Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (36 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
revalue
U
دوباره ارزیابی کردن
revalued
U
دوباره ارزیابی کردن
revalues
U
دوباره ارزیابی کردن
revaluing
U
دوباره ارزیابی کردن
reappraise
U
دوباره ارزیابی کردن
reappraised
U
دوباره ارزیابی کردن
reappraises
U
دوباره ارزیابی کردن
reappraising
U
دوباره ارزیابی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reopened
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen
U
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
revives
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived
U
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate
U
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
reship
U
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
regain
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regained
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining
U
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
redintegrate
U
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
inspect
U
ارزیابی کردن
look into
U
ارزیابی کردن
survey
U
ارزیابی کردن
survey
U
ارزیابی کردن
assesses
U
ارزیابی کردن
evaluating
U
ارزیابی کردن
evaluates
U
ارزیابی کردن
evaluate
U
ارزیابی کردن
investigate
U
ارزیابی کردن
assessing
U
ارزیابی کردن
explore
U
ارزیابی کردن
examine
U
ارزیابی کردن
surveys
U
ارزیابی کردن
enquire into
U
ارزیابی کردن
determine
U
ارزیابی کردن
surveyed
U
ارزیابی کردن
check
U
ارزیابی کردن
bolt
[examine]
U
ارزیابی کردن
make an evaluation
U
ارزیابی کردن
assess
U
ارزیابی کردن
study
U
ارزیابی کردن
dissect
[analyse]
U
ارزیابی کردن
analyse
[British]
U
ارزیابی کردن
appraises
U
ارزیابی کردن
appraised
U
ارزیابی کردن
appraise
U
ارزیابی کردن
scrutinize
U
ارزیابی کردن
rates
U
ارزیابی کردن
rate
U
ارزیابی کردن
appraising
U
ارزیابی کردن
evaluate
U
ارزیابی کردن
assessed
U
ارزیابی کردن
evaluated
U
ارزیابی کردن
assay
U
ارزیابی کردن
analyze
[American]
U
ارزیابی کردن
assesses
U
جریمه کردن ارزیابی
rate
U
سرعت ارزیابی کردن
aims
U
ارزیابی کردن شمردن
rates
U
سرعت ارزیابی کردن
aimed
U
ارزیابی کردن شمردن
assessed
U
جریمه کردن ارزیابی
appraisals
U
تقویم ارزیابی کردن
assess
U
جریمه کردن ارزیابی
appraisal
U
تقویم ارزیابی کردن
assessing
U
جریمه کردن ارزیابی
aim
U
ارزیابی کردن شمردن
valuate
U
ارزش چیزی رامعین کردن ارزیابی کردن
evaluation
U
ارزیابی کردن تقویم اخبار
estimate
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
estimating
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
evaluations
U
ارزیابی کردن تقویم اخبار
estimates
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
estimated
U
تخمین زدن ارزیابی کردن
rates
U
مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rate
U
مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
unregenerated
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerate
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
pert
U
Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
overrate
U
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrated
U
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrating
U
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrates
U
بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
tempering (metallurgy)
U
بازپخت
[سخت گردانی]
[دوباره گرم کردن پس ازسرد کردن]
[فلز کاری]
revamped
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamp
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamping
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamps
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
relays
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
overpacking
U
دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
relayed
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
relay
U
دوباره پخش کردن اعلام خبر کردن
refill
U
دوباره پر کردن
replenish
U
دوباره پر کردن
double-check
<idiom>
U
دوباره چک کردن
replenished
U
دوباره پر کردن
replenishes
U
دوباره پر کردن
refreshed
U
دوباره پر کردن
refreshes
U
دوباره پر کردن
replenishing
U
دوباره پر کردن
refills
U
دوباره پر کردن
refilled
U
دوباره پر کردن
refilling
U
دوباره پر کردن
refresh
U
دوباره پر کردن
looped
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
U
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
area assessment
U
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
civil damage assessment
U
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
rephrase
U
دوباره عبارتبندی کردن
revalidate
U
دوباره پادار کردن
revising
U
دوباره چاپ کردن
rescheduled
U
دوباره برنامهریزی کردن
reexamine
U
دوباره امتحان کردن
rescheduling
U
دوباره برنامهریزی کردن
rephrased
U
دوباره عبارتبندی کردن
retranslate
U
دوباره ترجمه کردن
retry
U
دوباره محاکمه کردن
reinstall
U
دوباره برقرار کردن
rewire
U
دوباره سیمکشی کردن
reproduces
U
دوباره چاپ کردن
reliving
U
دوباره تجربه کردن
reactivates
U
دوباره فعال کردن
reimport
U
دوباره وارد کردن
reschedules
U
دوباره برنامهریزی کردن
reproducing
U
دوباره چاپ کردن
recondition
U
دوباره درست کردن
reconditioned
U
دوباره درست کردن
reschedule
U
دوباره برنامهریزی کردن
rephrasing
U
دوباره عبارتبندی کردن
reinsure
U
دوباره بیمه کردن
rewires
U
دوباره سیمکشی کردن
reforge
U
دوباره جعل کردن
rejuveoize
U
دوباره جوان کردن
rewired
U
دوباره سیمکشی کردن
reconditions
U
دوباره درست کردن
retrocede
U
دوباره واگذار کردن
revise
U
دوباره چاپ کردن
rewiring
U
دوباره سیمکشی کردن
revises
U
دوباره چاپ کردن
retransmit
U
دوباره مخابره کردن
rephrases
U
دوباره عبارتبندی کردن
retake
U
دوباره تسخیر کردن
rebind
U
دوباره صحافی کردن
reasure
U
دوباره بیمه کردن
reassociate
U
دوباره معاشرت کردن
reassociate
U
دوباره متحد کردن
re strain
U
دوباره صاف کردن
re sort
U
دوباره جور کردن
re paving
U
دوباره فرش کردن
reorder
U
دوباره مرتب کردن
reoccupy
U
دوباره اغاز کردن
resurface
U
دوباره روکاری کردن
re form
U
دوباره درست کردن
retaken
U
دوباره تسخیر کردن
regarding
U
دوباره تسطیح کردن
resurfaces
U
دوباره روکاری کردن
recommit
U
دوباره زندان کردن
recalculate
U
دوباره حساب کردن
recompose
U
دوباره انشاء کردن
redevelop
U
دوباره پیشرفته کردن
republish
U
دوباره منتشر کردن
republish
U
دوباره چاپ کردن
redeveloped
U
دوباره پیشرفته کردن
resurfaced
U
دوباره روکاری کردن
redeliver
U
دوباره مستخلص کردن
redeveloping
U
دوباره پیشرفته کردن
re export
U
دوباره صادر کردن
resorb
U
دوباره جذب کردن
renegotiate
U
دوباره مذاکره کردن
reactivated
U
دوباره فعال کردن
redistributes
U
دوباره پخش کردن
redefine
U
دوباره تعریف کردن
reactivate
U
دوباره فعال کردن
reengage
U
دوباره استخدام کردن
redistributing
U
دوباره پخش کردن
relive
U
دوباره تجربه کردن
relived
U
دوباره تجربه کردن
restart
U
روشن کردن دوباره
relives
U
دوباره تجربه کردن
retry
U
دوباره ازمایش کردن
redistributed
U
دوباره پخش کردن
redistribute
U
دوباره پخش کردن
reactivating
U
دوباره فعال کردن
reinterpret
U
دوباره تفسیر کردن
re establish
U
دوباره تاسیس کردن
re establish
U
دوباره برپا کردن
redefining
U
دوباره تعریف کردن
retakes
U
دوباره تسخیر کردن
redefines
U
دوباره تعریف کردن
redevelops
U
دوباره پیشرفته کردن
redefined
U
دوباره تعریف کردن
reemploy
U
دوباره استخدام کردن
remonetize
U
دوباره رایج کردن
reuse
U
دوباره استفاده کردن
cold start
U
دوباره روشن کردن
reopen
U
دوباره باز کردن
reorganises
U
دوباره متشکل کردن
reopening
U
دوباره باز کردن
reopens
U
دوباره باز کردن
reorganising
U
دوباره متشکل کردن
reorganize
U
دوباره متشکل کردن
reorganized
U
دوباره متشکل کردن
back fill
U
عمل دوباره پر کردن
reorganised
U
دوباره متشکل کردن
regains
U
دوباره تصرف کردن
oversrike
U
دوباره چاپ کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com