U
بلندی
loftiness
U
بلندی
loom
U
بلندی
loudness
U
بلندی
looming
U
بلندی
Highness
U
بلندی
ascendent
U
بلندی
Highnesses
U
بلندی
toft
U
بلندی
low-rise
U
کم بلندی
upland
U
بلندی
elevations
U
بلندی
gratification
U
سر بلندی
exaltedness
U
بلندی
heights
U
بلندی
elevation
U
بلندی
altitude
U
بلندی
uplands
U
بلندی
loomed
U
بلندی
rises
U
بلندی
ups and down
U
پستی و بلندی
tonal volume
U
بلندی صوت
contour
U
پست و بلندی
acrophobia
U
بلندی هراسی
acrophobia
U
ترس از بلندی
volumes
U
بلندی صدا
crow's nest
U
بالای بلندی
how tall is it?
U
بلندی ان چقدراست
critical height
U
بلندی بحرانی
effective length of strut
U
بلندی کمانش
height of building
U
بلندی ساختمان
headroom
U
بلندی طاق
supremacy
U
بلندی افراشتگی
volume
U
بلندی صدا
eminence
U
تعالی بلندی
ruggedness
U
پستی و بلندی
height of fill
U
بلندی اکند
eminency
U
تعالی بلندی
Highnesses
U
بلندی مقام
hilliness
U
پستی و بلندی
suction lift
U
بلندی مکش
Highness
U
بلندی مقام
hypsometry
U
بلندی پیمایی
opisometer
U
الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
vu
U
واحد بلندی صدا
volume unit
U
واحد بلندی صدا
generously
U
با نظر بلندی به جوانمردی
altitude
U
بلندی از سطح دریا
accentuation
U
پستی و بلندی صدا
blade height adjustment
پهنای تنظیم بلندی
altitudes
U
بلندی از سطح دریا
lifted
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
lift
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
embank
U
بلندی یاپشته ساختن
head way
U
بلندی طاق سرعت
lifting
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
superelevation
U
بلندی بر اضافه ارتفاع
edge raise
U
بلندی لبه ورق
to bring to the same plane
[height]
U
به یک صفحه
[بلندی]
آوردن
feature line
U
خط پست و بلندی زمین
lifts
U
مرتفع بنظرامدن بلندی
sone
U
واحد بلندی صوت
features
U
وضع پست و بلندی زمین
featuring
U
وضع پست و بلندی زمین
stentor
U
شخصی که صدای بلندی دارد
bird's eye views
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye view
U
منظرهای که از بلندی دیده میشود
feature
U
وضع پست و بلندی زمین
lapseratc
U
میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
featured
U
وضع پست و بلندی زمین
relief
U
شکل فاهری و پست و بلندی
the door banged
U
درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
safety zone
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
homogeneous area
U
منطقه هموارو بدون پست و بلندی
sagfety island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
traffic island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
dipole
U
انتنی که نصف طول موج بلندی دارد
dolman
U
جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
nilometer
U
الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
plateform
U
بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
rise and fall
U
تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
net antena
U
انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
grandfather clock
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clocks
U
ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
to take the a
U
بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
opera glasses
U
دوربین
far seeing
U
دوربین
longsighted
U
دوربین
the penetration of a telescope
U
دوربین
telescopes
U
دوربین
telescope
U
دوربین
binocular
U
دوربین
presbyopic
U
دوربین
night glass
U
دوربین شب
cameras
U
دوربین
camera
دوربین
long sighted
U
دوربین
far sighted
U
دوربین
far-sighted
U
دوربین
douglas fir
U
یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
director sight
U
دوربین هادی
miniature camera
U
دوربین مینیاتوری
kodak
U
دوربین عکاسی
theodo;ite
U
دوربین مهندسی
telescopy
U
فن استعمال دوربین
vial
U
حباب دوربین
cross hair
U
خط داخل دوربین
metascope
U
دوربین تک چشمی
the penetration of a telescope
U
قوه دوربین
electron camera
U
دوربین الکترونی
reflex sight
U
دوربین منشوری
hypermetrope
U
ادم دوربین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com