Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reassure
U
دوباره اطمینان دادن
reassured
U
دوباره اطمینان دادن
reassures
U
دوباره اطمینان دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reasure
U
دوباره اطمینان یا قوت
revive
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
play up
U
اطمینان دادن به
assuring
U
اطمینان دادن
assure
U
اطمینان دادن
assures
U
اطمینان دادن
avouch
U
اقرار کردن اطمینان دادن
vouch
U
اطمینان دادن تایید کردن
renders
U
دوباره دادن
repiece
U
دوباره سر هم دادن
render
U
دوباره دادن
rendered
U
دوباره دادن
regorge
U
دوباره قورت دادن
reanimate
U
دوباره نیرو دادن
hearten
U
دوباره نیرو دادن
encourage
U
دوباره نیرو دادن
reorder
U
دوباره سفارش دادن
redone
U
دوباره انجام دادن
redoes
U
دوباره انجام دادن
reorganised
U
دوباره سازمان دادن
reorganises
U
دوباره سازمان دادن
reorganising
U
دوباره سازمان دادن
reorganize
U
دوباره سازمان دادن
reorganized
U
دوباره سازمان دادن
reorganizes
U
دوباره سازمان دادن
redid
U
دوباره انجام دادن
redo
U
دوباره انجام دادن
redoing
U
دوباره انجام دادن
embolden
U
دوباره نیرو دادن
elate
U
دوباره نیرو دادن
reworks
U
دوباره انجام دادن
repeats
U
دوباره انجام دادن
repeat
U
دوباره انجام دادن
reorganizing
U
دوباره سازمان دادن
reworked
U
دوباره انجام دادن
reworking
U
دوباره انجام دادن
reanimate
U
دوباره نیرو دادن
rework
U
دوباره انجام دادن
redeliver
U
دوباره تحویل دادن
countenance
[encourage]
U
دوباره نیرو دادن
reassures
U
دوباره قوت قلب دادن
reassured
U
دوباره قوت قلب دادن
reassure
U
دوباره قوت قلب دادن
to make over
U
انتقال دادن دوباره ساختن
make over
U
انتقال دادن دوباره ساختن
re lay
U
دوباره گذاردن یا قرار دادن
reappraises
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraised
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraising
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
reappraise
U
دوباره مورد ملاحظه قرار دادن
aftercrop
U
حصاد دوم دوباره حاصل دادن
rethinks
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
rethink
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
rethinking
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
rethought
U
دوباره مورد تفکر قرار دادن
pick up
<idiom>
U
ادامه دادن ،دوباره شروع کردن
skimming
U
محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
confident test
U
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
reliability
U
اطمینان قابلیت اطمینان
unregenerate
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
reship
U
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
unregenerated
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
regaining
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
reopen
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
redintegrate
U
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
security
U
اطمینان
trusts
U
اطمینان
certes
U
اطمینان
safety
U
اطمینان
certainty
U
اطمینان
trusted
U
اطمینان
certainties
U
اطمینان
trust
U
اطمینان
confidence limit
U
حد اطمینان
instable
U
بی اطمینان
assurances
U
اطمینان
fideism
U
اطمینان
sureties
U
اطمینان
confidences
U
اطمینان
trustingly
U
با اطمینان
certitude
U
اطمینان
confidence
U
اطمینان
affiance
U
اطمینان
assuredness
U
اطمینان
surety
U
اطمینان
assurance
U
اطمینان
reassurances
U
اطمینان مجدد
reliability
U
قابل اطمینان
reliability
U
قابلیت اطمینان
reassurance
U
اطمینان مجدد
reassurance
U
اطمینان افرینی
safety belts
U
کمربند اطمینان
safety-valves
U
دریچه اطمینان
safety-valve
U
دریچه اطمینان
dependable
U
قابلیت اطمینان
safe valve
U
دریچه اطمینان
interval confidence
U
دامنه اطمینان
relief valve
U
شیر اطمینان
liable
U
قابل اطمینان
sicker
U
قابل اطمینان
reassurances
U
اطمینان افرینی
safety belt
U
کمربند اطمینان
confidingly
U
از روی اطمینان
reputable
U
قابل اطمینان
factor of safety
U
عامل اطمینان
fiducial interval
U
فاصله اطمینان
figure on
اطمینان داشتن
solids
U
قابل اطمینان
solid
U
قابل اطمینان
reliable
U
قابل اطمینان
trusty
U
اطمینان بخش
i'll warrant
U
اطمینان میدهم
valid
U
قابل اطمینان
quality assurance
U
اطمینان از کیفیت
insurance stockage
U
ذخیره اطمینان
interval confidence
U
فاصله اطمینان
level of confidence
U
سطح اطمینان
limits of confidence
U
حدود اطمینان
overconfidence
U
اطمینان بیش از حد
factor of safety
U
ضریب اطمینان
aplomb
U
اطمینان بخود
dependability
U
قابلیت اطمینان
assurable
U
قابل اطمینان
assurance factor
U
ضریب اطمینان
assurer
U
اطمینان دهنده
assuror
U
اطمینان دهنده
fire escape
U
پلکان اطمینان
fire escapes
U
پلکان اطمینان
bleeder valve
U
شیر اطمینان
coefficient of safety
U
ضریب اطمینان
confidence belt
U
کمربند اطمینان
confidence coefficicent
U
ضریب اطمینان
confidence interval
U
فاصله اطمینان
confidence level
U
درجه اطمینان
confidence limits
U
حدود اطمینان
coniviction
U
عقیده اطمینان
cretain
U
تاحدی اطمینان
positiveness
U
قطعیت اطمینان
confides
U
اطمینان کردن
accrediting
U
اطمینان کردن
safety hook
U
قلاب اطمینان
safety glass
U
شیشه اطمینان
trustful
U
معتمد اطمینان
failure safety
U
قابلیت اطمینان
reliability
U
قابلیت اطمینان
insuring
U
اطمینان یافتن
insures
U
اطمینان یافتن
ensure
U
اطمینان یافتن
ensured
U
اطمینان یافتن
ensures
U
اطمینان یافتن
accredits
U
اطمینان کردن
safety valve
U
دریچه اطمینان
confided
U
اطمینان کردن
confide
U
اطمینان کردن
safety fuse
U
فیوز اطمینان
uncertainty
U
عدم اطمینان
safety lamp
U
چراغ اطمینان
accredit
U
اطمینان کردن
truster
U
اطمینان کننده
unreliability
U
عدم اطمینان
unpromising
U
غیرقابل اطمینان
uncertainties
U
عدم اطمینان
safety plug
U
پولک اطمینان
ensuring
U
اطمینان یافتن
safe
U
صحیح اطمینان بخش
safes
U
صحیح اطمینان بخش
trust
U
اطمینان پشت گرمی
trusted
U
اطمینان پشت گرمی
mistrusts
U
اطمینان نکردن به فن داشتن
qualms
U
عدم اطمینان بیم
mistrusted
U
اطمینان نکردن به فن داشتن
safest
U
صحیح اطمینان بخش
area of uncertainity
U
منطقه عدم اطمینان
safe yield
U
بده قابل اطمینان
mistrust
U
اطمینان نکردن به فن داشتن
mistrusting
U
اطمینان نکردن به فن داشتن
persuasions
U
اطمینان عقیده دینی
persuasion
U
اطمینان عقیده دینی
safer
U
صحیح اطمینان بخش
check
U
اطمینان از صحت چیزی
trusty
U
موتمن مورد اطمینان
ultimate factor of safety
U
ضریب اطمینان اختیاری
reliability
U
قابلیت اطمینان اعتبار
misgivings
U
عدم اطمینان ترس
fiduciary
U
اطمینان بخش ثقه
misgiving
U
عدم اطمینان ترس
checked
U
اطمینان از صحت چیزی
checks
U
اطمینان از صحت چیزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com