Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
beak
U
دهنه لوله
beaks
U
دهنه لوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intubate
U
لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hose
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses
U
لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil
U
لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end
U
انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst
U
ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
lines
U
دهنه
line
U
دهنه
jetting
U
دهنه
harnessing
U
دهنه
harnessed
U
دهنه
spans
U
دهنه
jet
U
دهنه
span
U
دهنه
spanning
U
دهنه
jets
U
دهنه
spanned
U
دهنه
jetted
U
دهنه
hard mouthed
U
بد دهنه
harness
U
دهنه
thermionic tube
U
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons
U
لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
mouthed
U
دهنه زدن
the open of a street
U
دهنه خیابان
bits
U
لجام دهنه
bit
U
لجام دهنه
cabiler
U
قطر دهنه
head
U
دهنه ابزار
fang
U
دهنه ی اچار
mouth
U
دهنه زدن
mouthing
U
دهنه زدن
mouths
U
دهنه زدن
to draw rein
U
دهنه را نگاهداشتن
fangs
U
دهنه ی اچار
jack ring
U
حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
pull a horse
U
دهنه اسب را کشیدن
gaps
U
دهنه جای باز
gap
U
دهنه جای باز
muzzle
U
دهان بند دهنه
muzzled
U
دهان بند دهنه
muzzles
U
دهان بند دهنه
muzzling
U
دهان بند دهنه
rigatoni
U
رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens
U
لوله خروجی بیضه لوله منی
lugging
U
گنجانیدن پس زدن دهنه اسب
lug
U
گنجانیدن پس زدن دهنه اسب
lugged
U
گنجانیدن پس زدن دهنه اسب
give rein
U
ازاد گذاشتن دهنه اسب
lugs
U
گنجانیدن پس زدن دهنه اسب
narrowing
U
بهم کشیدگی ساقه یا دهنه جوراب
He hitched the horse to a tree.
U
دهنه اسب را به درخت گره زد ( بست )
astragal
U
چنبره برجسته نزدیک دهنه توپ
intercolumniation
U
دهنه بین ستونها بر حسب قطر ستون
water pipe
U
لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct
U
لوله رحمی لوله فالوپ
spigot
U
لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets
U
بست لوله دوراهی لوله
to pipeline
U
با خط لوله لوله کشی کردن
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
screening, screenings
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
shed
U
دهنه
[فضا و فاصله بین نخ های تار یا چله هنگامی که بصورت ضربی جهت عبور پود از هم جدا می شوند.]
pulls
U
ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
pull
U
ضربه زدن بطوری که گوی به سمت مخالف دست گلف باز برود حرکت بازوی شناگر در اب کشیدن دهنه اسب
eustyle
U
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون]
bridges
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridged
U
دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
angle of traverse
U
زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
tubes
U
لوله
stave
U
لوله اب
sequacious
U
لوله شو
valve
U
لوله
pipe layer
U
لوله کش
valves
U
لوله
chimney
U
لوله
chimneys
U
لوله
nozzle
U
سر لوله اب
nozzles
U
سر لوله اب
nose
U
سر لوله
hosing
U
لوله
noses
U
سر لوله
blast pipe
U
لوله دم
blast main
U
لوله دم
tube
U
لوله
pipe cutter
U
لوله بر
pipe fitter
U
لوله کش
rouleau
U
لوله
hosed
U
لوله
tubulation
U
لوله
pipeline
U
خط لوله
pipelines
U
خط لوله
piped
U
لوله
spout
U
لوله
spouted
U
لوله
spouting
U
لوله
spouts
U
لوله
rolls
U
لوله
pipe
U
لوله
bores
U
لوله
clip
U
لوله
clipped
U
لوله
hose
U
لوله
clippings
U
لوله
clips
U
لوله
pipe line
U
خط لوله
tube cutter
U
لوله بر
hoses
U
لوله
bore
U
لوله
roll
U
لوله
rolled
U
لوله
water pipe
U
لوله اب
cylinder
U
لوله
ductile
U
لوله شو
conduits
U
لوله
downtake
U
لوله
plumbers
U
لوله کش
cylinders
U
لوله
cannons
U
لوله
plumber
U
لوله کش
conduit
U
لوله
cannon
U
لوله
drain pipe
U
لوله
hickey
U
لوله خم کن
duct
U
لوله اب
discharge head
U
سر لوله
fire hose
U
لوله اب
hosepipe
U
لوله
standpipe
U
لوله شاغولی
discahrge pipe
U
لوله تخلیه
pipelike
U
لوله مانند
drain cock
U
لوله تخلیه
ductule
U
لوله کوچک
pipeline
U
لوله کشی
fallopian tube
U
لوله فالوپ
earth ware
U
لوله سفالی
drying tube
U
لوله نمگیر
standpipes
U
لوله شاغولی
education pipe
U
لوله تخلیه
earthenware pipe
U
لوله سفالین
pipe spanner
U
اچار لوله
plumbery
U
لوله کشی
gouging chisel
مغار لوله
glazed ware pipe
U
لوله لعابدار
hydrants
U
لوله ابکش
drain pipe
U
لوله زهکشی
down pipes
U
لوله ناودان
pipelines
U
لوله کشی
hydrant
U
لوله ابکش
pipy
U
لوله دار
grip wrench
U
اچار لوله
pitot tube
U
لوله پیتو
pipeline trench
U
معبر خط لوله
glass tube
U
لوله شیشهای
drawtube
U
لوله دوربین
hosing
U
لوله پلاستیکی
electric lead pipe
U
لوله برکمن
foam branch pipe
U
لوله کف ساز
foam inlet tube
U
لوله ورودی کف
hose
U
لوله خرطومی
gage tube
U
لوله پیتو
hose
U
لوله پلاستیکی
field drain pipe
U
لوله زهکشی
hosed
U
لوله خرطومی
flxible
U
لوله تاشو
flush pipe
U
لوله ریزش
flexible pipe
U
لوله تاشو
point bland
U
از دهانه لوله
plumping
U
لوله کشی
flexible pipe
U
لوله خرطومی
flume
U
لوله اب خم شده
flush pipe
U
لوله ابفشان
gauge tube
U
لوله پیتو
feed pipe
U
لوله تغذیه
end plug
U
درپوش لوله
hoses
U
لوله پلاستیکی
electron tube
U
لوله الکترون
hosing
U
لوله خرطومی
blind pipe
U
لوله کور
gas line
U
لوله گاز
torpedo tube
U
لوله اژدر
enteron
U
لوله هاضمه
hosed
U
لوله پلاستیکی
exhaust pipe
U
لوله خروجی
gas man
U
لوله کش گاز
hoses
U
لوله خرطومی
piping
U
لوله گذاری
chain pipe
U
لوله زنجیر
pipe fitting
U
لوله کشی
capillary tube
U
لوله موئین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com