English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
CCTV camera U دوربین امنیتی
observation camera U دوربین امنیتی
security camera U دوربین امنیتی
surveillance camera U دوربین امنیتی
closed-circuit camera U دوربین امنیتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sniper scope U دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method U روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view U زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line U بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance U مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
access control U وسیله امنیتی
reasons of safety U دلایل امنیتی
security incident U حادثه امنیتی
security assistance U کمکهای امنیتی
security reasons U دلایل امنیتی
maximum security prison U زندان فوق امنیتی
security cognizance U هشیاری امنیتی
for security reasons U به خاطر دلایل امنیتی
An important security authourity . U یک مقام مهم امنیتی
for reasons of safety U به خاطر دلایل امنیتی
security U خدمتکاران گروه امنیتی
security force U خدمتکاران گروه امنیتی
security service U خدمتکاران گروه امنیتی
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
Due to the review security procedures were modified . U به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
deny access U جلوگیری از دستیابی به یک مدار یا سیستم به دلیل حجم کار بالا یا امنیتی
multisync monitor U صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
S HTTP U سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
introduce U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces U بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
monitored U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
opera glasses U دوربین
binocular U دوربین
presbyopic U دوربین
far sighted U دوربین
far-sighted U دوربین
telescopes U دوربین
telescope U دوربین
longsighted U دوربین
long sighted U دوربین
night glass U دوربین شب
far seeing U دوربین
the penetration of a telescope U دوربین
cameras U دوربین
camera دوربین
drawtube U لوله دوربین
cross hair U خط داخل دوربین
director sight U دوربین هادی
reflex sight U دوربین منشوری
reticle U عدسی دوربین
spyglass U دوربین کوچک
miniature camera U دوربین مینیاتوری
metascope U دوربین تک چشمی
telescopy U فن استعمال دوربین
the penetration of a telescope U قوه دوربین
hypermetrope U ادم دوربین
theodo;ite U دوربین مهندسی
gun sight U دوربین توپ
box cameras U دوربین قوطی
camera-shy U بیزار از دوربین
field glass U دوربین صحرایی
kodak U دوربین عکاسی
eye piece U عدسی سر دوربین
electron camera U دوربین الکترونی
elbow telescope U دوربین بازویی
vial U حباب دوربین
computing sight U دوربین محاسب
telescope U دوربین نجومی
telescopes U دوربین نجومی
optician U دوربین فروش
opticians U دوربین فروش
closed-circuit camera U دوربین نظارت
surveillance camera U دوربین نظارت
security camera U دوربین نظارت
observation camera U دوربین نظارت
CCTV camera U دوربین نظارت
sight U دوربین دیدن
box camera U دوربین قوطی
lens U عدسی دوربین
color camera U دوربین رنگی
coarse sight U دوربین یدکی
television camera tube U دوربین تلویزیونی
pickup tube U دوربین تلویزیونی
camera tube U دوربین تلویزیونی
camera nadir U خط لولای دوربین
binocular U دوربین دو چشم
binocular U دوربین دوچشمی
sights U دوربین دیدن
interlock U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocked U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocks U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
tachymeter U دوربین مسافت یاب
snooper scope U دوربین تعقیب و دیدبانی
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
riflescope U دوربین روی تفنگ
reticle U تار موی دوربین
reticle U شبکه دوربین نجومی
vidicon U لوله دوربین عکاسی
tachometric sight U دوربین مسافت سنج
telescopic alidade U عضاده دوربین دار
tachometric sight U دوربین مسافت یاب
closed-circuit camera U دوربین مدار بسته
surveillance camera U دوربین مدار بسته
tacheometer U دوربین نقشه برداری
security camera U دوربین مدار بسته
observation camera U دوربین مدار بسته
CCTV camera U دوربین مدار بسته
spotting scope U دوربین روی سه پایه
line of collimation U خط تنظیم عدسی دوربین
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
minicamera U دوربین خیلی کوچک
minicam U دوربین خیلی کوچک
sight U دوربین نشانه روی
fixed reticle U عدسی ثابت دوربین
miniature camera U دوربین تصاویر کوچک
macrometer U دوربین مسافت سنج
air survey camera U دوربین عکسبرداری هوایی
camera axis U محور دوربین عکاسی
infrared viewer U دوربین مادون قرمز
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
camera window U دریچه دیافراگم دوربین
colminator U دوربین شاخص توپ
computing gunsight U دوربین محاسب توپ
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
sightings U دیدن از داخل دوربین
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
sights U دوربین نشانه روی
camera magazine U کاست فیلم دوربین
glass U ایینه شیشه دوربین
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
infrared viewer U دوربین دیدبانی شبانه
sighting U دیدن از داخل دوربین
dumpy level U تراز دوربین دار
drawtube U دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
eyeglass U شیشهء دوربین یاذره بین
cross hair U تار موی وسط دوربین
camcorders U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
camcorder U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
dynameter U اسباب سنجش قوه دوربین
computing gunsight U دوربین محاسب عناصر تیر
sighting device U دوربین دستگاه نشانه روی
trick U درجه بندی عدسی دوربین
power U درشت نمایی قدرت دوربین
powered U درشت نمایی قدرت دوربین
powering U درشت نمایی قدرت دوربین
optician U عینک فروش دوربین ساز
opticians U عینک فروش دوربین ساز
glass U دستگاه ارتفاع سنج دوربین
powers U درشت نمایی قدرت دوربین
instrument U وسیله دوربین یا زاویه یاب
tricked U درجه بندی عدسی دوربین
air cartographic camera U دوربین عکس برداری هوایی
tricking U درجه بندی عدسی دوربین
image camera tube U لامپ تصویر میانی دوربین
tachymeter U دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
reticle U میدان دید داخل دوربین
telescopic alidade U سمت گیر دوربین دار
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
helioscope U دوربین افتاب بینی خورشیدبین
focal length U فاصله کانونی دوربین یاعدسی
tribrach U گهواره نصب دوربین نقشه برداری
snooperscope U دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
angular velocity bombsight U دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
sniperscope U دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
synchronous sight U دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
race glass U دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
sound camera U دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
phototelescope U دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
hyperope U مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
field glass U عدسی درونی دوربین یاذره بین
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
theodolites U دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
field of view U حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
theodolite U دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
floating reticle U تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
zoom lenses U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
starlight scope U دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
reticle U تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
plumb point U نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری
z correction U تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
panoramas U منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
object glass U عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
panorama U منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
nsfnet U یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
pantoscope U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
periscope U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
periscopes U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
box cameras U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com