English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
box camera U دوربین قوطی
box cameras U دوربین قوطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method U روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view U زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line U بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance U مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
can U قوطی قوطی کنسرو
canning U قوطی قوطی کنسرو
cans U قوطی قوطی کنسرو
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
box magazine U قوطی خشاب خشاب قوطی شکل
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
tin U قوطی
tins U قوطی
boxes U قوطی
box U قوطی
cans U قوطی
canning U قوطی
can U قوطی
packets U قوطی
canister U قوطی
packet U قوطی
six-pack U شش قوطی
canisters U قوطی
six-packs U شش قوطی
jewel case U قوطی جواهر
tincan U قوطی حلبی
canning U قوطی حلبی
springer U قوطی قر شده
spice box U قوطی ادویه
can U قوطی حلبی
snuffbox U قوطی انفیه
matchboxes U قوطی کبریت
cigarette case U قوطی سیگارت
cigar case U قوطی سیگار
tinned U توی قوطی
tinned U قوطی کرده
match box U قوطی کبریت
box of matches U قوطی کبریت
gasoline can U قوطی بنزین
accumulator box U قوطی اکولاموتور
snuff box U قوطی انفیه
cans U قوطی حلبی
can-opener U در قوطی باز کن
can opener U در قوطی باز کن
can-openers U در قوطی باز کن
canisters U قوطی خرج
canister U قوطی خرج
fly book U قوطی مگس ساختگی
pill box U قوطی گردونه کوچک
pouncet box U قوطی عطر پاش
pouncet box U قوطی محتوی گردخوشبو
pillboxes U قوطی حب دارو وغیره
canister U [قوطی کوچک دردار]
box trail U سهم قوطی شکل
pillbox U قوطی حب دارو وغیره
Find demolition charges to U قوطی مواد منفجره همه منظوره
tin opener [British] U قوطی بازکن [آشپزی] [ابزارآلات]
can opener [American] U قوطی بازکن [آشپزی] [ابزارآلات]
package U قوطی بسته بندی کردن
packaged U قوطی بسته بندی کردن
packages U قوطی بسته بندی کردن
all purpose canister U قوطی مواد منفجره همه منظوره
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
springer U قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
capped U سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
cap U سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
vanity boxŠcaseŠor bag U قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
vasculum U کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
telescope U دوربین
opera glasses U دوربین
far seeing U دوربین
far sighted U دوربین
long sighted U دوربین
longsighted U دوربین
presbyopic U دوربین
the penetration of a telescope U دوربین
far-sighted U دوربین
cameras U دوربین
night glass U دوربین شب
binocular U دوربین
camera دوربین
telescopes U دوربین
surveillance camera U دوربین امنیتی
gun sight U دوربین توپ
reflex sight U دوربین منشوری
reticle U عدسی دوربین
CCTV camera U دوربین امنیتی
closed-circuit camera U دوربین امنیتی
optician U دوربین فروش
spyglass U دوربین کوچک
telescopy U فن استعمال دوربین
telescope U دوربین نجومی
kodak U دوربین عکاسی
telescopes U دوربین نجومی
theodo;ite U دوربین مهندسی
metascope U دوربین تک چشمی
camera-shy U بیزار از دوربین
miniature camera U دوربین مینیاتوری
security camera U دوربین امنیتی
hypermetrope U ادم دوربین
vial U حباب دوربین
observation camera U دوربین امنیتی
field glass U دوربین صحرایی
binocular U دوربین دو چشم
camera tube U دوربین تلویزیونی
observation camera U دوربین نظارت
camera nadir U خط لولای دوربین
CCTV camera U دوربین نظارت
sight U دوربین دیدن
sights U دوربین دیدن
the penetration of a telescope U قوه دوربین
binocular U دوربین دوچشمی
lens U عدسی دوربین
pickup tube U دوربین تلویزیونی
television camera tube U دوربین تلویزیونی
elbow telescope U دوربین بازویی
electron camera U دوربین الکترونی
opticians U دوربین فروش
eye piece U عدسی سر دوربین
drawtube U لوله دوربین
director sight U دوربین هادی
cross hair U خط داخل دوربین
security camera U دوربین نظارت
coarse sight U دوربین یدکی
closed-circuit camera U دوربین نظارت
surveillance camera U دوربین نظارت
color camera U دوربین رنگی
computing sight U دوربین محاسب
CCTV camera U دوربین مدار بسته
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
spotting scope U دوربین روی سه پایه
snooper scope U دوربین تعقیب و دیدبانی
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
tacheometer U دوربین نقشه برداری
observation camera U دوربین مدار بسته
vidicon U لوله دوربین عکاسی
sight U دوربین نشانه روی
telescopic alidade U عضاده دوربین دار
tachymeter U دوربین مسافت یاب
tachometric sight U دوربین مسافت سنج
surveillance camera U دوربین مدار بسته
closed-circuit camera U دوربین مدار بسته
security camera U دوربین مدار بسته
tachometric sight U دوربین مسافت یاب
drawtube U دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
macrometer U دوربین مسافت سنج
miniature camera U دوربین تصاویر کوچک
minicam U دوربین خیلی کوچک
minicamera U دوربین خیلی کوچک
air survey camera U دوربین عکسبرداری هوایی
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
sights U دوربین نشانه روی
camera axis U محور دوربین عکاسی
line of collimation U خط تنظیم عدسی دوربین
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
fixed reticle U عدسی ثابت دوربین
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
computing gunsight U دوربین محاسب توپ
colminator U دوربین شاخص توپ
infrared viewer U دوربین مادون قرمز
camera magazine U کاست فیلم دوربین
infrared viewer U دوربین دیدبانی شبانه
camera window U دریچه دیافراگم دوربین
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
reticle U تار موی دوربین
glass U ایینه شیشه دوربین
sighting U دیدن از داخل دوربین
riflescope U دوربین روی تفنگ
sightings U دیدن از داخل دوربین
reticle U شبکه دوربین نجومی
dumpy level U تراز دوربین دار
camera دوربین یا جعبه عکاسی
image camera tube U لامپ تصویر میانی دوربین
helioscope U دوربین افتاب بینی خورشیدبین
focal length U فاصله کانونی دوربین یاعدسی
powering U درشت نمایی قدرت دوربین
powered U درشت نمایی قدرت دوربین
reticle U میدان دید داخل دوربین
power U درشت نمایی قدرت دوربین
cross hair U تار موی وسط دوربین
eyeglass U شیشهء دوربین یاذره بین
dynameter U اسباب سنجش قوه دوربین
sighting device U دوربین دستگاه نشانه روی
powers U درشت نمایی قدرت دوربین
camcorder U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
telescopic alidade U سمت گیر دوربین دار
tricked U درجه بندی عدسی دوربین
tricking U درجه بندی عدسی دوربین
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
air cartographic camera U دوربین عکس برداری هوایی
instrument U وسیله دوربین یا زاویه یاب
camcorders U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
glass U دستگاه ارتفاع سنج دوربین
opticians U عینک فروش دوربین ساز
trick U درجه بندی عدسی دوربین
optician U عینک فروش دوربین ساز
tachymeter U دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com